منطق اجتناب ناپذير جنگ
دو صاحبدل نگه دارند مويي
هميدون سركشي و آزرمجويي
وگر از هر دو جانب جاهلانند
اگر زنجير باشد...بگسلانند!
سعدي
سياستهاي هستهاي دولت هماهنگ با ساير اركان حكومت، ارابه سرنوشت ما را در سراشيب جنگ قرار داده است.
من بر اين باورم كه كساني كه در راس امور تصميمگيري هستند، فاقد حداقل شعور نقشهكشي و تدبير سياسي هستند كه اين همه تندروي و شاخ و شانه كشيدنشان جزيي از يك نقشه كليتر و سياست بزرگتر باشد.
فوقش يك حديث يا روايت نامعتبر و يا حتي معتبر! پس زمينه فكري و اساس استراتژي آنهارا تعيين ميكند.
از طرف ديگر دول غربي و آمريكا اگرچه ممكن است كل قضيه ايران اتمي را باور نكنند ولي شرارت را از ايران كاملا باور كردهاند و بر اين اساس مصمم هستند كه جلوي ترويج شرارت را بگيرند.
از آنجا كه هيچ تحريمي نميتواند جلوي تبليغ و ترويج بيرويه شرارت را بگيرد و حوادث اخير نشان دادهاست كه هرگاه غرب در موردي خود را به نشنيدن و نفهميدن زده است حكومت ايران به عمد حرف خود را تا شيرفهم شدن كامل آنها تكرار كرده است...به نظر ميرسد كه از جنگ گريز و اجتنابي نيست.
17 نظرات:
گوشزد عزیز
مطلبت جالبه اما شعرت در نظر من ناشاعر کمی نقض غرض می نماید..درست میگم؟آخه این وسط مگر ما دو تا جاهل داریم؟!
بعدش بیا بگو نی لبک صریح حرفش رونمی زنه!!!
شوخی دم یکشنبه ایه ها..
نيلبك جان
شاعر هشتصد سال پيش درگذشته و قادر نبوده كه شعر را براي زمان حال تنظيم كند!! ولي با اغماض اگر در نظر بگيريم كه هر دو طرف قصد وارد شدن در درگيري را دارند ...اااي ميتوان از اين خطا در انتخاب شعر صرف نظر كرد.
آی گیر دادم ها!
خب شاعر مال هشتصد سال پیشه ،گوشزد ما چی؟اونم مال هشتصد سال پیشه؟!
ميترسم بي نام و نشان در كامنتداني قبلي بيايد و بگويد برويد حرفهايتان را در ياهو مسنجر بزنيد كه البته پر بيراه هم نميگفت!
اما حالا كه جنگ به نظر ميرسد كه اجتناب ناپذير باشد "نان به نرخ روز خوري" و روشنفكر نمايي و منفعت طلبي به من حكم ميكند كه ژست ضد آمريكايي بگيرم و گرفتهام!!
تو هم بجاي آنكه مچ مرا بگيري و پته مرا روي آب بريزي به اين سياست كلان بپيوند كه باد از غرب وزان است!!
گوشزد عزیز
این سیاستها ناشی از بیشعوری و حماقت مسئولین نیست بلکه زاییده یک جهان بینی و باورهای غلطی است که در سالهای اخیر رواج یافته و به باور عمومی منتهی شده
یکی از این باورها این استکه کشورهای غربی دشمنان ما هستند و ما تا قیام قیامت و یا ظهور حضرت مهدی باید با آنها کشمکش داشته باشیم. اصلا در تصور این افراد زندگی مسالمت آمیز یک مسلمان با یک اسرائیلی یا یک امریکایی جایی ندارد. و بخاطر همین باور مرتب از دشمن و نقشه های دشمن و عوامل دشمن و کوفت و زهر ماری دشمن حرف میزنند و همه سیاستهایشان دشمن ستیزی است
صلح و سازش و آرامش در باور اینها چیزی جز رخوت و تن دادن به ذلت و از اینجور چرت و پرت هاست.
اما با همه این باورها این آقایون اهل جنگ نیستند. شما مطمئن باش که در بزنگاه ها این آقایون دست فتحعلی شاه را در بذل و بخشش منافع ملی برای حفظ قدرت از پشت میبندند
ملا جان با همه حرفهايت موافقم جز پاراگراف آخر كه كمي با بقيه پاراگرافها همخواني ندارد.
