صورت زیبای ظاهر
تا سی چهل سال پیش، به هر شکلی که به دنیا میامدی باید با آن میساختی و زندگی میکردی و میمردی!
اما اکنون سالهاست که با جراحی پلاستیک شما میتوانید که دماغ بزرگتان را کوچک کنید یا سینههای بدفرم خود را زیبا نمائید.
نظر شما راجع به جراحی پلاستیک چیست؟
آیا از قیافه و اندام خود راضی هستید؟
آیا حاضرید زشتیهای خود را با این روش اصلاح کنید؟
و اگر حاضرید به نظر شما این ترمیم و اصلاح ظاهری چه تاثیری بر زندگی شما خواهد داشت؟
آیا با اقدام والدینی که تنها پسانداز خود را صرف عمل پلاستیک بینی دخترشان میکنند موافقید؟
آیا زیبایی همسرتان تا چه حد برای شما مهم است؟...حاضرید با زن یا مرد زشت رو ولی خوش قلبی برای همه عمر زندگی کنید؟
آیا جراحی پلاستیک دخالت در کار خداست؟
و بالاخره...آیا شما هم عقیده دارید که صورت زیبای ظاهر هیچچچچ نیست!؟
پینوشت:
موقعی که ازدواج کردم، من با آمیزهای از عقاید رادیکال چپ و عرفان اسلامی و غیر ظاهربینانه، وارد خانوادهای شدم که بیست سال پیش نیمی از زنانش بینی خود را عمل پلاستیک کرده بودند ( و امروز همه زنان و نیمی از مردانش یکی دو عمل زیبایی را انجام دادهاند)!
به مرور کارکرد واقعگرایی را در زندگی آنان و همزمان "کارنکرد" آرمانگرایی را در زندگی خودم مشاهده کردم.
همه آنان بلا استثنا ازدواجهایی داشتهاند که آنان را به مقصود خود رسانده است و از آنچه استحقاق آن را داشتهاند بیشتر بوده است.
به عنوان مثال یکی از آنان ( که اگر نامش را ببرم بسیاری او را خواهند شناخت چرا که یکی از مجریهای تلویزیونهای لوسآنجلسی است) قصد داشت که به وسیله شوهر کردن به آمریکا برود و ابتدا زن مردی شد که مهندس بود و گرین کارت داشت ولی وقتی که اظهار کرد که نمیخواهد به آمریکا برگردد از او طلاق گرفت و زن مردی شد که بیست سال از خودش مسن تر بود و سیتیزن آمریکا بود و به وسیله او به آمریکا رفت و به خاطر زیبایی (پلاستیکیش!) به عنوان مجری در یکی از شبکههای تلویزیونی مشغول شد و بلافاصله از او هم طلاق گرفت و اینبار با یک مهندس جوان و خوش تیپ ازدواج کرد.
جالب اینجاست که در مراسم عروسی اولش که من هم بودم متنی شاعرانه، لطیف و عاشقانه راجع به داماد قرائت کرد که همه را تحت تاثیر قرار داد.
در مراسم عروسی دوم و سومش هم که بسیاری از مهمانان تکراری بودند با پررویی تمام همان متن!! را از نو برای داماد دوم و سوم قرائت کرد ولی اینبار فقط نیمی از مهمانها تحت تاثیر قرار گرفتند!
حالا هم یکی از اقوام که مردی است خوشقیافه(به ضرب جراحی پلاستیک) و دیپلمه و راننده آژانس است دارد با دختری مهندس و نسبتا سرمایهدار ازدواج میکند.
لطفا مرا با نصایح خود دوباره گمراه نکنید!!
پی نوشت2:
برای من ملاکهای قابل اندازه گیری مثل ثروت، زیبایی، تحصیلات و خانواده در امری مثل ازدواج بسیار مهمتر از ملاکهای غیر قابل اندازه گیری مثل نجابت، صداقت، مهربانی و سازگاری است.
میدانم که گزاره فوق مخالفین بیشماری دارد ولی چه باک!
بیت:!!
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
دوستی دارم که قبل از ازدواج همیشه میگفت: من فقط میخوام زنم نجیب باشه...محرم و نامحرم سرش بشه سر باز جلو نامحرم نیاد!
با هیچ مردی حرف نزنه سنگین و رنگین باشه!
یک روز آمد و گفت: یه دختری پیدا کردم که خیلی نجیبه...چند بار خواستم با ماشین سوارش کنم سوار نشده
گفتم: اینکه چیزی نیست من هم حاضر نیستم بغل دست تو بشینم توی ماشین!
گفت: تلفنش رو هم گیر آوردم...زنگ زدم جواب نداد...گفتم : من هم بودم جواب نمیدادم!
گفت: تازه مامانم هم پسندیده اونو...گفتم مگه مامانت اونو دیده؟
گفت: نه...ولی میگه اسم تو علیه اون زهرا...بنابراین مثل حضرت علی و حضرت زهرا به هم میاین!
پرسیدم باباش چهکارهس...منمن کرد و گفت باغبان!
گفتم کجاییه؟ اسم یکی از روستاهای اطراف اصفهان را برد...
گفتم تحصیلات؟...چیزی در پاسخ نگفت فقط تاکید کرد خیلی نجیبه!
قیافه را هم که جرات نکردم بپرسیم!
ما را برای عقد دعوت کردند. با تعدادی از دوستان رفتیم.
عروس چادری بین داماد و مادر شوهر نشسته بود...!!
خطبه عقد را خواندند و بعد از اتمام مراسم چند تا از دوستان با شیطنت خواندند: عروس باید برقصه و فامیل عروس هم همنوایی کردند.
رنگ داماد سرخ شده بود که ناگهان عروس بلند شد و گفت با این چادر و روسری که نمیشه!
بلافاصله چادر و روسری را کنار گذاشت و یک رقص حرفهای انجام داد که مادر شوهر به حالت قهر مجلس را ترک کرد!
این دوست من در همان شب اول تمام ملاکهای غیر قابل ارزیابیش بر باد فنا رفت و البته هنوز دارد با همسرش زندگی میکند البته با دعواهای دایمی.
121 نظرات:
من شدیدا با اصلاح امور قابل اصلاح موافقم.
به نظرم وقتی میتوان زیبا بود دلیلی ندارد که نباشم.
از طرفی همه مردها هم علیرغم شعارهایی که میدهند دور و بر دخترهای خوشگل تر بیشتر میروند و یک دختر زیبا شانس بهتری برای ازدواج خواهد داشت بنابراین چرا مخالف باشم.
اینها را گفتم که پیشاپیش بگویم لطفا کسی شعار ندهد!
زنده باد زیبایی به هر قیمت!
یاسمین جان
خوب شد خودت نوشتهای که لطفا کسی شعار ندهد و بعد شعار دادهای زنده باد زیبایی به هر قیمت!
اما از شوخی گذشته من با رفع عیوب ظاهری تا هر وقت که مقدور باشد موافقم...60 ساله باش و سی ساله جلوه کن...چه عیبی دارد؟
به نظر من اینکه بگیم ظاهر اصلا مهم نیست یشتر یک شعار است.
من اگر مشکل حادی داشته باشم ممکنه اینکار را بکنم اما مشکلات جزئی نه. مثلا یه نموره دماغ گنده که اشکالی نداره.
من شخصا قبل از ازدواج معیارم ظاهر نبود ، اما اصلا حاضر نبودم با یک فرد بسیار زشت ازدواج کنم همانطور که حاضر نبودم با یک زیباروی بی عقل و شخصیت ازدواج کنم.
به عقیده من مجموع خصائل شخصیتی ،ظاهر ، تربیت و خانواده افراد می تواند یک فرد را خواستنی یا نخواستنی کند. نمی توانیم سور کلی بزنیم .
اگر عمل جراحی بتواند زیبائی ببخشد ایرادی ندارد. اما زیاده روی مثل گونه گذاشتن و لب عمل کردن دیگر اغراق آمیز است.
در کل نمی توان این مسئله را نفی کرد یا ایراد گرفت.
جراحی پلاستیک دخالت در کار خدا نیست . چون هر نوع جراحی می تواند دخالت باشد!!
سئوال در مورد والدین هم خیلی شعاری بود و جواب ندیم بهتره !!
علی جان
اتفاقا چندی پیش من مریضی داشتم که دختر خانواده با کمک مادرش پدر را مجبور کرده بودند که ماشینش را با یک ماشین مدل پایین تر عوض کند و مابهالتفاوتش را خرج عمل جراحی بینی دختر کند.
مادر دختر عقیده داشت که این یک سرمایهگذاری مطمئن است و خواستگارهای بهتری را به خانه آنها میآورد.
اتفاقا جرقه اولیه نوشتن این مطلب را او در ذهن من روشن کرد؟
خلاصه اینکه شعاری نبود!
من به چندتا از سوالها جواب میدم.
خداییش من هیچ وقت به جراحی دماغ فکر نکردم. این یه قلم اندازه اش عالی بود تو صورت من. اما هیچ وقت هم دوستانم رو که عمل کردن سرزنش نمیکنم. خوب میخوان عوض بشن. همونطوری که من رنگ موهام رو همیشه عوض میکنم. این هم یه مدله.
تا چند سال پیش هم با این عملهای سینه و شکم و اینها مخالف بودم اما الان میگم که اصلا مطمن نیستم خودم روزی این کار رو نکنم. هر چند الان بهش احتیاجی نیست.
ببین. اعتماد به نفس آدمها فرق داره. شاید کسی اگه غیر از جولیا رابرتز اون دهن اون مدلی رو داشت تا آخر عمر پاش رو از خونه اش بیرون نمیذاشت. اما رابرتز کاری کرد که همون دهن گنده بشه عنصر سکسی صورتش. فرق داره دیگه . نمیشه آدمها رو مقایسه کرد و گفت تو چرا مدل رابرتز نیستی.
اگه اعتماد به نفس آدمها میره بالا خوب . پول واسه این هست که خرج بشه دیگه.
اما فکر هم نمیکنم دختر یا پسری به خاطر قیافه و دماغ و هیکل نتونه تو رابطه اش موفق باشه چون اونقدر آدم دیدم که با وجود مسایل این مدلی به شدت موفق و شاد دارن زندگی میکنن. گفتم که بیشتر به باور خود آدم بسته هست.
من به چندتا از سوالها جواب میدم.
خداییش من هیچ وقت به جراحی دماغ فکر نکردم. این یه قلم اندازه اش عالی بود تو صورت من. اما هیچ وقت هم دوستانم رو که عمل کردن سرزنش نمیکنم. خوب میخوان عوض بشن. همونطوری که من رنگ موهام رو همیشه عوض میکنم. این هم یه مدله.
تا چند سال پیش هم با این عملهای سینه و شکم و اینها مخالف بودم اما الان میگم که اصلا مطمن نیستم خودم روزی این کار رو نکنم. هر چند الان بهش احتیاجی نیست.
ببین. اعتماد به نفس آدمها فرق داره. شاید کسی اگه غیر از جولیا رابرتز اون دهن اون مدلی رو داشت تا آخر عمر پاش رو از خونه اش بیرون نمیذاشت. اما رابرتز کاری کرد که همون دهن گنده بشه عنصر سکسی صورتش. فرق داره دیگه . نمیشه آدمها رو مقایسه کرد و گفت تو چرا مدل رابرتز نیستی.
اگه اعتماد به نفس آدمها میره بالا خوب . پول واسه این هست که خرج بشه دیگه.
اما فکر هم نمیکنم دختر یا پسری به خاطر قیافه و دماغ و هیکل نتونه تو رابطه اش موفق باشه چون اونقدر آدم دیدم که با وجود مسایل این مدلی به شدت موفق و شاد دارن زندگی میکنن. گفتم که بیشتر به باور خود آدم بسته هست.
اگر جراحی و اصلاح صورت باعث افزایش اعتماد بنفس طرف میشه قابل قبوله.
ولی تو ایران خیلی افراط شده؛ خیلیها که واقعاً دماغ آنچنان زشتی ندارند هم تحت تاثیر تلقینهای بیخود خودشان و دیگران جراحی میکنند؛ شاید رفتن پیش یک روانکاو خوب کمک بهتری براشون باشه! نیازی هم به فروختن ماشین باباشون نیست.
راستش رو بخواهي با هر گونه عمل زيبايي مخالفم... اما بعضي وقتها مشکلاتي از قبيل لب شکري و غيره وجود دارد که بايد آن را رفع کرد.اما وقتي سلامت و سالم هستي، نه... گاهي وقتها هم بعضي از انسانها خودشون ايرادهاي جزيي رو اونقدر بزرگ مي کنن که زندگي براشون جهنم مي شه، که بنظر من اونها بيشتر به يک روانشناس نياز دارند تا به عمل زيبايي... اما چهره زشت يا زيبا بعد از مدتي عادي مي شه و تنها منش و کردار انسان باقي مي مونه. زيبا ترين لب و دهان و دماغ و گونه رو داشته باشي، اما وقتي حرف مي زني همه حالشون بهم بخوره، چه فايده اي داره؟؟؟ ولي من واقعاً از ته دلم معتقدم که با رفتار خوب تمام ايرادات ظاهري نيز پوشيده مي شه... البته فراموش نکنيم که زيبايي نسبي هست و مي تونه بسته به محل و شرايط و دوران فرق کنه.
چند سال پيش كتابي مي خواندم درباره زبان بدن، كه در آن گفته بود 80 درصد قضاوت ما از آدمها در برخورد اول و بر اساس ظاهر صورت مي گيرد. بنابر اين اگر تغيير ظاهر به كسي اعتماد به نفس مي دهد، بهتر است اينكار را بكند.
