وبلاگ و ابتذال
وبلاگ چيست؟ ابتذال كدام است؟
وبلاگ يك آدم است و همانطور كه هنوز تعريفی جامع از آدم ارائه نشده است از وبلاگ نيز تعريفی قابل قبول ارائه نشده و احتمالا در آينده نزديك نيز ارائه نخواهد شد.
نمیتوان كسی را به صرف اينكه در تعريف ما از آدم نمیگنجد، آدم نخواند!...همچنين اگر تعريفی از وبلاگ ارائه داديد...فقط برای خودتان معتبر است!
وبلاگ يك اسم است و میتوان آن را با صفتی وصف كرد...میتوان وبلاگی را (به زعم خود) خوب يا بد دانست ولی نمیتوان آن را وبلاگ ندانست.
مسخره است كه كسی در آن سوی دنيا بدون آنكه مرا بشناسد به من فضايی جهت ارايه هر مطلبی، چرندی، مزخرفی، خزعبلی، جفنگی و... بخشيده است و در اين سوی دنيا كس يا كسانی بدون آنكه از جانب صاحب ملك وكالتی داشته باشند برای من آيين نامه بنويسند و خط مشی تعيين كنند و خود را مجاز و بلكه محق بدانند كه به كسانی بگويند كه چگونه بنويس و چگونه ننويس!
سال گذشته در مطلبی نوشته بودم كه اين آيين نامه نويسی به استيلاجويی و احساس ريش سفيدی منتهی خواهد شد...ظاهرا اين اتفاق دارد میافتد.
ابتذال، به باور من، تكرار مكرر چيزی است كه زيز مجموعه اطلاعات و دانايی ماست!
مثلا اگر بچه كلاس دومی را سر كلاس اول بنشانند، آن درس برايش سطحی و مبتذل است.
همچنان كه سريالهای مبتذل تلويزيونی به سريالهايی اطلاق میشود كه مضامين تكراری را دستمايه خود قرار دادهاند و الی آخر...
از آنجا كه زير مجموعه دانايی هيچ دو نفری شبيه نيست بنابراين بسياری از چيزها كه برای شما مبتذل مینمايد برای من بديع هستند.
وبلاگ مبتذل و مطلب مبتذل يك برداشت شخصی است...وجود خارجی ندارد!
اينكه وبلاگی به طور حرفهای به فرهنگ و يا سياست يا ...بپردازد و بقيه اظهار نظر نكنند با روح وبلاگ نمیخواند...وبلاگ محل زر زدن زيادی است!!
وبلاگ يك بلندگوست در دست ما...خودش حرف نمیزند مائيم كه حرف میزنيم و "وولومش" را بالا و پايين میبريم.
اينها را همه گفتم كه بگويم به باور من برخورد خوابگرد با محمود فرجامی نه تنها غير منصفانه و بیادبانه بود كه بسيار هم از موضع ريش سفيدانه و قيم مآبانه صورت گرفته بود.
داريوش محمدپور و سايرين خودشان هم زبان و هم تلفن دارند و لازم نيست كه در جهت حسادتهای ديگران خرج شوند.
اينكه يك "ويرگولگذار" يا "نقطهچين" خود را محق بداند كه برای وبلاگنويس ديگری تعيين تكليف كند كه چه بنويسد يا ننويسد ...چندشآور است.
من سكوت وبلاگستان را در اين رخداد نمیپسندم. سكوتی كه سبب گستاخی مزيد شاخه وبلاگنويسان مسلمان در جهت استيلا بر اين فضای مجازی خواهد شد.
شما خود دانيد.
پينوشت1:
اين كامنتداني ظاهرا از ديشب كه كمي دستكارياش كرده بودم، كار نميكرده ولي حالا درست شده است.
گفتم اطلاع بدهم شايد نظري داشته باشيد.
پينوشت 2:
فرق بين كسي كه به يك سيبل تيراندازي ميكند با كسي كه به يك تيرانداز ديگر شليك ميكند اين است كه اولي ميتواند تا هر نقطه كه خواست به سيبل نزديك شود تا تير خود را به هدف بزند و دومي...
