انتخابات 7
اگر فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود محتمل ترین نتیجه این است که احمدی نژاد به عنوان فرد اول و موسوی به عنوان فرد دوم به مرحله دوم بروند و کروبی و رضایی به ترتیب سوم و چهارم شوند و حذف شوند.
کسانی که از کروبی حمایت می کنند و رییس جمهور شدن او برایشان اولویت اصلی است باید گزاره های زیر را در نظر بگیرند.
1- از نقطه نظر پراگماتیستی رقیب اصلی کروبی (بدون تعارف) موسوی است چرا که آرای احمدی نژاد به خاطر جنس و روحیه هوادارانش به راحتی قابل تبدیل به رای برای کروبی نیست اما بسیاری هستند که بین موسوی و احمدی نژاد مرددند.
2- در چنین شرایطی تکرار مکر این عبارت که "مهم نیست به که رای می دهید فقط به احمدی نژاد ندهید" یا "کاندیداهای اصلاح طلب از هم انتقاد نکنند" فقط به نفع موسوی است که رای بیشتری دارد.
3-بنابراین هر رای که از احمدی نژاد یا تحریمیون به سبد کروبی ریخته شود فقط یک پله او را بالا می برد اما هر رایی که از طرفداران موسوی کاسته شود و به کروبی افزوده شود او را دو پله بالا می برد و جای نفر دوم را عوض می کند.
بنابراین من اعتقاد دارم که باید در شانزده روز آینده طرفداران کروبی به تبلیغ وسیع و گسترده و چهره به چهره برای او بپردازند.
با توجه به تجربه ای که من در چند روز گذشته جهت قانع کردن دیگران برای رای دادن به کروبی کسب کرده ام لازم دیدم که نکاتی را با شما به اشتراک بگذارم تا اگر صلاح دیدید چیزی بر آن بیفزایید یا برخی را تصحیح کنید.
1- هر روز حداقل یکی از حامیان موسوی یا دو نفر از تحریمیون یا (به احتمال کمتر) طرفداران احمدی نژاد را به رای دادن به کروبی قانع کنید و از آنها هم بخواهید که این کار را هر روز تکرار کنند.
2- از بحث کردن و تلاش برای قانع کردن غریبه ها پرهیز کنید و به خانواده و دوستان خود بپردازید.
3-برای تبلیغ باید مطالعه و شناخت دقیق از کاندیداها داشت...اگر حین بحث با طرفداران یکی از کاندیداها کم آوردید سعی کنید شماره موبایل یکی از دوستانتان که واردتر است بگیرید تا او به شما کمک کند...همین کاری که زن من می کند.
4-نخستین و مهمترین چیزی که باید به طرفداران موسوی بگویید این است که با رای دادن به کروبی و به اصطلاح شکستن آرا شانس احمدی نژاد برای انتخاب شدن زیاد نمی شود...در تجربه من با اثبات همین نکته حدود یک سوم طرفداران موسوی به کروبی می پیوندند.
5-از صمیم قلب تبلیغ کنید و نگذارید که لشکر سوت و کف زدن بر شما غلبه کنند...یادآوری این نکته که موسوی را باید از گفته های خودش و عملکرد گذشته اش شناخت نه تعریفی که سایرین از او می کنند و یادآوری اکراهی که او از اصلاح طلب خواندن خود دارد بی تاثیر نیست.
6-فراموش نمی کنم که در زمان انقلاب بسیاری از توانایی ها و قابلیت ها به آیت الله خمینی نسبت داده می شد که یکی از شاخص ترینش این بود که امام به هفت زبان زنده دنیا مسلط است و دکترا از سوربن دارد و این گفته ها و مشابه این سخنان در تهییج مردم بسیار موثر بود...دو سه ماه بعد از پیروزی انقلاب وقتی یاسر عرفات به ایران آمد وامام که مرجع تقلید بود و همه درس هایش را به عربی خوانده بود و 15 سال آخر عمرش را در عراق گذرانده بود برای گفتگو با او از مترجم عربی به فارسی استفاده کرد...بسیاری از آن تصویری که از او ساخته بودند در اذهان فرو ریخت...به طرفداران موسوی یادآوری کنیم که با چنین احساساتی دیگر نمی توان به پدران خود در سال 57 خرده گرفت.