اما يك نكته در مورد 60 ساله اي كه مي خواهد 30 ساله جلوه كند: به نظر من، تغييرات ظاهري مثل سفيد شدن مو و چروك و غير قابل انعطاف شدن پوست و تحليل عضلات و نظاير آن، نشانه هايي است كه به ما ياد آور مي شود كجاي چرخه زندگي هستيم. اگر حذف اين نشانه ها باعث فراموش كردن بشود، شايد در اواخر اين چرخه حسابي سورپرايز شويم.
اما در مورد زندگي مشترك و تاثير زيبايي ظاهر بايد بگويم كه براي آغاز زندگي بسيار مهم ولي در ادامه آن بسيار كم اهميت است. فكر مي كنم آنچه آفرينش يا طبيعت بعنوان نشانگان زيبايي در وجود نر و ماده تعبيه كرده،ويژگي هايي است كه براي پروش يك نسل بهتر لازم است (يا بوده است)، مثل سرين پهن براي زايمان راحت يا...
و البته شايد ديگر لازك نباشد. :)
من به هیچوجه حاضر نبودم با زنی که قیافه اش به نظرم زشت است ازدواج کنم.
اصلاح و بعبارتی زیبا تر شدن زنان هم بخودی خود عیب نیست
اما معتقدم پس از ایجاد عشق ، دیگر هیچ چیزی جز تغییر رفتار و اخلاق نمیتواند باعث فاصله شود حتی اثرات پیری در صورت یا حوادث غیر قابل پیش بینی چرا که پس از عشق ، همیشه صورت اولیه در نظر میآید
من تجربه زیادی ندارم و هنوز به همان عشق اول پای بند مانده ام و در حد خود میگویم
کاش یک موی پدربزرگم در تنم بود!(پدربزرگم 4 عقدی و تعداد شمارش نشده ای غیر عقدی داشت!)
اگه واجبه که بعله، ولی اگه غیر ضروریه، باید ببینی وضعیت جیب چطوریه و از نظر روحی چه جوریاس و آیا شخص موبوطه رو از نظر روحی اشباع می کنه یا نه و و و
هم هست و هم نيست .
لوا جان
اگرچه به دست آوردن اعتماد به نفس یکی از دلایل اصلی اعمال جراحی پلاستیک است ولی همانطور که گفتم گروهی از مادران و دختران هم به آن به عنوان یک نوع سرمایه گذاری نگاه می کنند.
اصولا همانطور که پی کولو نوشته است برای جذب و مجذوب کردن در برخورد اول ظاهر بسیار مهم است.
بابارها در ادارات و مراکز عمومی دیده ایم که کارمند یا مسئول مربوطه که برای هیچ زشت رو یا متوسط القیافه ای تره خرد نمی کند با دیدن زیبا روی ماه پیکری چنان به وجد می آید و کارش را راه می اندازد که وصف کردنی نیست! آن هم بدون آنکه هیچ فایده ای برایش داشته باشد یا به اصطلاح چیزی به او بماسد...فقط تحت تاثیر زیبایی!
خوب بقیه مراجعین هم عقل دارند و به جای آنکه اعتراض بی فایده کنند سعی می کنند همان کمالات و جمالات را کسب کنند تا عزت یابند و مورد مرحمت قرار گیرند.
نیما جان
وقتی کسی از کاهش شدید اعتماد به نفس رنج ببرد احتمالا به روانکاو هم احتیاج خواهد داشت ولی بیشتر مواردی را که تو افراط فرض می کنی به روانکاو احتیاج ندارند و آدمهایی هستند که در بقیه امور زندگی خود مشکلی ندارند
وا جان
اگرچه به دست آوردن اعتماد به نفس یکی از دلایل اصلی اعمال جراحی پلاستیک است ولی همانطور که گفتم گروهی از مادران و دختران هم به آن به عنوان یک نوع سرمایه گذاری نگاه می کنند.
اصولا همانطور که پی کولو نوشته است برای جذب و مجذوب کردن در برخورد اول ظاهر بسیار مهم است.
بابارها در ادارات و مراکز عمومی دیده ایم که کارمند یا مسئول مربوطه که برای هیچ زشت رو یا متوسط القیافه ای تره خرد نمی کند با دیدن زیبا روی ماه پیکری چنان به وجد می آید و کارش را راه می اندازد که وصف کردنی نیست! آن هم بدون آنکه هیچ فایده ای برایش داشته باشد یا به اصطلاح چیزی به او بماسد...فقط تحت تاثیر زیبایی!
خوب بقیه مراجعین هم عقل دارند و به جای آنکه اعتراض بی فایده کنند سعی می کنند همان کمالات و جمالات را کسب کنند تا عزت یابند و مورد مرحمت قرار گیرند
وا جان
اگرچه به دست آوردن اعتماد به نفس يکي از دلايل اصلي اعمال جراحي پلاستيک است ولي همانطور که گفتم گروهي از مادران و دختران هم به آن به عنوان يک نوع سرمايه گذاري نگاه مي کنند.
اصولا همانطور که پي کولو نوشته است براي جذب و مجذوب کردن در برخورد اول ظاهر بسيار مهم است.
بابارها در ادارات و مراکز عمومي ديده ايم که کارمند يا مسئول مربوطه که براي هيچ زشت رو يا متوسط القيافه اي تره خرد نمي کند با ديدن زيبا روي ماه پيکري چنان به وجد مي آيد و کارش را راه مي اندازد که وصف کردني نيست! آن هم بدون آنکه هيچ فايده اي برايش داشته باشد يا به اصطلاح چيزي به او بماسد...فقط تحت تاثير زيبايي!
خوب بقيه مراجعين هم عقل دارند و به جاي آنکه اعتراض بي فايده کنند سعي مي کنند همان کمالات و جمالات را کسب کنند تا عزت يابند و مورد مرحمت قرار گيرند
سلام اصفاهونی محبوب من x
به نظر من اگر به اعتماد به نفس آدم کمک بکنه هیچ مانعای نداره. خودمام که فعلا" به صورت خدادادی معرکهام :) و نیازی نیست ولی اگر لازم شد و پولاش بود و دل هوس کرد چرا که نه؟
اینام شاید به نظر کلیشهای بیاد ولی اعتقادمه که سیرت زیبا هر روز خدا شرف داره به صورت زیبای بدطینت. همه چیز برای آدم عادی میشه یه زمانی - زشتی و زیبائی به یک اندازه. اونچه باقی میمونه اخلاق و سیرت آدمهاست.
این بود انشای اینجانبه در این روز آفتابی معرکه این گوشه دنیا، جائی که عرب هم نی نیندازید.
پ.ن. لوا جان، به نظر منام جولیا رابرتز زیباترین لبخند دنیا رو داره. معرکهست.
سلام اصفاهونی محبوب من x
به نظر من اگر به اعتماد به نفس آدم کمک بکنه هیچ مانعای نداره. خودمام که فعلا" به صورت خدادادی معرکهام :) و نیازی نیست ولی اگر لازم شد و پولاش بود و دل هوس کرد چرا که نه؟
اینام شاید به نظر کلیشهای بیاد ولی اعتقادمه که سیرت زیبا هر روز خدا شرف داره به صورت زیبای بدطینت. همه چیز برای آدم عادی میشه یه زمانی - زشتی و زیبائی به یک اندازه. اونچه باقی میمونه اخلاق و سیرت آدمهاست.
این بود انشای اینجانبه در این روز آفتابی معرکه این گوشه دنیا، جائی که عرب هم نی نیندازید.
پ.ن. لوا جان، به نظر منام جولیا رابرتز زیباترین لبخند دنیا رو داره. معرکهست.
غزل جان
احتمالا خودت خیلی خوشگلی و می خوای بقیه خوشگل نشن!!
به نظر من زیبایی بعد از مدتی عادی میشه ولی زشتی هیچوقت عادی نمی شه!
ضمنا چه اشکالی داره اگه کسی می تونه با جراحی به حداکثر زیبایی و "مقبولیت" برسه اینکارو بکنه؟
پی کولو جان
با حرفات موافقم
یک نکته دیگر اینکه حتی اگر 60 ساله ای 30 ساله به نظر آید بالاخره پیریش او را لو خواهد داد مثلا حافظه اش کم می شود یا رفتار جوانانه را تاب نمی آورد یا حرفهای قلنبه سلنبه می زند...÷یری را همیشه و صد در صد نمی توان پنهان کرد ولی قبول کن که اگر چینی در پیشانی نشانگر غمی در دل باشد...بهتر است این چین نباشد!
فرهاد جان
تا عاشقی عیب را نمی بینی ولی 3-2 سالی که گذشت و آتشت سرد شد هم به ظاهر می پردازی و هم به باطن گیر می دهی.
بهتر است زوجین هیچوقت همه دست خود را برای هم رو نکنند و همیشه مقداری تازگی برای هم داشته باشند.
اگر زنی جلوی شوهرش زیر شلواری بپوشد...شلخته باشد...بگوزد!!...به زودی جلوه خود را از دست خواهد داد!
مامان غزل عزیز
آنکه جراحی می کنه حتما به نظرش لازم میاد دیگه!
راستی اگه شوهرت بخواد دماغش رو عمل کنه موافقت می کنی یا نه؟
گوشزد جان سلام
جراحي پلاستيك در عين حال كه يك فن و تخصصه اما بالشخصه فابريك هر چيزي را بيشتر دوست دارم. مثلا سينه اي كه به زور ژل و پروتز حالت پيدا كرده خدا وكيلي به اندازه يك سينه فابريك لذت داره؟
وقتي لمسش ميكني هر آن احتمال ميدي باد داخل اين بادكنك خالي بشه و ....
دماغ گنده هم خوبه. البته براي خانمها حق ميدم كه به دنبال اين جراحي ها باشند ولي در مورد آقايون باور كن تركيب بندي صورت رو از بين ميبره...
اي درخت معرفت سنگ را رها كردم پس ميوه اي بنداز...
گوشزد جون این همه سوال تو یه پست؟
اول که من یکی فکر میکنم عمل زیبایی در صورتی که به طرفش اعتماد به نفس بده اصلن بد نیست اما اگه کسی بدون نیاز به زیباتر شدن اعتماد به نفس داشته باشه از نظر من یکی آدم قابل قبول تری هست. من که هیچ وقت طرف اینجور عمل ها نرفتم ولی خوب شاید با بالا رفتن سن بهش احتیاج پیدا کنم و حتمن انجامش بدم. البته فکر کنم اگه پس اندازم محدود باشه برام این عمل در اولویت پایین قرار میگیره.
دیگه اینکه اصلن هم این قضیه رو دخالت در کار خدا نمیدونم. بابا مثلن ما یکم درس هم خوندیم دیگه این حرفها مال کسانی هست که خیلی در جریان نیستن پس دخالت ژن و تغذیه و هزار عامل دیگه این وسط چی میشه؟ من که فکر میکنم خود خدا هم از داشتن بنده های زیباتر خوشحال بشه.
یه مورد دیگه هم اینکه من برام زیبایی همسرم اهمیت داشت البته ملاک اول نبود ولی برام مهم بود شاید بیشتر بشه گفت موجه بودن سر و وضع برام مهم بود تا قیافه. این یکم با زشت بودن فرق داره البته. من یکی اگه طرفم ظاهر آراسته( منظورم طبق مد روز بودن نیست ها منظورم مرتب و منظم بودنه)
داشته باشه حتی اگه صورت زیبایی هم نداشته باشه کافیه.
سلام بر فرشته سرزمین آفتاب
تو که جدا معرکه ای
اگر صورتت هم مثل اخلاقت باشه همه باید حسرت روری رو بخورن و بهش حسودی کنن.
بهارت هم مبارک
جای ما رو خالی کن اونوقت که نسیم بهاری می لغزد بر بدنت و می آشوبد گیسوانت را
حاجی جان
من که دستم تو کاره!!! به تو اطمینان می دم که از هر صد تا سینه فابریکی نود و پنج تاش عیب داره!(با عرض معذرت از علیا مخدرات گرامی)
یکیش کوچیکه...یکیش بزرگه یکیش شله یکیش قرینه نیست یکیش بینش زیادی بازه یکیش نوکش تو رفته و یکیش نوکش ورقلمبیده!
اما با جراحی پلاستیک این معایب وجود نداره...باور کن!
در مورد دماغ گنده برای آقایون باید خودت یک دماغ گنده داشته باشی تا ببینی گاهی چه رنجی می کشند این آقایون!
این هم میوه ات...گفتم یه سنگ کوچولو بزن چی بود این پاره آجر که زدی!
بیتا جان
تو با اون سام کوچولوی تپل خوردنی نازنازی ات معلومه که در انتخاب شوهر نهایت خوش سلیقگی را به کار بسته ای!
اما فقط مسئله اعتماد به نفس به تنهایی در این قضیه دخیل نیست.
می دونی...یک نوع معامله اس...یکی دو ملیون می دی و بیشتر مورد توجه قرار می گیری...مقبول تر می شی همه حرفات رو گوش می کنن و دوست دارن باهات هم صحبت بشن...تحویلت می گیرن.
این طبیعت آدمه...