كسي كه از بالاي منبر سخن ميگويد نيز مثل تيراندازيست كه به سيبل شليك ميكند.
از آنجا كه هيچگاه پاسخ تهديد كنندهاي نميگيرد به مخاطب خود هر حرف نامربوطي را تحويل ميدهد و تا آنجا پيش ميرود كه به هدفش دست يازد!
آقاي شكرالهي بهتر است از منبر موعظه پايين بيايد و بر سر ميز نقد بنشيند...تا ميزان بيپرواييش محك زده شود!
23 نظرات:
اين يك گوشزد درست و حسابي بود.
گوشزد جان اول سلام که برای من که کوچکترم واجب است. :)
من عموما" برخوردهای آقای شکراللهی رو از روزی که با وبلاگ ایشان آشنا شدم نپسندیدهام (ولو اینکه این قضیه نیمفاصله ایشان رو دوست داشتم و به گوش گرفتم). خیلی به ندرت مطالب ایشان رو میخونم و هر بار هم که تصادفی برمیخورم میبینم مثل همیشه برای دیگران تعیین تکلیف کرده و آنها را که به گوش نگرفتهاند ابله و ارزان و به درد نخور دانستهاند و نفهم. رفتارشان بیشتر اوقات غیر محترمانهست با ملت، یک دید کاملا" از بالا به پائین و تحقیر آمیز. جدا" از یک نویسنده چنین برخوردهای غیرمحترمانهای (همان که با آقای فرجامی داشتهاند) جای تعجب دارد. گاس هم مابین ادیبان آدم نه چندان ادیب هم موجود باشد.
میگم حالا تو که وبلاگ مجانی داری اینهمه حرص میخوری ببین اگر مثل من پول هم بالای دومین و فضا داده بودی (رگ اصفاهونیام زد بیرون!) چه قدر حرص میخوردی که یکی به تو بگوید در منزل خودت چه غلطی بکنی یا نکنی و اگر آن غلطی که ایشان میگوید نکنی پس هیچ نوفهمی.
بگذریم، خودت خوبی؟ آمپولها رو منظم چیدی که یه موقع عوضی آمپول اسبی چیزی به ملت نزنی؟ :)
گوشزد جان اول سلام که برای من که کوچکترم واجب است. :)
من عموما" برخوردهای آقای شکراللهی رو از روزی که با وبلاگ ایشان آشنا شدم نپسندیدهام (ولو اینکه این قضیه نیمفاصله ایشان رو دوست داشتم و به گوش گرفتم). خیلی به ندرت مطالب ایشان رو میخونم و هر بار هم که تصادفی برمیخورم میبینم مثل همیشه برای دیگران تعیین تکلیف کرده و آنها را که به گوش نگرفتهاند ابله و ارزان و به درد نخور دانستهاند و نفهم. رفتارشان بیشتر اوقات غیر محترمانهست با ملت، یک دید کاملا" از بالا به پائین و تحقیر آمیز. جدا" از یک نویسنده چنین برخوردهای غیرمحترمانهای (همان که با آقای فرجامی داشتهاند) جای تعجب دارد. گاس هم مابین ادیبان آدم نه چندان ادیب هم موجود باشد.
میگم حالا تو که وبلاگ مجانی داری اینهمه حرص میخوری ببین اگر مثل من پول هم بالای دومین و فضا داده بودی (رگ اصفاهونیام زد بیرون!) چه قدر حرص میخوردی که یکی به تو بگوید در منزل خودت چه غلطی بکنی یا نکنی و اگر آن غلطی که ایشان میگوید نکنی پس هیچ نوفهمی.