7-برای تشویق تحریمیون به شرکت در انتخابات بهتر است امثال دکتر نوری زاده و دکتر سازگارا، که بر بخش قابل توجهی از تحریمیون از طریق صدای آمریکا تاثیر دارند، بخواهیم که نه تنها در این رسانه آنها را به رای دادن تشویق کنند، بلکه کروبی را به عنوان کاندیدای اصلی معرفی کنند.
اگر نکته دیگری به نظرتان می رسد لطفا مضایقه نفرمایید.
لینک مطلب در بالاترین
این مطلب دقیق و خواندنی را هم بخوانید.
کسانی که از کروبی حمایت می کنند و رییس جمهور شدن او برایشان اولویت اصلی است باید گزاره های زیر را در نظر بگیرند.
1- از نقطه نظر پراگماتیستی رقیب اصلی کروبی (بدون تعارف) موسوی است چرا که آرای احمدی نژاد به خاطر جنس و روحیه هوادارانش به راحتی قابل تبدیل به رای برای کروبی نیست اما بسیاری هستند که بین موسوی و احمدی نژاد مرددند.
2- در چنین شرایطی تکرار مکر این عبارت که "مهم نیست به که رای می دهید فقط به احمدی نژاد ندهید" یا "کاندیداهای اصلاح طلب از هم انتقاد نکنند" فقط به نفع موسوی است که رای بیشتری دارد.
3-بنابراین هر رای که از احمدی نژاد یا تحریمیون به سبد کروبی ریخته شود فقط یک پله او را بالا می برد اما هر رایی که از طرفداران موسوی کاسته شود و به کروبی افزوده شود او را دو پله بالا می برد و جای نفر دوم را عوض می کند.
بنابراین من اعتقاد دارم که باید در شانزده روز آینده طرفداران کروبی به تبلیغ وسیع و گسترده و چهره به چهره برای او بپردازند.
با توجه به تجربه ای که من در چند روز گذشته جهت قانع کردن دیگران برای رای دادن به کروبی کسب کرده ام لازم دیدم که نکاتی را با شما به اشتراک بگذارم تا اگر صلاح دیدید چیزی بر آن بیفزایید یا برخی را تصحیح کنید.
1- هر روز حداقل یکی از حامیان موسوی یا دو نفر از تحریمیون یا (به احتمال کمتر) طرفداران احمدی نژاد را به رای دادن به کروبی قانع کنید و از آنها هم بخواهید که این کار را هر روز تکرار کنند.
2- از بحث کردن و تلاش برای قانع کردن غریبه ها پرهیز کنید و به خانواده و دوستان خود بپردازید.
3-برای تبلیغ باید مطالعه و شناخت دقیق از کاندیداها داشت...اگر حین بحث با طرفداران یکی از کاندیداها کم آوردید سعی کنید شماره موبایل یکی از دوستانتان که واردتر است بگیرید تا او به شما کمک کند...همین کاری که زن من می کند.
4-نخستین و مهمترین چیزی که باید به طرفداران موسوی بگویید این است که با رای دادن به کروبی و به اصطلاح شکستن آرا شانس احمدی نژاد برای انتخاب شدن زیاد نمی شود...در تجربه من با اثبات همین نکته حدود یک سوم طرفداران موسوی به کروبی می پیوندند.
5-از صمیم قلب تبلیغ کنید و نگذارید که لشکر سوت و کف زدن بر شما غلبه کنند...یادآوری این نکته که موسوی را باید از گفته های خودش و عملکرد گذشته اش شناخت نه تعریفی که سایرین از او می کنند و یادآوری اکراهی که او از اصلاح طلب خواندن خود دارد بی تاثیر نیست.