زشتی ظاهر اجازه نمی ده که زیبایی باطن به نظر بیاد
به نظر من اين چيزي که ميگي "به چشم سرمايه گزاري بهش نگاه ميکنن" باز هم ناشي از پايين بودن اعتماد به نفسه. اگه انقدر اعتماد به نفس داشت که فکر کنه همينطوري هم مقبول ميفته که عمل نميکرد. درسته که شايد تا حدي احمقانه به نظر بياد اين کار(عمل زيبايي برا خواستگاره بهتر پيدا کردن), ولي به نظر من واقعيته. کسي که قرار با خواستگاري ازدواج کنه مسلما زيبائي اهميت داره
به نظر من اين چيزي که ميگي "به چشم سرمايه گزاري بهش نگاه ميکنن" باز هم ناشي از پايين بودن اعتماد به نفسه اگه انقدر اعتماد به نفس داشت که فکر کنه همينطوري هم مقبول ميفته که عمل نميکرد. درسته که شايد تا حدي احمقانه به نظر بياد اين کار(عمل زيبايي برا خواستگار بهتر پيدا کردن), ولي به نظر من واقعيته: کسي که قرار با خواستگاري ازدواج کنه مسلما زيباييش اهميت داره
عرض کنم که بنده به علت داشتن چند کیلوی ناقابل اضافه وزن حدود 40 روزه که خودم رو از خوردن بهترین و خوشمزه ترین غذا ها محروم کردم! البته خدا رو شکر کلی نتیجه داده! در مورد عمل و جراحی باید عرض کنم که برای صورت و بدم در شرایطی که نمیتوان کاری دیگر انجام داد شاید درست باشد ولی در شرایط عادی خیر...وقتی میتوان با رژیمی ساده مثلآ برای کاهش وزن راه حل ساخت چرا جراحی؟؟؟ البته در موارد خاصی که شما گفتی(مثل بینی و سینه) راهی نمیماند به جزء همین جراحی ها...من اگر همسری داشته باشم و مشکلی داشته باشد که فقط با جراحی حل شود بی درنگ موافقت خود را اعلام میکنم!!! :دی!
عرض کنم که بنده به علت داشتن چند کیلوی ناقابل اضافه وزن حدود 40 روزه که خودم رو از خوردن بهترین و خوشمزه ترین غذا ها محروم کردم! البته خدا رو شکر کلی نتیجه داده! در مورد عمل و جراحی باید عرض کنم که برای صورت و بدم در شرایطی که نمیتوان کاری دیگر انجام داد شاید درست باشد ولی در شرایط عادی خیر...وقتی میتوان با رژیمی ساده مثلآ برای کاهش وزن راه حل ساخت چرا جراحی؟؟؟ البته در موارد خاصی که شما گفتی(مثل بینی و سینه) راهی نمیماند به جزء همین جراحی ها...من اگر همسری داشته باشم و مشکلی داشته باشد که فقط با جراحی حل شود بی درنگ موافقت خود را اعلام میکنم!!! :دی!
من فکر می کنم جراحی پلاستیک به منظور افزایش زیبایی هیچ اشکالی نداره. حتی کسی که به نوعی می خواد به کمک این زیبایی پارتنر بهتری پیدا کنه (به قول شما سرمایه گذاری!). (اون زن یا مرد اروپایی هم باز وقتی عمل جراحی پلاستیک انجام می ده به نوعی به سرمایه گذاری برای پیدا کردن شانس انتخاب های بهتر فکر می کنه) اما چیزی که مهمه اینه که افراط نشه. یعنی مثلاً اون دختر و مادرش سرمایه گذاری هاشونو صرفاً محدود به دماغ و سینه دختر و یا مثلاً حداکثر آشپزی و کلاس زبان(!) نکنن! اصولاً سرمایه گذاری یک بعدی اشکال داره دکتر جان! حتی اگر توی درس خوندن، کسب کمالات و اینجور چیزا باشه!
صنم جان
کاری به اعتماد به نفس نداره!
اگر شرایط و معیارهای اجتماعی و غرایز بشری طوری طراحی شده که زیبایان را بیشتر می پسندند و تحویل می گیرند معمولی ها و زشتها برای اینکه بازار!! را به دست بگیرند باید قدرت رقابت داشته باشند وگرنه مقبول نمی افتند هر قدر هم که اعتماد به نفس داشته باشند!
ای بابا من کلی نوشتم ولی نیومده! ولی از اونجاییکه مال بقیه هم چند بار چند بار اومده من قدری تامل می کنم، اگه نیومد دوباره می نویسم!
چه کار خوبی کردم:D
حامین جان خدا رو شکر که نتیجه داده!
ولی من دختر بیست و سه ساله زیبایی رو می شناسم که 95 کیلوست و مرتب رژیم دارد و اثر نداره...او باید چکار کنه؟
انشاءالله یکی از مدل های محجوب زن تو شود که از دل و دماغ نیفتی!
مینا جان
این کامنت دانی هم مثل دخترهای دم بخت قمیش میاد...هم اونها که چند بار باید تو مهمونی بهشون بگی برقص تا برقصند بعد ده بار بگی بسه دیگه بشین اما ننشینند!
نمونه ش همین آشپزباشی خودمون دو سه هفته زبون به دهن می گیره و هیچ صوتی ازش صادر نمیشه و بعد ناگهان به عنوان یک منبع مداوم صوتی خودش رو نشون می ده!!!
(آقا ما خیلی چاکریم ها!!)
اما درباره سرمایه گزاری یک بعدی گاهی وقتها خوبه و جواب می ده گاهی وقتهام جواب نمیده!
آشپزباشی عزیز
قربانت گردم...از گناه من در ترجمه این کلمه و انتساب آن به شما بگذر به حق این ماه عزیز و دهن های روزه و جگرهای کباب و کف دور دهن های تشنه!
از قدیم گفتن هرچیزی طبیعی اش خوبس
منم همینو می گم دیگه! سرمایه گذاری چند بعدی شانس موفقیت رو در هر کاری بالا می بره!
اگر مشكل اعتماد به نفس باشه شونصدتا عمل زيبائي هم درستش نميكنه. شخصاً خيلي ها رو ميشناسم كه بعنوان مثال بيني شون قبل از عمل حتا بهتر هم بوده ولي فكر ميكردن اگه عمل كنند ميشن الهه زيبائي. ولي جالبتر اين كه بعد عمل مذكور دوباره بعد يك مدت دشارژ شدن و اينبار فكر كردن با پروتز گونه ميشن كاترين زتا جونز يا آنجي و ... . پس خيل عظيم آدمهائي رو كه توي صف عملهاي زيبائي نشستند رو نميشه به كمي اعتماد به نفس اونها ربط داد. افرادي كه مشكلات حاد داشتن توي چهره و بدنشون مسلماً از سالها پيش به تخصصان مراجعه ميكردن و ايرادي هم نداشته. ولي الان فقط مسئله يك چيزه اونم مد. بكش خوشگلم كن. و به نظر من خيلي خيلي باعث تأسفه. تو دنيا اينهمه مشكل و موضوع مهم هست بعد جووناي ما ... !
رزای عزیز
فکر نمیکنم ما بتونیم مشکلات دنیا رو حل کنیم.
اصولا آقای احمدینژاد چنین اعتقادی رو داره و چند بار هم گفته که اگر امور دنیا را به دست ما بسپارید همه مشکلات رو حل میکنیم.
اما من هم موافقم که مد نقش عمدهای رو در این قضیه داره.
فیالواقع وقتی نگاه من به این قضیه بیشتر یک جور سرمایهگزاریه مد هم در اون موثره.
در هر حال از ابراز نظرت سپاسگزارم!
باسلام چه موضوع جالبی من به شدت به ظاهر زیبا اعتقاد دارم شوهر من به شدت خوش قیافه است و این باعث میشه که همه جا تحویلش بگیرن موقع خواستگاری بیکار بود وسربازی هم نرفته بودولی براحتی دهن همرو بست وموارد مشابهی از این قبیل در ضمن جراحی پلاستیک به خانمهای بالای 50سال توصیه میشه ازهزارتافلوکستین وایمی پرامین موثرتره ولی این وضعیت افراطی که تومملکت ماهست واقعا تاسف اوره ولی در صورت وجود نقص چشمگیر در ظاهرفرد خیلی هم عالیه
دکتر جان من اینجا رسماً اعلام می کنم مرده این پی نوشت های شما هستم!!!
به نظر من هر کس حق دارد که خودش را به شکلی ديگر در بياورد. جراحی زيبايی که هيچ، جراحیهای ديگر هم حق افراد است. اما مسخره آنجاست که بچههای يک خانم يا آقای پلاستيکی، همان دماغ طبيعی را به ارث خواهند برد. اين قضيه باعث میشود که کل رفتار جفتيابی از اين طريق به نظرم کمی چندشآور باشد.
اما احتمالاً اين مشکل هم بعداً با ژنتيک حل خواهد شد.
صورت زيبای ظاهر طبيعتاً ترجيحات و انتخابهای جنسی (در مقابل انتخاب طبيعی) در چند ده هزار سال نسلهای يک جغرافيا را بازتاب میدهد و امکان ندارد هيچ باشد. هنوز آثار زيبايیشناسی پنجهزار سال قبل تمدن آشوری و عيلامی را میتوان روی صورتهای مردم بينالنهرين و عراق ديد. مسخره آنجاست که يکدفعه جريان زيباشناسی خيلی تند شد: کارهای گرافيک کارتونی که زيبايی بلوند با دماغ کوچک (=زيبايی ژرمن يا انگليسی) را ترويج میکردند، باعث شدهاند که به شکل احمقانه و ناسازگاری معنی زيبايی بومی از بين برود. اما ظاهراً اين ذائقههای بومی کم کم دارند به مرور خودشان را بر آن جريان غالب بلوند تحميل میکنند. در دههی پنجاه ميلادی چه کسی حدس میزد قيافهی «تابلو يهودی» باربرا استرايسند را بيست سال بعد زيبا يا حتی «بانمک» بدانند؟ جنيفر لوپز قبل از پلاستيکی شدناش، با آن قيافهی لاتين و مکزيکی کجا در ردهی زيبارويان قرار میگرفت، يا هالی بری دورگه سياهپوست را چه کسی زيبا تصور میکرد که جيمز باند را اغوا کند؟ اصلاً کوئين لطيفهی چاق و سياه، میشد ستارهی موزيک و سينما؟
شايد يک جور زيبايی بومی ايرانی هم باشد که از پس چشم و همچشمیهای احمقانهی پلاستيکی، نياز به کمی اعتماد به نفس برای نشان دادن خودش داشته باشد.
سلام
راستش من يك فلسفه كلي در زندگي ام دارم كه در مورد هيچ بد و خوبي قضاوت مطلق نكنم. در اين ماجرا هم به نظر من بعضي تغييرات اساسي بسيار دلنشين و مثبتند. افزايش اعتماد به نفس هم يك نتيجه عادي و بسيار منطقي يك تغيير مثبت در چهره هست كه به دنبال آن باشيم يا نباشيم خود به خود حاصل مي شود!
اما راستش آن سرمايه گذاري كه به آن اشاره كردي يك واقعيت محض است! مگر جز اين است كه همين اعتماد به نفس هم جزو بازده هاي يك مدل سرمايه گذاري محسوب مي شود؟ يا خود زيبايي؟ بازگشت سرمايه نيست؟ ايني كه زني (مثلن از عوام)براي خواستگار جذب كردن اين كار را بكند هيچ فرقي ندارد با اينكه دختري از مرفهين بي درد(!) براي جلب نظر پسرهاي فرشته نشين دست به عمل بزند، ماهيت كار يكيست و حتا اهداف آن. من باور ندارم روشنفكر ترين انسانها هم جز در تقابل با جامعه به اين حركت اقدام كنند، بنا براين هزينه مي كنند تا به نوعي و در محفلي (حالا از ميدان شوش تا سانفرانسيسكو!) زيباتر به نظر بيايند.
بالاخره اينكه به زعم من اين هم از آن حيطه هاييست كه افراط مي تواند به شدت تحديدش كند، نمي دانم مرزش كجاست و كسي جز خود فرد نمي تواند در موردش تصميم بگيرد، اما آلوده شدن به زياده روي در اين ماجرا مي تواند انسان را به ورطه هاي ناخوشايندي بكشد. نمي دانم چرا هميشه اين مايكل جكسون بيچاره به ذهنم مي آيد اينطور مواقع...
به نظر من جراحی زیبایی در بعضی موارد بد نیست به خصوص وقتی که کسی اعتماد به نفس اش را از دست داده ولی خدایی تو ایران در مورد این قضیه افراط میشه و تعداد عمل های بی مورد خیلی زیاده. من خودم به عنوان مثال می دونم که بینی ام تا حدی ایراد داره ولی این ایراد اونقدری نیست که اعتماد به نفس ام را گرفته باشه و من دائم عذاب بکشم پس لااقل تا به حال زیاد بهش فکر نکردم(تا سن 33 سالگی). حالا بعدا چی بشه خدا می دونه..
سلام
راستش من يك فلسفه كلي در زندگي ام دارم كه در مورد هيچ بد و خوبي قضاوت مطلق نكنم. در اين ماجرا هم به نظر من بعضي تغييرات اساسي بسيار دلنشين و مثبتند. افزايش اعتماد به نفس هم يك نتيجه عادي و بسيار منطقي يك تغيير مثبت در چهره هست كه به دنبال آن باشيم يا نباشيم خود به خود حاصل مي شود!
اما راستش آن سرمايه گذاري كه به آن اشاره كردي يك واقعيت محض است! مگر جز اين است كه همين اعتماد به نفس هم جزو بازده هاي يك مدل سرمايه گذاري محسوب مي شود؟ يا خود زيبايي؟ بازگشت سرمايه نيست؟ ايني كه زني (مثلن از عوام)براي خواستگار جذب كردن اين كار را بكند هيچ فرقي ندارد با اينكه دختري از مرفهين بي درد(!) براي جلب نظر پسرهاي فرشته نشين دست به عمل بزند، ماهيت كار يكيست و حتا اهداف آن. من باور ندارم روشنفكر ترين انسانها هم جز در تقابل با جامعه به اين حركت اقدام كنند، بنا براين هزينه مي كنند تا به نوعي و در محفلي (حالا از ميدان شوش تا سانفرانسيسكو!) زيباتر به نظر بيايند.