بگذریم، خودت خوبی؟ آمپولها رو منظم چیدی که یه موقع عوضی آمپول اسبی چیزی به ملت نزنی؟ :)
گوشزد جان اول سلام که برای من که کوچکترم واجب است. :)
من عموما" برخوردهای آقای شکراللهی رو از روزی که با وبلاگ ایشان آشنا شدم نپسندیدهام (ولو اینکه این قضیه نیمفاصله ایشان رو دوست داشتم و به گوش گرفتم). خیلی به ندرت مطالب ایشان رو میخونم و هر بار هم که تصادفی برمیخورم میبینم مثل همیشه برای دیگران تعیین تکلیف کرده و آنها را که به گوش نگرفتهاند ابله و ارزان و به درد نخور دانستهاند و نفهم. رفتارشان بیشتر اوقات غیر محترمانهست با ملت، یک دید کاملا" از بالا به پائین و تحقیر آمیز. جدا" از یک نویسنده چنین برخوردهای غیرمحترمانهای (همان که با آقای فرجامی داشتهاند) جای تعجب دارد. گاس هم مابین ادیبان آدم نه چندان ادیب هم موجود باشد.
گوشزد جان کامنتام رو نمیگیره نظرخواهیات. هومم.
گوشزد جان اول سلام که برای من که کوچکترم واجب است. :)
من عموما" برخوردهای آقای شکراللهی رو از روزی که با وبلاگ ایشان آشنا شدم نپسندیدهام (ولو اینکه این قضیه نیمفاصله ایشان رو دوست داشتم و به گوش گرفتم). خیلی به ندرت مطالب ایشان رو میخونم و هر بار هم که تصادفی برمیخورم میبینم مثل همیشه برای دیگران تعیین تکلیف کرده و آنها را که به گوش نگرفتهاند ابله و ارزان و به درد نخور دانستهاند و نفهم. رفتارشان بیشتر اوقات غیر محترمانهست با ملت، یک دید کاملا" از بالا به پائین و تحقیر آمیز. جدا" از یک نویسنده چنین برخوردهای غیرمحترمانهای (همان که با آقای فرجامی داشتهاند) جای تعجب دارد. گاس هم مابین ادیبان آدم نه چندان ادیب هم موجود باشد.
میگم حالا تو که وبلاگ مجانی داری اینهمه حرص میخوری ببین اگر مثل من پول هم بالای دومین و فضا داده بودی (رگ اصفاهونیام زد بیرون!) چه قدر حرص میخوردی که یکی به تو بگوید در منزل خودت چه غلطی بکنی یا نکنی و اگر آن غلطی که ایشان میگوید نکنی پس هیچ نوفهمی.
بگذریم، خودت خوبی؟ آمپولها رو منظم چیدی که یه موقع عوضی آمپول اسبی چیزی به ملت نزنی؟ :)
گوشزد جان اول سلام که برای من که کوچکترم واجب است. :)
من عموما" برخوردهای آقای شکراللهی رو از روزی که با وبلاگ ایشان آشنا شدم نپسندیدهام (ولو اینکه این قضیه نیمفاصله ایشان رو دوست داشتم و به گوش گرفتم). خیلی به ندرت مطالب ایشان رو میخونم و هر بار هم که تصادفی برمیخورم میبینم مثل همیشه برای دیگران تعیین تکلیف کرده و آنها را که به گوش نگرفتهاند ابله و ارزان و به درد نخور دانستهاند و نفهم. رفتارشان بیشتر اوقات غیر محترمانهست با ملت، یک دید کاملا" از بالا به پائین و تحقیر آمیز. جدا" از یک نویسنده چنین برخوردهای غیرمحترمانهای (همان که با آقای فرجامی داشتهاند) جای تعجب دارد. گاس هم مابین ادیبان آدم نه چندان ادیب هم موجود باشد.
میگم حالا تو که وبلاگ مجانی داری اینهمه حرص میخوری ببین اگر مثل من پول هم بالای دومین و فضا داده بودی (رگ اصفاهونیام زد بیرون!) چه قدر حرص میخوردی که یکی به تو بگوید در منزل خودت چه غلطی بکنی یا نکنی و اگر آن غلطی که ایشان میگوید نکنی پس هیچ نوفهمی.