به نظرم اينكه احمدينژاد و تيمش نامه به چاه جمكران مياندازند از يك باور قلبي نشئات ميگيرد اگرچه ممكن است لعابي از عوامفريبي هم داشته باشد.
چنين باور قلبي به اينكه اگر با كفار بجنگند خدا هم به آنان كمك ميكند و امام زمان هم ظهور ميكند مانع از بهكار گيري حداقلي از عقل ميشود.
با وجودي كه قبلا يك بار اين مثال را زدهام باز هم تكرار ميكنم كه شطرنج بازان حرفهاي هر وقت يك يا دو مهره از حريف عقب بيفتند باخت خود را ميپذيرند ولي شطرنجبازان آماتور خانگي تا همه مهرهها را نخورند تسليم نميشوند...اينها آماتورند وگرنه كيست كه نداند تا بحال به ازاي اينهمه منافع بر باد رفته ملي هيچ دستاوردي نداشته است اين چالش احمقانه با دنيا!
گوشزدجان
مرگ بر آمریکا!!!
در ضمن بابا بذار مرکب یادداشت قبلی ات در دفاع از حقوق بلاگر خشک شه بعد دستورالعمل های دیگران را به من "گوشزد" کن.!
ببینم نترسیدی از من؟!
گفتم نکنه فکر کردی خشون=خشن!!! شده ام..
نترس بابا من نی لبکم ها..
گوشزد عزيز سلام. اگه دوست داشتی اينو بخون :
http://www.shahbazi.org/pages/majd3.htm
نظری بسيار دير می خوام بدم در مورد مطلبی كه دوران انتخابات گذاشته بودی در مورد عدم فاصله ملموس ميان كانديداهای موجود،امروز رای ندادن خودم را اشتباه می دونم و عنوان می كنم متاسفانه با وجود فاصله داشتن عملكرد ظاهرا بهترين اونها با ايده آلهای من،بهترين گزينش "واقعی" موجود بود برای پايين آوردن فاحش تلفات.گوشزد عزيز حتما نبايد نان به نرخ روز خور بود و ژست ضد آمريكايی گرفت گاهی هم مثل من می شه گيج شد و دير خود را پيدا كرد. می دونی كه دوستت دارم با وجود اينكه موافق هم فكر نمی كنيم.
گوشزد جان این مدت که ایران بودم سعی کردم تو هر موقعیتی حرف رو به بحث جنگ بکشونم اما برام عجیب بود که اکثرن یا هیچ اهمیتی به این موضوع نمیدادند و اصلن تو باغ نبودند یا اینکه نظراتشون خیلی از واقعیت به دور بود.
میگم حالا که پاپ عزیز دست به دعا شده شاید از شر جنگ راحت شدیم.
راستی من اصفهان نیومدم ها والا سوغاتی شما که فراموش نمیشد.
دیگه اینکه من هفته بیست و ششم هستم چون پرسیده بودی نوشتم.
ببخشید انقدر قاطی پاتی نوشتم.آخه همه حرفام جمع شده بود.
راستی حالا که اینجام این رو هم بگم که من بیشتر فکر میکنم اینها زمانه الان رو با اون جنگ قبلی اشتباه گرفتند. چون اون موقع ادامه جنگ به ثبات حکومت کمک کرد حالا هم فکر میکنند یه جنگ دیگه میتونه بهشون بقای بیشتری بده. البته با حرفت موافقم که اینها از روی باورهاشون هست که ای سیاست ها رو دنبال میکنند اما فقط باور نیست بلکه عشق به حفط قدرت هم هست.
فريبا جان!
يكي از مشكلاتي كه هنگام بررسي تاريخ اتفاق مياففتد اين است كه مورخ بخواهد هنگام بررسي يك رويداد تاريخي كه به انتخاب "بر سر دو راهي" كشيده شده بوده است به بررسي راه نپيموده شده بپردازد!
اينكه آيا انتخاب كسي مثل احمدي نژاد بدترين انتخاب موجود بوده است بستگي به زاويه ديد آدمها دارد...
براي بسياري از آدمهاي داخل ايران وضع فرق زيادي نكرده است و از جهاتي بهتر هم شده است!