بالاخره اينكه به زعم من اين هم از آن حيطه هاييست كه افراط مي تواند به شدت تحديدش كند، نمي دانم مرزش كجاست و كسي جز خود فرد نمي تواند در موردش تصميم بگيرد، اما آلوده شدن به زياده روي در اين ماجرا مي تواند انسان را به ورطه هاي ناخوشايندي بكشد. نمي دانم چرا هميشه اين مايكل جكسون بيچاره به ذهنم مي آيد اينطور مواقع...
الان كامنت بنده بلعيده شد؟!
مینا جان
اقتضای وبلاگنویسی این اسن که همه مطلب را در یک جلسه بروز ندهی و اصل مطلب رو در پینوشت بیاری تا کامنت گذاران زبل دستت رو نتونن بخونن!
رونیتا جان
زیبایی همسرت هنوز برات عادی نشده؟
چند وقته ازدواج کردهای؟
با سلام خدمت دوستان عزیز
سوالی که من دارم در رابطه با موضوع این پست نمی باشد اما اگر پاسخ من را بدهید ممنون می شوم
سوال من این هست که کلمه مزون به چه زبانی هست و اسپل صحیح آن به چه صورتی نوشته می شود
با تشکر
اي داد.. اي بي داد.. كامنت ما كو؟!
1- موفق شدم!
2- تهديد*
3- كامنت آخره- قول!
جناب دکتر
از ادمهای خیلی زشت که بگذریم( بین 5 تا10 درصد جامعه) فکر میکنم اراستگی ظاهر بسیار مهم تر از زیبای است من شخصا ادم با دماغ گنده را راحتر تحمل میکنم تا ادمی که نتونسته رنگ لباس و کفش وکیفش رو متناسب انتخاب کنه در اولین برخورد با هر زن یا مردی , ترکیبی از ظاهر زیبا. اراستگی. نوع ارایش و .. است که جلب توجه میکنه.بسیاری از زیبارویان بی نقص رو دیده ام که با ناهماهنگی ارایش و لباسشون تمام زیبایشون رو زیر سوال بردن.متاسفانه این بدترکیبی در اراستگی رو با هیچ جراحی پلاستیکی هم نمیشود ترمیم کرد.
در مورد پی نوشتان هم اصلا با شما موافق نیستم رضایت از زندگی و احساس شادمانی واعتماد بنفس با ظاهر زیباتر بالاتر نمی رودخانم مثال شما اگر از ابتدا هم زیباترین بود ولی عرضه و توانایی این کارها رو نداشت به هیچ جا نمی رسید
درمورد خودم هم هنوز احساس نیاز به جراحی زیبای نمیکنم شاید 10 یا 20 سال دیگه
رخساره عزیز مزون فرانسوی است به معنای خانه با این دیکته : maison
امین جان
مثل همیشه هوشمندانه و دقیق بود
35 درجه عزیز
چند روز است که به هیچ نحو نمیتونم به وبلاگت وارد شوم...تو که همچین عیب بزرگی!!! داری به معایب کوچولوی وبلاگ من چرا ایراد میگیری!؟
گیسو جان
وقتی با بالاتر رفتن سن سایر زیباییهایت افول کرد احتمالا به فکر ترمیم آن میافتی
رخساره جان
فکر کنم فرانسه باشد
از آشپزباشی ( که در بالا ذکر جمیلش رفت) بپرس
نگار خانم عزیز
با کدام قسمت از این همه فرمایشات متین! و وزین و منطقی!! من مخالفی؟
من که ناسلامتی کم نطق نکردهام در این نوشته!
الان ميشه - اگه نشه اشكال از شماست - اعتراض داري ميريم پزشكي قانوني!!!:D
با اينکه حسابی کار دارم و ميخواستم کامنت گذاشتن رو به فردا موکول کنم اما اين پی نوشت شما منو خيلی قلقلک داد. اولن من معتقدم که اگه آدم بتونه خودش رو به هر صورت زيباتر کنه چرا که نه. واقعيتيه که هيچ کس از کسی در وحله اول نمیپرسه آقا اون بالا چه خبره و واقعيتيه که زيبايی در خيلی از مراحل راه گشاست بخصوص در ايران که امکان وارد شدن به عمق وجود آدما در رابطه با ازدواج به اين راحتی ميسر نيست. اما در مورد اون خانم بايد بگم که شايد در اين دنيا بهترين کار همينه. اگه آدم به اخلاقيات پای بند باشه کلاهش پس معرکه اس . من اينو با تک تک سلولای وجودم حس کردم واگه الان کلام پس معرکه اس برای همينه. شايد در فرصت ديگه ای مفصل تر نوشتم. تابعد
بحث دخالت در کار خدا نیست. هر کسی حق دارد در مورد زندگی اش تصمیم بگیرد حالا این تصمیم ممکن است در مورد عمل کردن بینی باشد یا هر چیز دیگر.
من خودم از کسانی هستم که بینی بزرگی دارم ولی این بینی هیچ وقت برایم مانع نبوده و فرصتی را به خاطر اینکه دماغ ام گنده است از من نگرفته. نمی خواهم بگویم که صورت زیبای ظاهر هیچ نیست. خیلی خوبه که آدم زیبا باشه. بالاخره همه ما زیبایی رو دوست داریم اما می خوام بگم برای من شخصیت آدم ها مهم ترند. در دانشگاه دخترهایی را می شناسم که خیلی معمولی اند و نه چندان زیبا. آرایش معمولی می کنند اما از هم صحبتی با آنها لذت می بری از طرف دیگر زیبارویانی را می شناسم که هیچ کس به خاطر فیس و افاده هایشان مایل نیست به آنها نزدیک شود جز یک عده خاص آن هم با منظور خاص!
این ها که گفتم ابدا مطلق نیست ولی واقعیت دارد. در ضمن توصیه می کنم فیلم Match Point وودی آلن را هم ببینید البته ربطی به جراحی زیبایی ندارد ولی بی ارتباط با این بحث هم نیست.
فرمايش شما کاملا صحيح. ولي ببينين زيبايي يه چيز نسبيه. مثلا يکي مياد يه دماغي که تا دهنش اويزونه عمل ميکنه يکيم قوزي که اصلاً محسوس نيست هر دو هم به منظور جلب توجه بيشتر يا به قول شما "سرمايه گزاري" ,که به نظر من کاملا قابل قبوله. ولي بعضيا سرمايه گزاري رو چيزي ميکنن که اصلاً تغيير محسوسي يجاد نميکنه و بيشتر از عدم اعتماد به نفس ناشي ميشه.(البته مد هم بي تاثير نيست)
منظورم اين بود که هر عمل زيبايي به منظور جلب توجه الزاما سرمايه گزاري موفقي نيست و ميتونه ناشي از عدم اعتماد به نفس باشه
ولي در کل روش بسيار کارايي هست .
شما جراح پلاستیک هستین ؟ اینم یه جور جلب مشتریه دیگه.
بعضی پسرا و بخصوص دخترا اینقدر عمل زیبائیشون متنوع و شدیده که دیگه نمیشه باور کنی این همونه...! شاید برای همینه که بعد از عمل, آلبوم عکسای گذشتشون کلی سبک میشه...! ضمنا من فقط با سرمایه گزاری روی عمل بینی استخوانی موافقم در غیر اینصورت ممکنه زشتتر از روز اولش بشه اونوقت طرف میشه شهره عام و خاص...!
بینی استخوانی حتی اگر بخواد وارد بورس شه حاضرم در پزیره نویسیش شرکت کنم.
۱) مثبت. جراحی پلاستيک در بعضی موارد خيلی خوب و واجبه. بدون جراحی پلاستيک بسياری از کسانی که به خاطر بيماری يا در سوانح آسيب ديدهاند نميتونستند زندگی عادی داشته باشند.
۲) قديمها که جوونتر بودم بله، اما حالا متأسفانه خير!
۳) نه به هيچ وجه. نه اين که بدم بياد خوشگل بشم! اما به خاطر ظاهر هرگز حاضر نميشم که سلامتيم رو به خطر بندازم.
۴) حاضر که نيستم، اما مطمئنم که با جامعهء زيباپرست و زيباپسند امروز تأثير مثبت چنين تغييری رو بیبروبرگرد و مستقيم حس ميکردم. اين يک واقعيته که خوشظاهرها در زندگی موفقترند و درهای بيشتری به روی اونها باز ميشه، به خصوص در زندگی شغلی.
۵) ميتونم درک کنم که چرا چنين کاری ميکنند، اما مسلمه که موافق نيستم. راستی ميدونستيد که بزرگترين پيشرفتها در عمل جراحی بينی رو مديون نازيها هستيم؟ در زمان حکومتشون بسياری از يهوديهای بينوا از ترس رژيم هيتلری دماغشون رو عمل کردند تا به مردم قومشون شباهتی نداشته باشند.
۶) نه، قيافه اصلاً برام مهم نيست. دوستپسر سابقم يکی از زشتترين آدمهايی بود که در عمرم ديده بودم، اما به خاطر قيافهاش نبود که ازش جدا شدم، بلکه به خاطر اخلاق مزخرفی که داشت. با آدمهای خوشظاهر زيادی هم آشنا شدم که ميدونستم هرگز نميتونند من رو خوشبخت کنند. اما اين هم هست که اگر زن زيبايی با يک مرد زشت ازدواج کنه، بايد پی بعضی از کنايهها و آزارها رو به تن بماله.
۶) اگه اينطور باشه هر نوع مداوا و به خصوص جراحی دخالت در کار خداست! چنانچه بعضی از مذهبيون افراطی چنين عقيدهای دارند. من که به هر حال مذهبی نيستم و اين دليل رو برای مخالفت با جراحی پلاستيک مردود ميدونم.
۷) نه، اصلاً. بايد واقعبين بود. درسته که از نظر معنوی صورت و هيکل زيبا اهميت زيادی ندارند، به خصوص که گذرا هستند و دير يا زود از بين ميرند، اما در دنيای امروز نه تنها هيچ نيستند، بلکه سرنوشتسازند. همونطور که گفتم زيبايی ميتونه زندگی رو برای آدم آسونتر کنه، به خصوص به عنوان زن. بعضی از مشاغل برای آدمهای نازيبا قابل دسترسی نيستند. خانمی که ۱۰۰ کيلو وزن داره نميتونه در بوتيک فروشندگی کنه. آقايی که صورت زشت و آبلهرو داره ممکنه که اجازه نداشته باشه با مشتريهای شرکت رابطه برقرار کنه. حتی پيری و صورت چروکيده هم که دير يا زود گريبان هرکسی رو ميگيره ديگه يک عيب غيرقابل بخشش به حساب مياد. در کانالهای تلويزيونی غربی خانمهايی که بيشتر از ۴۰ سال سن دارند ديگه به سختی ميتونند جلوی دوربين ظاهر بشند، حتی در کانالهای دولتی. آزمايشها و آمارهای علمی ثابت کردهاند که مردم به زيبارويان و جوانان راحتتر اعتماد ميکنند و درجهء سمپاتيشون نسبت به اونها بيشتره. بيخود نيست که محصولات زيباکننده و جراحی پلاستيک يکی از موفقترين صنعتهای دنيا هستند که هرگز با بحران روبهرو نميشند و هميشه سير صعودی داشتهاند.
يه مثال: همسر من بر خلاف روال معمول همراه معرفينامهء شغليش عکس نميفرسته. چند سال پيش که يک مشاور امور شغلی ميخواست براش کار پيدا کنه، بهش گفت که مدارکش بهتره حتماً عکس داشته باشند. گفت: فقط برای اين که کارفرما فکر نکنه شما جای زخمی در صورت داريد يا همچين چيزی! همسرم جواب داد: بيچاره اون کسی که واقعاً جای زخم در صورتش داره! آيا اين امر باعث ميشه که نتونه کارش رو درست انجام بده؟! جناب مشاور به تته پته افتاد، اما با اين حال حقيقت رو گفته بود، هرچقدر هم که اين حقيقت پوچ و احمقانه باشه.
۱) مثبت. جراحی پلاستيک در بعضی موارد خيلی خوب و واجبه. بدون جراحی پلاستيک بسياری از کسانی که به خاطر بيماری يا در سوانح آسيب ديدهاند نميتونستند زندگی عادی داشته باشند.
۲) قديمها که جوونتر بودم بله، اما حالا متأسفانه خير!
۳) نه به هيچ وجه. نه اين که بدم بياد خوشگل بشم! اما به خاطر ظاهر هرگز حاضر نميشم که سلامتيم رو به خطر بندازم.
۴) حاضر که نيستم، اما مطمئنم که با جامعهء زيباپرست و زيباپسند امروز تأثير مثبت چنين تغييری رو بیبروبرگرد و مستقيم حس ميکردم. اين يک واقعيته که خوشظاهرها در زندگی موفقترند و درهای بيشتری به روی اونها باز ميشه، به خصوص در زندگی شغلی.
۵) ميتونم درک کنم که چرا چنين کاری ميکنند، اما مسلمه که موافق نيستم. راستی ميدونستيد که بزرگترين پيشرفتها در عمل جراحی بينی رو مديون نازيها هستيم؟ در زمان حکومتشون بسياری از يهوديهای بينوا از ترس رژيم هيتلری دماغشون رو عمل کردند تا به مردم قومشون شباهتی نداشته باشند.
۶) نه، قيافه اصلاً برام مهم نيست. دوستپسر سابقم يکی از زشتترين آدمهايی بود که در عمرم ديده بودم، اما به خاطر قيافهاش نبود که ازش جدا شدم، بلکه به خاطر اخلاق مزخرفی که داشت. با آدمهای خوشظاهر زيادی هم آشنا شدم که ميدونستم هرگز نميتونند من رو خوشبخت کنند. اما اين هم هست که اگر زن زيبايی با يک مرد زشت ازدواج کنه، بايد پی بعضی از کنايهها و آزارها رو به تن بماله.