بگذریم، خودت خوبی؟ آمپولها رو منظم چیدی که یه موقع عوضی آمپول اسبی چیزی به ملت نزنی؟ :)
هاله جان
نه تنها شكل و محتوا و لحن گفتار ايشان با محمود فرجامي غير قابل قبول بود كه حتي عذر خواهي بعدي ايشان هم بيادبانه و غير صميمانه مينمود و ذرهاي در جهت رفع سوءتفاهم به لجن كشيدن فرجامي كوشش نكرده بود.
من عذرخواهی رو ندیدم. برم بخونم.
"نمیتوانم مثلا ارزش وبلاگ استاد شکرخواه را با ارزش وبلاگ پسر همسایهام یکی یکی بدانم"
از دید ایشان امکان این نیست که پسر همسایه مطالباش کمارزشتر از مطالب استاد شکرخواه نباشد.
راستاش حوصلهام نیامد تمام مطلب عذرخواهی ایشان رو بخونم فقط همین که عنواناش، و همان استفاده از 'ولی' در تیتر مطلب، عذرخواهی را در جا باطل کرده به نظر من.
به هر روی.
اینهم بگم که خدای ناکرده ناگفته نرفته باشم. میگویند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. من تا پیش از این بساط کسی به نام فرجامی نمیشناختم و حالا با یک وبلاگ خوب اشنا شدهام. بد که نشد. :)
ببخش ما امروز جلمون رو اینجا ولو کردیم.
در بلاگ نيوز لينک داده شد
گوشزدجان
این تقسیم بندی که در انتهای نوشته کردی جدید بید و خیلی خطرناک! از دکتر انتظار درمان هست نه تولید درد!
اميدوارم به توليد درد نينجامد گرچه گفته اند مرد را دردي اگر باشد خوش است!
سلام
گوشزد بسیار عزیز
وحدت کلمه!!!
امر به معروف ونهی از منکر!
زنده باد "قبیله" ایرانی!
وبلاگ را هم جهنمی مثل آنچه در اجتماع مان برپا داشته ایم خواهیم کرد!!!
تو چی فکر کردی هان؟!
نيلبك جان!
من اين متن را 3-2 بار ويرايش كردم تا تلخيش را بگيرم!
باورم نميشود كه دغدغه شكرالهي در تاختن به فرجامي ابتذال و اين قبيل حرفها باشد...وبلاگ فرجامي را مبتذل خواندن نشان از منتهاي تنگ ذهني گوينده دارد.
همانطور كه نوشتهاي ايران را قبيله ديدن و بر مقام آمر به معروف نشستن نتيجهاش مي شود متر ابتذال سنجي به دست گرفتن و معيار حق و باطل شدن!
گوشزدجان
یک آفت بزرگ ما در ارتباطات مان و وبه طور خاص در وبلاگستان،دوستی هایمان، این هست که به صرف خوشامدمان از یک مطلب نویسنده او را بر برج عاج می نشانیم و ...حالا برو بیارش پایین !اگه تونستی!!!
برخی از وبلاگها متاسفانه در این وضعیت قرار گرفته اند و شاید مقاومتی حساب شده در برابر اینان لازم باشد.به نظر من جایی که دوستی های صرف و تمجیدها، جای ارتباط منتقدانه را در بین کسانیک ه دغدغه های اجتماعی وفردی دارند را بگیرد پیش آمدن چنین وضعیتهایی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
گـوشزد جـان مـن لینک این نـوشته شمـا رو مـیذارم تـو وبلاگـم تـا سـاکت نـمونـده باشم ؛)
ني لبك جان!
كاملن با تو موافقم...بهرام كجاست پيداش نيست؟
مرسي كيانوش عزيز از لطفت.
گوشزد جان
بهرام نگو تنبل بگو،تنبل تنبل ها بگو!
Dr Jan: In Majid Zohari neveshtand ke shoma dou ta hasteye gonde darid, to site khodesh netonestm azesh soal konam, shoma haste hatono behesh neshon dadid, ya inke aghaye Zohari ba ghovveye takhayyole khodeshon hads zadeand?
چه گویم ؟ فعلاً باشد برای ِ بعد !
Do you have any idea? Click here and post a Comment