تعجب ميكني ولي مردم معمولي كوچه و بازار از اينكه نرخ تورم زياد نبوده است...نرخ بهره بانكي به يكباره 11% كاهش يافته است(كسي از اثرات اقتصاديش حرفي نميزند) نرخ بنزين و خدمات دولتي افزايش نيافته است راضيند.
حتي همانطور كه ميداني و ميبيني بسياري از مردم كه البته در صد دقيق و يا اكثريت بودنشان معلوم نيست از "دستاوردهاي اتمي" خشنودند.
اصلاح طلبان و مشخصا آقايان خاتمي و رفسنجاني هم نه تنها از اين برنامه حمايت كردهاند بلكه به صراحت آن را نتيجه اقدامات دولتهاي خود دانستهاند.حالا در نظر بگير كه معين يا رفسنجاني بر سر كار بودند و با راي ما و به اسم ما چنين ميكردند!
بيتاي عزيز!
حالا سوغاتي چي بود...كيمونو!؟
در هفته بيست و ششم جنس بچه ديگر اشتباه نميشه...بنابراين دلخوش نباش به دختر شدنش!
از يك بابت ديگري هم ممكنه كه خوشحال بشوند كه با يك حمله آمريكا از شر اين برنامهاتمي خلاص بشوند و بعد هم به طرفدارانشون بگن كه آمريكا و غرب جلوي پيشرفت علمي ما را گرفت!
عزيز در پاسخ يك نفر نوشته ايد كه: "براي بسياري از آدمهاي داخل ايران وضع فرق زيادي نكرده است و از جهاتي بهتر هم شده است!"
مي خواستم به قول خودتان همان قضيه جنگيدن با پنجاه گرگ رو تكرار كنم كه يا در شمارش مشكلي هست.... اين حرف را هم از روي نظر شخصي خودم و اين كه مثلا چيزي به من الهام شده نمي گويم..... صبح تا شب، كنار ده بيست تا استاد جامعه شناسي و دويست تا دانشجوي جامعه شناسي هستم...
خیلی ناکسی گوشزد جان - دیویدی رو هم به شرط چاقو میخوای بخری؟ جدا" مابین اصفانیها دیگه ردخورد نداره اصفانیبازیات.
مادر تعریف میکرد یکی از دوستان ایرانیاش در انگلیس به خانوادهاش تلفن زده که برای عید چی میکنید، سفر نمیرید؟ گفتن نه سفر چیه؟ ما منتظریم چون همین روزها داره جنگ میشه بلکه تکلیف اینا زودتر روشن بشه!
غفلت عزيز...ميدانستم كه غفلت نقطه مقابل گوشزد است ولي نه تا اين حد!!
اما احتمالا جامعه آماري كه من و شما با آنان در تماسيم با هم متفاوتند.
بسياري از مردمي كه من با آنها تماس دارم آب از سرشان گذشته است و دغدغه فوري و فوتي انها نان است و نه آزادي و نيز چيزهايي كه در احمدينژاد و تيمش من و شما را رنج ميدهد از باورها و علايق آنهاست...البته آنها هم مثل من وشما جنگ نميخواهند و انرژي اتمي را نميدانند چيست و حاضر نيستند به خاطرش بجنگند.
بسياري از آنها از جزييات اعصاب خرد كني كه من و شما ميدانيم بياطلاعند و علاقهاي هم به آگاه شدن از آنها ندارند...بنابراين من جملهام را تكرار ميكنم كه "براي بسياري از آدمهاي داخل ايران وضع فرق زيادي نكرده است و از جهاتي بهتر هم شده است!" و تاكيد ميكنم كه احتمالا اينها در اكثريت نيستند ولي مگر در ايران امروز اكثريتي مانده است؟!
فروغي ميگفت ايران ملت ندارد...ايران افكار عامه ندارد و ظاهرا هنوز در بر همان پاشنه هفتاد سال پيش ميچرخد.
هاله جان!
هفته پيش به توصيه يك وبلاگ فيلم good night & good luck را گرفتم و هر چه فروشنده كه سليقه مرا ميشناخت (خانوادگي با زنهاي زياد و كمي سكسي و كمي طنز و مضمون اجتماعي و مطلقا بدون اكشن) به من هشدار داد نپذيرفتم و گرفتم و در حين تماشايش مرتب به توصيه كنند ناسزا ميگفتم!
Do you have any idea? Click here and post a Comment