۶) اگه اينطور باشه هر نوع مداوا و به خصوص جراحی دخالت در کار خداست! چنانچه بعضی از مذهبيون افراطی چنين عقيدهای دارند. من که به هر حال مذهبی نيستم و اين دليل رو برای مخالفت با جراحی پلاستيک مردود ميدونم.
۷) نه، اصلاً. بايد واقعبين بود. درسته که از نظر معنوی صورت و هيکل زيبا اهميت زيادی ندارند، به خصوص که گذرا هستند و دير يا زود از بين ميرند، اما در دنيای امروز نه تنها هيچ نيستند، بلکه سرنوشتسازند. همونطور که گفتم زيبايی ميتونه زندگی رو برای آدم آسونتر کنه، به خصوص به عنوان زن. بعضی از مشاغل برای آدمهای نازيبا قابل دسترسی نيستند. خانمی که ۱۰۰ کيلو وزن داره نميتونه در بوتيک فروشندگی کنه. آقايی که صورت زشت و آبلهرو داره ممکنه که اجازه نداشته باشه با مشتريهای شرکت رابطه برقرار کنه. حتی پيری و صورت چروکيده هم که دير يا زود گريبان هرکسی رو ميگيره ديگه يک عيب غيرقابل بخشش به حساب مياد. در کانالهای تلويزيونی غربی خانمهايی که بيشتر از ۴۰ سال سن دارند ديگه به سختی ميتونند جلوی دوربين ظاهر بشند، حتی در کانالهای دولتی. آزمايشها و آمارهای علمی ثابت کردهاند که مردم به زيبارويان و جوانان راحتتر اعتماد ميکنند و درجهء سمپاتيشون نسبت به اونها بيشتره. بيخود نيست که محصولات زيباکننده و جراحی پلاستيک يکی از موفقترين صنعتهای دنيا هستند که هرگز با بحران روبهرو نميشند و هميشه سير صعودی داشتهاند.
يه مثال: همسر من بر خلاف روال معمول همراه معرفينامهء شغليش عکس نميفرسته. چند سال پيش که يک مشاور امور شغلی ميخواست براش کار پيدا کنه، بهش گفت که مدارکش بهتره حتماً عکس داشته باشند. گفت: فقط برای اين که کارفرما فکر نکنه شما جای زخمی در صورت داريد يا همچين چيزی! همسرم جواب داد: بيچاره اون کسی که واقعاً جای زخم در صورتش داره! آيا اين امر باعث ميشه که نتونه کارش رو درست انجام بده؟! جناب مشاور به تته پته افتاد، اما با اين حال حقيقت رو گفته بود، هرچقدر هم که اين حقيقت پوچ و احمقانه باشه.
۱) مثبت. جراحی پلاستيک در بعضی موارد خيلی خوب و واجبه. بدون جراحی پلاستيک بسياری از کسانی که به خاطر بيماری يا در سوانح آسيب ديدهاند نميتونستند زندگی عادی داشته باشند.
۲) قديمها که جوونتر بودم بله، اما حالا متأسفانه خير!
۳) نه به هيچ وجه. نه اين که بدم بياد خوشگل بشم! اما به خاطر ظاهر هرگز حاضر نميشم که سلامتيم رو به خطر بندازم.
۴) حاضر که نيستم، اما مطمئنم که با جامعهء زيباپرست و زيباپسند امروز تأثير مثبت چنين تغييری رو بیبروبرگرد و مستقيم حس ميکردم. اين يک واقعيته که خوشظاهرها در زندگی موفقترند و درهای بيشتری به روی اونها باز ميشه، به خصوص در زندگی شغلی.
۵) ميتونم درک کنم که چرا چنين کاری ميکنند، اما مسلمه که موافق نيستم. راستی ميدونستيد که بزرگترين پيشرفتها در عمل جراحی بينی رو مديون نازيها هستيم؟ در زمان حکومتشون بسياری از يهوديهای بينوا از ترس رژيم هيتلری دماغشون رو عمل کردند تا به مردم قومشون شباهتی نداشته باشند...
۱) مثبت. جراحی پلاستيک در بعضی موارد خيلی خوب و واجبه. بدون جراحی پلاستيک بسياری از کسانی که به خاطر بيماری يا در سوانح آسيب ديدهاند نميتونستند زندگی عادی داشته باشند.
۲) قديمها که جوونتر بودم بله، اما حالا متأسفانه خير!
۳) نه به هيچ وجه. نه اين که بدم بياد خوشگل بشم! اما به خاطر ظاهر هرگز حاضر نميشم که سلامتيم رو به خطر بندازم.
۴) حاضر که نيستم، اما مطمئنم که با جامعهء زيباپرست و زيباپسند امروز تأثير مثبت چنين تغييری رو بیبروبرگرد و مستقيم حس ميکردم. اين يک واقعيته که خوشظاهرها در زندگی موفقترند و درهای بيشتری به روی اونها باز ميشه، به خصوص در زندگی شغلی.
خوب آقای دکتر، نمیدانم قوانين مورفی را خواندهايد يا نه، ولی يک قانون بسيار جالب دارد که اين گونه است:
* عقل x زيبايی x قابل دستيابی بودن = ثابت
و البته يک تذکر کوچک هم دارد که اين ثابت برابر با صفر است.
ديگر نمیدانم چه تفسيری میتوان کرد.....;)
آي گوشي بدجنس!!! نه والله به خدا، اونقدر معموليم که نگو...از شدت معمولي بودن بعضي وقتها خودم حوصله ام از قيافه ام سر مي ره، اهل بزک دوزک زيادي هم نسيتم. باور نمي کني از بيتا، يا پانته آ بپرس... اما اگه بميرم خودم رو دست تيغ جراحي نمي دم؛ مگر اينکه برام حادثه اي رخ بده که مجبور شم... اما نگار و پانته آ خوب حق مطلب رو ادا کردن... در ضمن يک دليل خيلي واضح که باور کني من با اين مسئله مشکل دارم اينه که من وقتي خيلي کوچيک بودم، گوشم رو سوراخ کردن و يکي از سوراخها سر جاش نيست و من نمي تونم گوشواره گوشم کنم...25-26 ساله دارم با خودم مي جنگم که برم يک سوراخ ديگه تو گوشم کنم، اما نشد که بشه و عطاي گوشواره رو به لقاش بخشيدم چه برسه خودم رو بدم دست تيغ جراحي!!( آدمهايي رو که همه جاشون رو سوراخ مي کنن که اصلاً نمي فهمم)
اما راستش رو بخواهي تا حالا فقط دو نمونه دماغ عملي خوشگل و مناسب با صورت ديدم، بقيه همه سرسره مورچه ها بوده!!!
بازهم تکرار مي کنم که از ديد من خوشگلي و زيبايي نسبي هستش و بستگي به مکان و زمان و شرايط داره و ديد انسانها هر از گاهي عوض مي شه...راه دور نريم، ملاک زيبايي در زمان قاجار رو ببين!!! لاي دندونهاي جلو حتماً بايد قد يک دندان باز مي بوده و چاقي يکي از دلايل زيبايي بوده، بدن پر مو تر براي زنان نشانه بهتري بوده... يا در زمان ناپلئون بناپارت، دماغ عقابي و بزرگ براي زنان اوج زيبايي محسوب مي شده. بهرحال من عاشق زيبايي و آراستگي هستم، اما از نوع واقعيش.
راستي اين رو هم بگم که جنيفر آنيتسن همسر قبلي براد پيت، در نظر سنجي يک مجله معروف آمريکايي بعنوان خوشپوشترين و زيباترين زن هاليوود انتخاب شده، چون زيباييش طبيعيست و لباس پوشيدنش در عين سادگي بسيار مرتب و داراي هارموني مي باشد.
راستي يادم باشه عکسي رو که آلمانيها بعنوان زيباترين زن قبول دارن برات بفرستم...
آي گوشي بدجنس!!! نه والله به خدا، اونقدر معموليم که نگو...از شدت معمولي بودن بعضي وقتها خودم حوصله ام از قيافه ام سر مي ره، اهل بزک دوزک زيادي هم نسيتم. باور نمي کني از بيتا، يا پانته آ بپرس... اما اگه بميرم خودم رو دست تيغ جراحي نمي دم؛ مگر اينکه برام حادثه اي رخ بده که مجبور شم... اما نگار و پانته آ خوب حق مطلب رو ادا کردن... در ضمن يک دليل خيلي واضح که باور کني من با اين مسئله مشکل دارم اينه که من وقتي خيلي کوچيک بودم، گوشم رو سوراخ کردن و يکي از سوراخها سر جاش نيست و من نمي تونم گوشواره گوشم کنم...25-26 ساله دارم با خودم مي جنگم که برم يک سوراخ ديگه تو گوشم کنم، اما نشد که بشه و عطاي گوشواره رو به لقاش بخشيدم چه برسه خودم رو بدم دست تيغ جراحي!!( آدمهايي رو که همه جاشون رو سوراخ مي کنن که اصلاً نمي فهمم)
اما راستش رو بخواهي تا حالا فقط دو نمونه دماغ عملي خوشگل و مناسب با صورت ديدم، بقيه همه سرسره مورچه ها بوده!!!
بازهم تکرار مي کنم که از ديد من خوشگلي و زيبايي نسبي هستش و بستگي به مکان و زمان و شرايط داره و ديد انسانها هر از گاهي عوض مي شه...راه دور نريم، ملاک زيبايي در زمان قاجار رو ببين!!! لاي دندونهاي جلو حتماً بايد قد يک دندان باز مي بوده و چاقي يکي از دلايل زيبايي بوده، بدن پر مو تر براي زنان نشانه بهتري بوده... يا در زمان ناپلئون بناپارت، دماغ عقابي و بزرگ براي زنان اوج زيبايي محسوب مي شده. بهرحال من عاشق زيبايي و آراستگي هستم، اما از نوع واقعيش.
راستي اين رو هم بگم که جنيفر آنيتسن همسر قبلي براد پيت، در نظر سنجي يک مجله معروف آمريکايي بعنوان خوشپوشترين و زيباترين زن هاليوود انتخاب شده، چون زيباييش طبيعيست و لباس پوشيدنش در عين سادگي بسيار مرتب و داراي هارموني مي باشد.
راستي يادم باشه عکسي رو که آلمانيها بعنوان زيباترين زن قبول دارن برات بفرستم...
آي گوشي بدجنس!!! نه والله به خدا، اونقدر معموليم که نگو...از شدت معمولي بودن بعضي وقتها خودم حوصله ام از قيافه ام سر مي ره، اهل بزک دوزک زيادي هم نسيتم. باور نمي کني از بيتا، يا پانته آ بپرس... اما اگه بميرم خودم رو دست تيغ جراحي نمي دم؛ مگر اينکه برام حادثه اي رخ بده که مجبور شم... اما نگار و پانته آ خوب حق مطلب رو ادا کردن... در ضمن يک دليل خيلي واضح که باور کني من با اين مسئله مشکل دارم اينه که من وقتي خيلي کوچيک بودم، گوشم رو سوراخ کردن و يکي از سوراخها سر جاش نيست و من نمي تونم گوشواره گوشم کنم...25-26 ساله دارم با خودم مي جنگم که برم يک سوراخ ديگه تو گوشم کنم، اما نشد که بشه و عطاي گوشواره رو به لقاش بخشيدم چه برسه خودم رو بدم دست تيغ جراحي!!( آدمهايي رو که همه جاشون رو سوراخ مي کنن که اصلاً نمي فهمم)
اما راستش رو بخواهي تا حالا فقط دو نمونه دماغ عملي خوشگل و مناسب با صورت ديدم، بقيه همه سرسره مورچه ها بوده!!!
بازهم تکرار مي کنم که از ديد من خوشگلي و زيبايي نسبي هستش و بستگي به مکان و زمان و شرايط داره و ديد انسانها هر از گاهي عوض مي شه...راه دور نريم، ملاک زيبايي در زمان قاجار رو ببين!!! لاي دندونهاي جلو حتماً بايد قد يک دندان باز مي بوده و چاقي يکي از دلايل زيبايي بوده، بدن پر مو تر براي زنان نشانه بهتري بوده... يا در زمان ناپلئون بناپارت، دماغ عقابي و بزرگ براي زنان اوج زيبايي محسوب مي شده. بهرحال من عاشق زيبايي و آراستگي هستم، اما از نوع واقعيش.
راستي اين رو هم بگم که جنيفر آنيتسن همسر قبلي براد پيت، در نظر سنجي يک مجله معروف آمريکايي بعنوان خوشپوشترين و زيباترين زن هاليوود انتخاب شده، چون زيباييش طبيعيست و لباس پوشيدنش در عين سادگي بسيار مرتب و داراي هارموني مي باشد.
راستي يادم باشه عکسي رو که آلمانيها بعنوان زيباترين زن قبول دارن برات بفرستم...
اگه شوهرم بخواد بینی اش را عمل کنه، بستگی داره که خودش بخواد تصمیم بگیره یا باهام مشورت کنه. اگه خودش تصمیم گرفت و رفت عمل کرد که هیچی ولی اگه بخواد باهام مشورت کنه من قویا نمی ذارم. چونکه همینطوری که هست خیلی خوشگله. نه اینکه بینی اش خوشگل باشه ولی به صورتش کاملا میاد. اگه قرار باشه که یکیمون بریم بینی مون عمل کنیم من واجب الاشرایط ترم!!!که نمی خوام... ولی یه چیزی هست که مدتیه فکرم رو خیلی مشغول کرده و شاید بزودی دست به کار شم. نه نپرسین چی است که نمی گم!
دکتر جان.
بنده هیچ جامو عمل نکردم. اما با عما هم مخالفتی ندارم. نه خانم و نه آفا.
هر چند اعتقاد دارم زیبایی طبیعی یک چیز دیگست.
مثلا این خواننده ای عرب مثل "حیفا" و " نانسی "که همه چیشون عمل شده است و محبوبیت و خاطر خواه های خودشون را هم دارند. و موفقیت شغلیشون به این بستگی داره.
و یا این برنامه سوآن "قو" که خاتمها و آقایان را میبرد و ایرادهایشان را رفع میکند و ترگل ورگل تحویل خانواده هایشان میدهد. و نشلن میدهد که از نظر روحی چقدر عوض میشوند.
از اون طرف عوارض عمل هم هست. مثل مایکال جکسون. یا کسانیکه تنگیه نفس میگیرند و ....
فکز میکنم علم پیشرفت میکنه و میشه ازش استفاده کرد. یه شرطی که افراط نشه که در ایران چشم و هم چشمی در همه چیز هست. اینک روش
4ساله ازدواج کردم تازه 3سالم دوست بودیم هنوز خیر.جالبه قبل از ازدواج اصلااین موضوع به چشمم نمی اومد ولی حالا این حسم تقویت شده شما چی فکر میکنید؟
سلام
من حاضر نیستم برای مسائل ظاهری کوچکی که شما فرمودید خودم را به تیغ جراحی بسپارم ، به دلایل مختلف و از جمله ترس ! حالا اگر مسائل بزرگ و حاد می شد ، شاید فکر دیگری می کردم ...
اما قبل از ازدواج زیبایی برایم یک فاکتور اصلی نبود – اگر دروغ نگویم باید بگویم حاضر نبودم با دختری زشتی ازدواج کنم ، همانطور که حاضر با ازدواج با دختر زیبایی که فاکتورهای مورد نظر من را ندارد نبودم –
حالا بعد از ازدواج هم همسرم را زیباتر از قبل می بینم و به هیچ وجه برای هم به روزمرگی تبدیل نشده ایم .
چند تا چیز باعث شد که مثل همیشه بی سر و صدا و سلام نکرده از اینجا نروم/ اول اینکه سلام کنم که سلامتی واجب شده ام / دوم اینکه یه کامنت می ذاری چند تا نوشته میشه / سوم اینکه فضولی داره قلقلکم می ده و میگه: بپرس دیگه!!
ما رفتیم چند ساعتی سر خلق خدا را شیره بمالیم و پولهایشان را بگیریم و بیاییم حساب کار این کامنت دانی از دستمان در رفت!
الآن با عرض معذرت نمی تونم تک تک کامنت ها رو جواب بدم ولی می تونم از تک تک شما تشکر کنم.
همشهری عزيز
اولا از شيره ماليدن سر ملت دردمند خسته نباشيد ثانيا شما پنجشنبه شب ها هم مطب تشريف ميبريد؟ فضولی نباشه اما قربون شکلت واسه همينه که اصفاهونی جماعت اسمش به پول جمع کردن و خرج نکردن شهره افاق شده !!! از شوخی و جدی گذشته در پاسخ به پرسش های شما عارضم که :
- با جراحی پلاستيک با مشاوره با پزشک کاردان و دلسوز ! در صورت لزوم موافقم . به شرط انکه واقعا هدف برطرف کردن اشکالات واقعی باشه و ريشه در خودکم بينی وسواس و مشکلات روحی روانی نداشته باشه و در ضمن به افراط کشيده نشه يعنی بعد از مدتی با جراحی های ريز و درشت همه جای ادم مصنوعی نشه !
- خوشبختانه اگه حمل بر تعريف نباشه از قيافه ام راضی هستم و تا اين لحظه که در استانه چهل سالگی قرار دارم هيچ نوع جراحی پلاستيک انجام ندادم البته دروغ چرا بدم نميومد قدم ده سانتی بلندتر بود .
- اگر در شرايطی قرار بگيرم که احساس کنم جراحی پلاستيک باعث از بين رفتن اون زشتی بشه ازش استقبال هم ميکنم .
- مسلما اين ترميم و اصلاح ظاهری بر روحيه و افزايش اعتماد بنفسم تاثير مثبت داره که ازش استقبال می کنم .
- در مورد پرسش شماره پنج هر کس فقط در جايگاه خودش ميتونه تصميم بگيره و قضاوت کنه اما شخصا اين کار رو عاقلانه نمی دونم .
- زيبائی امری نسبی است و زشتی نيز . اگه طرف مقابل واجد صفات مثبت باشه و مهمتر اينکه به دلم بشينه ديگه ظاهرش واسم با پارامترای معمول سنجيده نميشه . اون به دل نشستن هم مقوله ايست که توضيحش کمی سخته بقول خواجه شيراز : شاهد ان نيست که موئی و ميانی دارد بنده طلعت ان باش که انی دارد . در کل ادم خوشگل پسندی هستم اما در انتخاب يار مسلما پارامترايی هستش که اهميتش از زيبايی بيشتره اما صادقانه بگم بعيد ميدونم با زشت روی حتی خوش قلب بتونم هم بالين بشم !
- در اخر اضافه کنم از اونجايی که اکثر دماغ های عمل شده از دور داد می زنه (هر چند بعضی ها عمدا واسه همين عمل ميکنن که بگن :ما هم بله جراحی کرديم ) چندان با اين جور قيافه ها حال نمی کنم و طبيعيش قشنگتره . در مورد سينه هم اون دوستانی که جراحی کردن و من اجازه زيارت داشتم ! راستش ظاهرش با لباس خوبه اما اون مواردی که من ديدم (شايد هم جراح مربوطه خيلی وارد نبوده ) بدون لباس ( منظورم بدون هيچ لباسيه حتی لباس زير ) تو ذوقم خورد کاملا مشخصه دستکاری شده و اون فرم و زيبايی طبيعی رو نداره .
- راستی در مورد فاميل های مورد اشاره تون هم که بزعم شما ازدواج های موفقی داشتن تصورم اينه که علاوه بر زيبايی ظاهری از مهارت های ارتباطی و ويژگی ها و جذابيت های ديگه هم برخوردار بودن وگرنه شما و من نميشناسيم انبوه زنان زيباروی و مردان خوشتيپ شکست خورده در ازدواج را ؟!
همشهری عزيز
اولا از شيره ماليدن سر ملت دردمند خسته نباشيد ثانيا شما پنجشنبه شب ها هم مطب تشريف ميبريد؟ فضولی نباشه اما قربون شکلت واسه همينه که اصفاهونی جماعت اسمش به پول جمع کردن و خرج نکردن شهره افاق شده !!! از شوخی و جدی گذشته در پاسخ به پرسش های شما عارضم که :
- با جراحی پلاستيک با مشاوره با پزشک کاردان و دلسوز ! در صورت لزوم موافقم . به شرط انکه واقعا هدف برطرف کردن اشکالات واقعی باشه و ريشه در خودکم بينی وسواس و مشکلات روحی روانی نداشته باشه و در ضمن به افراط کشيده نشه يعنی بعد از مدتی با جراحی های ريز و درشت همه جای ادم مصنوعی نشه !
- خوشبختانه اگه حمل بر تعريف نباشه از قيافه ام راضی هستم و تا اين لحظه که در استانه چهل سالگی قرار دارم هيچ نوع جراحی پلاستيک انجام ندادم البته دروغ چرا بدم نميومد قدم ده سانتی بلندتر بود .
- اگر در شرايطی قرار بگيرم که احساس کنم جراحی پلاستيک باعث از بين رفتن اون زشتی بشه ازش استقبال هم ميکنم .
- مسلما اين ترميم و اصلاح ظاهری بر روحيه و افزايش اعتماد بنفسم تاثير مثبت داره که ازش استقبال می کنم .
- در مورد پرسش شماره پنج هر کس فقط در جايگاه خودش ميتونه تصميم بگيره و قضاوت کنه اما شخصا اين کار رو عاقلانه نمی دونم .
- زيبائی امری نسبی است و زشتی نيز . اگه طرف مقابل واجد صفات مثبت باشه و مهمتر اينکه به دلم بشينه ديگه ظاهرش واسم با پارامترای معمول سنجيده نميشه . اون به دل نشستن هم مقوله ايست که توضيحش کمی سخته بقول خواجه شيراز : شاهد ان نيست که موئی و ميانی دارد بنده طلعت ان باش که انی دارد . در کل ادم خوشگل پسندی هستم اما در انتخاب يار مسلما پارامترايی هستش که اهميتش از زيبايی بيشتره اما صادقانه بگم بعيد ميدونم با زشت روی حتی خوش قلب بتونم هم بالين بشم !
- در اخر اضافه کنم از اونجايی که اکثر دماغ های عمل شده از دور داد می زنه (هر چند بعضی ها عمدا واسه همين عمل ميکنن که بگن :ما هم بله جراحی کرديم ) چندان با اين جور قيافه ها حال نمی کنم و طبيعيش قشنگتره . در مورد سينه هم اون دوستانی که جراحی کردن و من اجازه زيارت داشتم ! راستش ظاهرش با لباس خوبه اما اون مواردی که من ديدم (شايد هم جراح مربوطه خيلی وارد نبوده ) بدون لباس ( منظورم بدون هيچ لباسيه حتی لباس زير ) تو ذوقم خورد کاملا مشخصه دستکاری شده و اون فرم و زيبايی طبيعی رو نداره .
- راستی در مورد فاميل های مورد اشاره تون هم که بزعم شما ازدواج های موفقی داشتن تصورم اينه که علاوه بر زيبايی ظاهری از مهارت های ارتباطی و ويژگی ها و جذابيت های ديگه هم برخوردار بودن وگرنه شما و من نميشناسيم انبوه زنان زيباروی و مردان خوشتيپ شکست خورده در ازدواج را ؟!
گوشزد جان من خیلی موافق انجام عمل نیستم.چون ریسک بالایی داره.اگه بزنه 10ماغه ما بشه 60ماغ باید چه کار کنیم؟
چون دیدم از این قبیل دارم میگما.
در ضمن :مرد باید بیریخت باشه مرد باید بیریخت باشه پولدارو بد اخلاق.پولدارو بد اخلاق(همتی)
سلام گوشزد جان
اعمال زيبايي هيچ هم بد نيست. سوال اينست كه حدش كجاست؟ ( مايكل جكسون؟)
سوال فرعي :
چرا زن نبايد جلوي شوهرش زيرشلواري بپوشد يا بگوزد ولي مرد اشكالي ندارد جلوي زنش زير شلواري بپوشد يا بگوزد؟
با تشكر
سلام گوشزد جان
اعمال زيبايي هيچ هم بد نيست. سوال اينست كه حدش كجاست؟ ( مايكل جكسون؟)
سوال فرعي :
چرا زن نبايد جلوي شوهرش زيرشلواري بپوشد يا بگوزد ولي مرد اشكالي ندارد جلوي زنش زير شلواري بپوشد يا بگوزد؟
با تشكر
سلام دوباره
پ.ن: مخصوصا از اون زيرشلواريهاي راه راه نوستالژيك اصفهاني كه با زير پوش ركابي " ست" ميكنند!
آنیتا جان
آن هم از نظر من ایراد دارد...
خدا این مایکل جکسون را از روی زمین بردارد که فقط مثل گوزی که ستون دین را خراب میکند برای بطلان استدلالات استوار من به کار گرفته میشود!
سلام آقای دکتر
شدیدا با جراحی های زیبایی موافقم.راستش خودمم اصلااز وضعیت بینیم راضی نیستم و یک سالی هست که تو فکر جراحیم.ولی بینی گوشتی دارم و میترسم بعد از عمل بدترشود!!تقریبا یک سوم از دخترهای همکلاسیم در دانشگاه بینی عمل کرده دارن و من تو این3ساله که باهاشون دوستم کاملا تاثیر مثبت این عملو تو روحیه و روابطشون میبینم. جالبه که از بین این حدود 15-16 نفر بینی 5 نفر واقعا قشنگ شده و بهش میاد.
کیانا جان
بینی بقیهشون هم از قبل از عمل قشنگتر شده حتی اگر ایدهآل نشده باشد.
درست میگم؟
بله به نظر من که این طور میآد
امادرمورد خودم واقعا میترسم!
گوشی جان. به نظر من آدم باید هر کاری که براش مهمه انجام بده.
یکی دوست داره زیباترین آدم توی جمع باشه، یکی دوست داره خوش اندامترین. یکی دوست داره ساده بگرده یکی دوست داره تجملی بپوشه.
برای عمل چراحی هم به جز مواردی که از نظر پزشکی واجبه مثل سوختگیها دماغشکستگیها، جوشهای وحشتناک و یا سینهو شکمهایی که اصلا هیچ چارهای برای لاغری ندارن( یا زنان بیسینهای که اعتماد به نفسشون کاملا از بین رفته)...
برای زیبایی هم هر کس واقعا از چیزی که داره و ممکنه زیاد بد نباشه - مثلا دماغ بزرگی که زشت نیست- ولی زجر میکشه خوب باید عملش کنه تا اعتماد به نفس پیدا کنه.
متاسفانه از هر ده دوست من که عمل کردن هشتتاشون راضی نیستن و دو تاشون دوباره زیر تیغ جراحی رفتن که شبیه اون دختر خوشگله رشتهادبیات بشن:)
خیلیها هم از عمل میترسن عمل نمیکنن. میترسن عین همسر دکتر ولایتی زیر عمل ریق رحمتو سر بکشن و به خوشگلی نرسن.
بعضیها عین خانم کروبی پوست صورت میکشن تا سنشون کمتر نشون داده بشه و از هیچی نمیترسن. خوب اینم خوبه. بعضیها با چین و چروک مشکل دارن. بذار عمل کنن اعتماد به نفس پیدا کنن...
کلا بستگی به خیلی چیزا داره!
همه چیز در دنیا نسبیه. زشتی، خوشگلی، با نمکی، خوبی، بدی و...
من ممکنه قیافهم از نظر خیلیا خوب نباشه اما از نظر همسرم خوشگل باشم.(بدسلیقهست دیگه)
آدم خوبه در هر چیز احساس کمبود میکنه دنبالش بره.
مثلا من تو سواد خیلی احساس کمبود میکنم اما همتش رو هم ندارم خیلی دنبالش برم و ازین جهت احساس عذاب میکنم.
یکی ممکنه دماغش براش عذاب باشه. یکی ممههای گندهش.
تا اونجایی که میشه باید حلش کرد.اگر هم نشد بیخیال:)
گوشي دكي ما منتظر سومي هستيم
پي نوشتو ميگم
زیتون جان
تو و سیبا جای عمل کردنی ندارید؟
یک کمکی توی متنت درونکاوی کردم حس کردم یه چیزایی از راست و دروغ با هم قاطی کرده اید که خواننده پسند شود. عیبی ندارد. به هر حال فرض میکنیم که این چیزها باشد. خب که چی؟ من نتیجه ی آخرش رو نفهمیدم. باید قضاوت کنیم که خوب است یا بد است؟ قضاوت در مورد فرهنگ و عقاید دیگران؟ نمیدانم.
به هر حال در مورد یک جمله که گفتید نظر میدهم. آنجا که گفتید با ملاکهای قابل اندازه گیری مثل ثروت و زیبایی و تحصیلات و خانواده و ... موافقید ولی با غیر قابل اندازه گیریها مخالفید. من نفهمیدم که زیبایی را چه جوری اندازه میگیرند. یا خانواده را. باور کنید خودم را به نفهمی نزده ام. به نظر شما زیبایی قابل اندازه گیری است؟ من دوستی دارم که دماغش بزرگ است و همیشه به خاطر دماغ بزرگش از زمین و زمان شاکی بود. وقتی که ازدواج کرد بعد از مدتی متوجه شده بود که یکی از زیبایی ها و جذابیتهای او برای شوهرش همین دماغ بزرگ است!!! مثل من تعجب کردید نه؟ به هر حال فلاسفه و متفکران عالم هنوز نتوانسته اند زیبایی را اندازه گیری کنند ولی گویا وبلاگ نویسان از فیلسوفان فیلسوفترند.
بند بعدی حرفتان هم خیلی عجیب است. چون متری برای اندازه گیری صداقت و نجابت و امثالهم وجود ندارد پس مهم نیستند.
آقا از این خر پازیتیویسم بیا پایین. حداقل توی این مسایل اجتماعی و رفتاری از خر پوپر پیاده شو تو رو خدا.
من معمولا دروغ نمی گویم مگر اینکه برایم منافع بزرگی داشته باشد ولی در وبلاگ نویسیمنافع کوچک هم برایم متصور نیست.
اصولا کدام قسمت از این متن به نظرت دروغ آمد و چرا؟
از فلسفه هم متنفرم!
بهتر است یک بار دیگر متن را بخوانید...بدون پیش داوری!
عادت و مقصود من در نوشتن "گوشزد کردن" است و گوشزد کردن یعنی اشاره به جزء مغفول واقعیت و این با ذائقه شما ظاهرا جور نیست.
من بر این باورم که در اجتماع امروز ایران واقعیت ها به ترتیب اهمیت اولویت بندی نشده اند.
در همین مثال خاص دوست من برای نجابت چنان اهمیتی قایل بود که مسایل مهمتری چون تحصیلات, خانواده و زیبایی را در مراحل بعدی اهمیت قرار داده بود.
من نظرم را تحمیل نمی کنم فقط ترتیب اولویت هایم را می نویسم!!
والا اگه يه چند سانتي قد ما بلند ميشد خوب ميشد(چشمك)/بنده فقط دوست دارم همسرم رفيقم باشه و يك چهره معمولي ( نه زشت) و يك اندام معمولي (نه چاق و لاغر) داشته باشه/نجابت براي من در همان كلمه رفاقت خلاصه ميشه/
sorry for pinglish
gheir az oonaiee ke sineye kheili bozorg daran ya aslan nadaran,
yeki az haghirtarin kara be nazaram ine ke yeki az hasastarin azaye badanet ro tabdil koni be chizi ke baraye khodet hich hessi nadashte bashe vali tarafe
!moghabel ro khar keif kone
منفعت کمی نیست جلب توجه دیگران! زیبایی های پرخرجی که نام بردید از همین جنس است... جلب توجه. حیف که از فلسفه متنفری دکتر جان و گرنه با دو سه عبارت ساده ی فلسفی گوشزد میکردم که رفتار افراد (هر فرد) بر اساس یک نظام عقلی (که ما اقتصادیون به آن میگوییم عقل اقتصادی) صورت میگیرد. کسی که چند صد هزار تومن خرج دماغش میکنه حتماً منفعتی برای آن تصور کرده که بیشتر از آن خرج می ارزد. و آن چیزی که از نظر شما غیر قابل اندازه گیری است قابل اندازه گیری میشود!! یک دختری که احساس میکند زیبا نیست چند ده هزار تومان خرج میکند که زیبا شود که افراد بیشتری به او توجه کنند. یک پسر خوش قلمی مثل شما هم در این آشفته بازاری که هر کسی شده است نویسنده باید کمی حس به نوشته هایش بدهد که بیشتر جلب توجه کند. خیلی بد است که آدم آن همه کتاب خوانده باشد و این همه توانایی نویسندگی داشته باشد ولی کسی نوشته هایش را نخواند.
واژه ی دروغ را هم که گفتم منظورم اثبات کذب یا رد صدق منطقی گزاره های شما نبود. منظورم این بود که متن شما از نظر ریتاریک (نمیدانم در فارسی چه میگویند یعنی نظام ادبی سخن شاید)کششی محسوس به سمت اغوای خواننده دارد و این از نظر من که دوست دارم همه ی گزاره ها را منطقی و قابل اثبات ببینم کمی مشکل (رفتاری - به عنوان یک خواننده ی متن) ایجاد میکند. بگذارید مثال روشنی از نوعی کشش ریتاریک به سوی غیر واقعیتها را طرح کنم. تصویر واقعی یک نفر را در نظر بگیرید و آن را با کاریکاتوری که از همان فرد ترسیم شده مقایسه کنید. میبینید که کاریکاتور از لحاظ منطقی دروغ نمیگوید. یعنی با دیدن کاریکاتور بلافاصله میگوییم که این فلان شخص است. ولی به طور محسوسی بعضی از بخشها را بزرگنمایی و ذهن را به سمت آن موضوع منحرف میکند. یک چنین حسی من در مورد این نوشته ی شما پیدا کردم. و گرنه خر که نیستم که با زیبایی یا ثروت به بهانه ی نجابت یا صداقت مخالفت کنم.
نکته ی آخر که (ببخشید که شما تلگرافی ولی کاملاً گویا مینویسی و جواب میدهی ولی من گزیده گویی بلد نیستم و میترسم حرفم درست فهمیده نشود برای همین به ازای هر کلمه ای که شما میپرسی یا طرح میکنی من باید سی کلمه توضیح بدهم) عرض میکردم که در مورد اولویت ها به نظر میرسد که تعیین اولویتهای زندگی افراد یک موضوع عقلی است نه یک موضوع دلبخواه. اگر تعیین اولویتهای رفتاری دلبخواهی باشد هرج و مرج اجتماعی و حتی روانی (از بعد فردی) به وجود می آید. وجه اشتراک همه ی آدمها عقل و ماهیت (آدمیت) آنهاست. تا اینجای بحث هیچکس مخالفتی ندارد و هر کسی انتخاب خودش را عاقلانه میداند. آن چیزی که مایه ی اختلاف نظرهاست این است که آیا عقل یک چیز است یا بینهایت چیز. آیا عقل من مانند عقل توست یا هر کسی عقل مستقلی برای خودش دارد. اگر عقل یک موجود واحد باشد آن وقت ادعاهای عاقلانه باید یک چیز بشود. اگر عقل موجود متکثر و متعدد باشد آن وقت راههای عاقلانه هم متکثر و متعدد خواهند بود. من ادله ی فلسفی دارم که این دومی از بیخ مردود است و حیف که شما از فلسفه خوشت نیامد و گرنه جدال قشنگی راه می افتاد! پاینده باشی و قلمت همیشه روان.
همشو خوندم!
من اگه : 1- پولشو داشتمو 2- از برگشتن سر جاي اولش نمي ترسيدم حتما يه جاييمو عمل مي كردم!
حالا چرا:1- لعنت بر دمب آدمي كه مي گه زيبايي صورت و ظاهر مهم نيست و سيرت زيبا كفايت مي كنه! من دوستدارم خوشگل بشم!( و اگه خوشگل بشم ديگه همه اوناييو كه گند ميزنن به اعتماد به نفس نصفه نيمه من رو به همون جاييم كه عمل مي كنم حساب نمي كنم)
2- به خدا ديگه مردم از اين ديسك كمر!چند سال نتوني چهار قدم راه بري و دو دفه نتوني با خيال راحت كفش پاشنه دار بپوشي و همون چند سال نتوني يه خواب راحت داشته باشي ( به خاطر اونهمه بالشه زير پا) مي فهمي كه بعضي وقتا بايد عمل كني!
***
فكر نمي كنم جواب همه رو بدين ولي به هر حال واسه اينكه حرفم تو دلم نمونه سوال مي كنم!
پ.ن.1 دكتر گوشزد شما مشاوره هم مي دي؟
پ.ن.2. ويزيتت چنده؟
پ.ن.3 تخفيف چي؟
پ.ن.4. مشتري بيارم با من ليزينگي هم حساب مي كني؟
دکتر جان سلام ....من هم با عمل جراحی زیبایی در صورتیکه نیاز باشه وبه زیباتر شدن کمک کنه صد در صد موافقم خوشبختانه الان که به هیچ نوع عمل جراحی وهیچ نوع تغییری احتیاج ندارم ولی وقتی سنم بالاتر رفت و مسلما صورتم چروک شد حتما میرم پوستمو می کشم ویا هر کار دیگه ای که منو چند سال جوانتر کنه انجام میدم ....
كاملا موافقم....
من کاملا با پانوشت 2 موافقم. بدجوری هم موافقم. دکتر جان بدجور با واقع گرایی هات حال می کنم.
به نظرم حالاحالاها کار داریم .
لطفا قوه تخیل خودتون را به کار بیندازید و پسری را مجسم کنید با این خصوصیات : سی ساله - قد نسبتا بلند - هیکل متناسب- اهل ورزش کردن و استخر رفتن و اهمیت دادن به هیکل خوب داشتن -خوش مشرب -خونگرم – مدرک تحصیلی : فوق لیسانس حقوق – رتبه دوم کنکور فوق دانشگاه ملی – شغل : وکیل .تا جائی که یاد دارم هر دختری که بهش معرفی شده را نپسندیده ولی معمولا سریع نظر دخترا را به خودش جلب میکنه .
حالا اینا رو واسه چی دارم میگم؟ عرض میکنم خدمتتنون :
جمعه شب تو یه جمع دوستانه ایشون داشت تصور خودش را از یک دختر ایده آل بیان میکرد و قسمتی از حرفهاش تشبیه و مقایسه زیر بود: بعضی اسبها که برای سواری و مسابقه استفاده می شوند پاهای کشیده و هیکل زیبائی دارند نه لاغرند و نه چاق موهای زیبایی دارند .اما بعضی ها که برای باربری هستند لاغرند با پاهای استخوانی و موهای کم که به اینها یابو میگند ..........
حالا شما تصور کنید حال منو موقع شنیدن این حرفها. من مدتهاست که بحث کردن با این آدم و سعی در اینکه متقاعدش کنم دید انسانی تری نسبت به جنس لطیف داشته باشه را کنار گذاشته ام . ولی هنوز هم جا می خورم وقتی این تیپ آدمها را میبینم یعنی آدمی که به معنی واقعی کلمه تو جامعه است. تحصیلات خوبی داره . ت خاواده ای معمولی بزرگ شده . ازش توقع فهمیدگی میره همچین ادمی اینقدر از لحاظ فکری عقب باشه. (همه میدونیم که سواد شعور نمیاره . ولی آخه شش سال بری دانشگاه . استادهایی داشته باشی که آدم حسابی باشند صبح تا شب با صد جور ادم برخورد داشته باشی وانوقت نظرات و افکارت مثل آبا و اجداد دهاتی ات باشه یا باید فاتحه قسمت شعور شخصیت ات را خوند که منجمد شده مثل یخ قطبی یا باید در اون دانشگاه و آموزش رو گل گرفت البته هر کدوم که مقصرند. یا نمیدونم واقعا به چی باید گیر بدم ) جدی برام سواله؟ از این داستها زیاد دارم . بازم میگم خدمتتون .
من هنوز خمار اون مجری برنامه های تلویزیون لوس آنجلسم. میشه اون متنشو بنویسین تا زنگ بزنیم براش بخونیم؟
همه زشتیها هم با عمل جراحی حل نمیشه طرف باید اصلاح پذیر هم باشه.
فقط یک سوال گوشزد جان
بیست سال پیش که همه چیز رو متفاوت می دیدید با کدوم معیار ازدواج کردید؟ قابل اندازه گیری یا غیرقابل اندازه گیری؟
اگر قابل اندازه گیری، پس قطعا از همون اول همینطور می اندیشید و تغییر افکار و اندیشه ای در شما بوجود نیامده و اگر غیر قابل اندازه گیری پس باید حالا پشیمون باشید؟؟؟؟؟؟
و اساسا اگر الان در سن ازدواج بودید باز هم همسر فعلیتون ، ایده التون بود؟
نگار عزیز
بیست سال پیش من همسرم را انتخاب نکردم و ملاک قابل اندازه گیری و غیر قابل اندازه گیری سرم نمی شد...عاشق شدم و فارغ شدم!
با اینحال بعد که عقلم برگشت دیدم دیگرانی که غیر از من دخیل در امر ازدواجم بوده اند ملاک های قابل اندازه گیری را لحاظ کرده اند و جای زیادی برای پشیمانی باقی نگذاشته اند!
حرف اصلی من همانطور که در پاسخ رضا هم گفتم تاکید بیش از حد و اغراق آمیز بر جزء مغفول واقعیت است که در این پست بخصوص "ملاک های قابل اندازه گیری در برابر ملاک های غیر قابل اندازه گیری" است وگرنه من هم حاضر نیستم با همسری که دورو و فریبکار است ...یا بد نهاد و کینه توز است عمری بسازم...مشروط به آنکه در دوره نامزدی به این صفات در او مطمئن شوم.
زیب زیب جان
من جراح پلاستیک نیستم وگرنه باهات پورسانتی کار می کردم!
گوش زد جان درود.
از امر خدااز بد تولد لپ های من گنده بود. سپش لای پای من گنده شد. اکنون از امر خداباز لپ های من گنده شده اند. بینی مبارک من هم از همان روز نخست بد بود و آدم های بی مار و فضول به من می گفتند بد بینی. من شادمان بودم که همینگوی بزرگ گفته بود آدم هایی که پیش از سی سالگی بد بینی بوده اند زیرک و آدمهاییکه پس از سی سالگی بد بینی شده اند کودن استند. من به دماغم دست نزده ام. منظورم از دست نزدن یعنی ان را جراحی مراحی نکرده ام. وگرنه به بینی مبارکم هم دست زده ام هم دست خواهم زد.
دم پسرت هم گرم. می خواهم بروم یک نظر برای برادر همیشه در وبلاگ آقای کورش ضیا بری بنویسم. می خواهم از این مومن چند آتشه بخواهم برایم دعا کند. بدهکار نیستم. ولی آرزو های بزرکی دارم که آرزو های بزرگ دیکنز نزدشان هیچ اند.
می ماچمت خوش نویس جان.
ماچ ماچ ماچ تا روز رستاخیز.
سلام
بحث جالبی رو مطرح کردید به نظر من هم همه اینها ناشی از اعتماد به نفس ضعیف است اگه کسی بتونه با همون قیافه ای که داره بدون دستکاری تو اجتماع فعالیت بکنه و شاد و راضی باشه از کار و زندگیش معلوم میشه که اعتماد به نفس خوبی داشته و چیزهایی مهمتری تو زندگی برای فکر کردن داره.
دكتر عزيز، يك فكري به حال اين سيستم كامنت خود بكنيد. چند بار افاضات نمودم و هيچ كدام ثبت نشد. آنچه شما از آن به عنوان يك ازدواج موفق ياد كرديد يك معامله است نه ازدواج ، تعويض همسر براي رسيدن به آمريكا يا هر هدف ديگري فقط يك معامله و كاسبي است. به نظرم اين خانم اگر كمي شخصيت قوي و يا اعتماد به نفس داشت خودش زحمت مي كشيد و مثل هزاران نفر ديگر به آمريكا مي رفت. حالا يك سوال از شما دارم كه مسلما واقع بينانه و ظاهربينانه پاسخ خواهيد داد : چند پسر ثروتمند، تحصيل كرده و داراي خانواده درست حسابي را مي شناسيد كه حاضر شوند با دختري بسيار زيبا ولي از خانواده اي فقير ازدواج كنند؟. دكترجان،اگر خانواده دختر روي دخترشان سرمايه گذاري مي كنند باور كن كه خانواده پسر هم چشم و گوش بسته نيستند و تا يك قران آخر را نيز حساب مي كنند. بنابراين،زيبايي فقط يكي از پارامترهاست. پول است كه در اين نوع معاملات حرف نهايي را مي زند. از اين روست كه به شخصه دختران زيبايي را ديده ام كه با مرداني بسيار پايين تر از خود ازدواج نموده اند و دختران زشتي (و نه حتي كم زيبا)را ديده ام كه با هزار ناز به همسري مرداني بالاتر از خود درآمده اند.
من با 90% جراحيهايي كه در دوستان و آشنايان ديده ام مخالفم.جراحي پلاستيك مانند هر جراحي ديگري براي رفع مشكلات است نه براي بازي . ديده ام كساني را كه شديدا دچار وسواس فكري شده اند و خود را بارها به خاطر ميلي متر هاي غيرقابل ديد به تيغ جراحي سپرده اند.
آنچه از نوع رفتارهاي خانمها و نوع انتخابهاي آقايان در كشور ما ديده مي شود مرا به ياد يكي از جمله هاي بحث انگيز چند پست قبلت مي اندازد كه با اجازه آن را تغيير مي دهم و بازنويسي مي كنم :
" سرزمين مرا چه مي شود كه مردان و زنانش به چنين حقارتي مبتلا شده اند كه براي رسيدن به اهداف خود به جاي زحمت و كوشش به معملات جنسي تحت عنوان ازدواج مي پردازند؟ مردان و زنانش براي انتخاب همدم سالهاي آتي زندگي خود به دنبال عروسك و حساب بانكي هستند نه رفاقت و همدلي ؟ "
و كاش به جاي اينهمه سرمايه گذاري بر روي صورت ، كمي هم بر روي فكر و روح وروان خود سرمايه گذاري مي كرديم.
1- مسلما ظاهر اصلا دلیلی بر خوب بودن و بد بودن آدم نیست ولی وقتی کسی را برای اولین بار میبینی ، ظاهر اون خیلی میتونه در این که بهش جذب بشی یا ازش زده بشی موثر باشه .
2- من خودم چهره ای که جراحی پلاستیک کرده یک کم به نظرم حالت مصنوعی و ساختگی داره مخصوصا جراحی ای که بی مورد باشه مثلا کسی که دماغش مناسب صورتش بوده ، رفته کوچیکش کرده و نمیشه نگاش کرد .. ولی نمیدونم دلیلش چیه که وقتی خانومی صورتشو جراحی پلاستیک کرده حتی اگر خیلی بد و غیر طبیعی هم شده باشه ، مردا بهش جذب میشن و احساس میکنن لونده !
دراینکه الان آدم زنهائی رو میبینه که هیچیشون مال خودشون نیست، هیچ شکی نیست. احتمالا دیگه کسی پی ابروی کمون و چشم سیاه و لب قلوه ای نیست. چون لب ها به ضرب و زور ساکشن و تزریق و چشم ها و ابرو ها به میمنت تتو و لنزهای جور وا جور دیگه اون زیبائی طبیعی و خداداد خودشون رو از دست دادند.
این هم که آقایون دنبال زنی باشن که نه آفتاب دیده باشه و نه مهتاب به افسانه ها پیوسته. نهایت چیزی که الان خیلی ها آرزوش رو داشته باشند این اطمینانه که خانم با اقا( فرقی نداره) پیش از ازدواج تن به بستر کس دیگه ای نداده باشند.چی بگم والا. دیگه ازدواج و طلاق و ازدواج بعدی و بعدی قبحی نداره. این که زن یا مرد تلاشی برای حفظ زندگی بکنند املیه و شجاعت ازدواج مجدد عین تجدد و آلامدی. گاهی به نظرم میاد داریم تو جامعه ای زندگی میکنیم که پوست انداخته و هنوز یکی خشک نشدهدست به کار عوض کردن پوست بعدیه...
با هر اقدامی در راستای خوشگل تر شدن موافقم. حالا یکی مثل من خروارها پول بالای کرم و لوازم آرایش میده و مصرف هم نمیکنه. یکی هم جرات داره و میره عمل می کنه که خوب خوش به حالش.
اما با عمل دماغ خیلی موافق نیستم چون دیدم که اکثر دوستام دچار مشکل تنفسی شدن بعد عمل.
تقصير هيچ كس نيس الا اندي!
اگه نگفته بود خوشگلا بايد برقصن و بعدش هم اينقدر قربون صدقه خوشگلا نمي رفت .شايد منم به اين اندازه نمي خواست خوشگل بشم. بايد بررسي كنيد بعد از وارد بازار شدن اين آهنگ درصد مراجعه به كلينيك هاي زيبايي چقدر شده!
شايد منم به اين اندازه دلم* نمي خواست
"علف باید به دهان بزی شیرین باشه" هر کس خدا بش زیبایی خاص خودش رو داده و برای شخص خاص خودش که اون زیبایی رو توش ببینه آفریده پس حتی اون مرد 300 کیلویی هم از دید زن 200 کیلویی مجنون خواهد بود ..فطرت ما زیبا پرست هست
اما اگه رابطه ها بر اساس شناخت کافی نباشه صوفیا لورن بودن هم کمک نمی کنه یک رابطه مستدام باشه! شاید یک زن خوشگل هر جا میره مورد توجه باشه اما اگه از نظر اخلاقی مشکل داشته باشه روابطش همه مشکل دار و نا تمام و یا به دردناکی ادامه پیدا می کنه ..چرا ؟؟چون مردم ازدواج رو هم با چشم هم چشمی انجام میدند مثلا تو ایران از چشم رنگی خوششون میاد تا به یکی با این شرایط برمی خورند براشون می شه خداو چشمشون کور می شه نمونش یکی از اقوام ما با یک چشم رنگی ازدواج کرده یک بچه داره اما روزی هزار بار خون گریه می کنه و می گه"از بس همه دنبال چشم رنگی بودند فکر کردم شانس اوردم با این زن آشنا شدم؟؟؟!!!!!"دیگه خود بخوان حدیث مفصل
سلام گوشزد عزیز
تازه می خواستم بنویسم که پست جدید را به نوعی تحت تاثیر این مطلب نوشته ام که دیدم خودت مطلب را خوانده ای...این را به حساب کامنت من بگذار...گر چه کمی بی ربط
بنظرم نباید تو کار خدا دستکاری کرد
من یکم دایناسورم تا فکرامو جمع و جور کنم و نظر بدم، آبا از اسیاب افتاده! اما من با جراحی پلاستیک مخالفم مگر درباره ی سوختگی و اینا باشه، و خیلی خیلی کم هم درباره بینی. بر عکس چیزی که شما گفتید به نظر من بیشتر آدم ها بعد عمل، دماغ زیباتری پیدا نکرده اند بلکه دماغشون زار میزنه تو صورتشون! تازه عوارضش هم هست اونایی که یه عمر آبریزش پیدا می کنند یا اونایی که نوک بینی شون آویزون میشه... لیپوساکشن هم که خطرناکه. من پدرم جراحه، عمرا که بذاره کسی عمل مستحبی کنه! برای لاغری موضعی با طب سوزنی موافقم اما خب روش تنبلانه ای نیس!
اوشگول;اوشکولها;عزیزجان
این را بخوان وبعدتمصمیم بگیر.
من بانظر همه موافقم ولی دوست دارم یک خاطره بگم من همیشه در تابستان میرفتم کلاسهای تابستانی ولی دیگر نمیرم چون یک روزبادوستی که چندسالی میشدکه ندیده بودمش یکدفعه گی هم دیگر را دیدیم وایستادیم به احوال پرسی بعد دوستش که باهش بودومن نمیشناختمش به او گفت که این دوستهته گفت اره گفت چقدر زشته من خیلی ناراحت شدم بعد به خدا گفتم چرا منو این قدرزشت افریدی من بعد از اون ماجرابه پدرمخیلی فشار اوردم پدرم وام گرفت و بینیم را عمل کردم ودندانهای کجو کوله ام رااورتدنسی کردم ولی حلا که هر کس من را می بیند می گوید چقدر ناز هستی ولی پدرم را خیلی اذیت کردم. حالا هر کس که پول دارد نمی داند چگونه خرج کند این کار را انجام دهد نه ماها فقیر بیچاره هااز طرف من به شما[مخصوص دخترها] چون خودم هم دخترم
اوشگول;اوشکولها;عزیزجان
این را بخوان وبعدتمصمیم بگیر.
من بانظر همه موافقم ولی دوست دارم یک خاطره بگم من همیشه در تابستان میرفتم کلاسهای تابستانی ولی دیگر نمیرم چون یک روزبادوستی که چندسالی میشدکه ندیده بودمش یکدفعه گی هم دیگر را دیدیم وایستادیم به احوال پرسی بعد دوستش که باهش بودومن نمیشناختمش به او گفت که این دوستهته گفت اره گفت چقدر زشته من خیلی ناراحت شدم بعد به خدا گفتم چرا منو این قدرزشت افریدی من بعد از اون ماجرابه پدرمخیلی فشار اوردم پدرم وام گرفت و بینیم را عمل کردم ودندانهای کجو کوله ام رااورتدنسی کردم ولی حلا که هر کس من را می بیند می گوید چقدر ناز هستی ولی پدرم را خیلی اذیت کردم. حالا هر کس که پول دارد نمی داند چگونه خرج کند این کار را انجام دهد نه ماها فقیر بیچاره هااز طرف من به شما[مخصوص دخترها] چون خودم هم دخترم
ttggruyyter67tfry7utrur475
barha be khatere inke duste pesaram ya namazadam ye dokhtare khoshgel tar az man peyda karde tark shodam ba tavajoh be inke az lahaze tahsilat va khanevade mogeiyate khubi dashtam bas zibayi besyar mohm ast baraye yek zan va yek dokhtar
BHGFGXDFXDXDX
FRTDRDES
Do you have any idea? Click here and post a Comment