6-فراموش نمی کنم که در زمان انقلاب بسیاری از توانایی ها و قابلیت ها به آیت الله خمینی نسبت داده می شد که یکی از شاخص ترینش این بود که امام به هفت زبان زنده دنیا مسلط است و دکترا از سوربن دارد و این گفته ها و مشابه این سخنان در تهییج مردم بسیار موثر بود...دو سه ماه بعد از پیروزی انقلاب وقتی یاسر عرفات به ایران آمد وامام که مرجع تقلید بود و همه درس هایش را به عربی خوانده بود و 15 سال آخر عمرش را در عراق گذرانده بود برای گفتگو با او از مترجم عربی به فارسی استفاده کرد...بسیاری از آن تصویری که از او ساخته بودند در اذهان فرو ریخت...به طرفداران موسوی یادآوری کنیم که با چنین احساساتی دیگر نمی توان به پدران خود در سال 57 خرده گرفت.
7-برای تشویق تحریمیون به شرکت در انتخابات بهتر است امثال دکتر نوری زاده و دکتر سازگارا، که بر بخش قابل توجهی از تحریمیون از طریق صدای آمریکا تاثیر دارند، بخواهیم که نه تنها در این رسانه آنها را به رای دادن تشویق کنند، بلکه کروبی را به عنوان کاندیدای اصلی معرفی کنند.
اگر نکته دیگری به نظرتان می رسد لطفا مضایقه نفرمایید.
لینک مطلب در بالاترین
این مطلب دقیق و خواندنی را هم بخوانید.
40 نظرات:
دكتر عزيز
خوشحال نيستم كه كامنت آخر مرا در پست قبلي بي پاسخ گذاشتيد.اميدوارم پيش بيني هاي من غلط از آب دربيايد.
در ضمن دكتر عزيز من با آنكه طرفدار موسوي هستم اما رقيب موسوي را كروبي نمي دانم.برنده شدن كروبي هم براي من پيروزيست.اما باز نمي توانم تعجب خودم را از نوع استدلال شما مخفي كنم.مطمئن باشيد رقيب اصلي كروبي هم احمدي نژاد است.خود من امكان ندارد بين انتخاب موسوي و احمدي نژاد يا كروبي و احمدي نژاد ترديد داشته باشم.
متاسفم كه شما رقيب را اشتباه گرفته ايد.متاسفم كه احساس مي كنم بخت احمدي نژاد در اين انتخابات با اين نوع تفكرات بلند است.
امیر جان
بیش از ده بار جواب را نوشتم و فرستادم اما ارسال نشد.
دلیل اینکه من کروبی را در اظهارات حقوق بشری بیشتر قبول دارم رفتاری است که در گذشته با زندانیان سیاسی و مخالفان داشته و یکی از آنها را به عنوان معاون اول خود برگزیده است و این در حالی است که موسوی لابد با تکیه بر اصول مورد قبول خود از نه تنها مخالفان بلکه اصلاح طلبان رادیکال تر پرهیز می کند.
من هم به احتمال زیاد موسوی را بر احمدی نژاد ترجیح می دهم ولی به دلایلی که گفتم رقیب دور اول کروبی را در حال حاضر موسوی می دانم.
عباس عبدی دیروز کرمانشاه سخنرانی داشتن و منم شرکت کردم.
حرفای خوبی زدن که توی وبلاگم می نویسم و خوشحال می شم بخونید شما هم.
فقط یک چیزی که اینجا هم می خوام بگم اینه که به تیم کروبی دل خوش نکنید. همین عباس عبدی، محاله ممکنه رای اعتماد بگیره و خودش این رو صراحتا گفت و گفت هیچکس از این تیم دنبال وزارت نیست. این یعنی بدون شک این تیم در آینده عوض می شه.
کروبی رو تنها، خودش و خودش ببینید.
بهاره جان
خواندم و مرسی از اینکه مرا در جریان گذاشتی.
با این حال من بدون اغراق بیش از صد نفر را تا به حال قانع کرده ام که از موسوی به کروبی تغییر گرایش دهند و این پست را هم نوشته ام که به طرفداران کروبی بگویم نباید منفعلانه عمل کنند.
میدانی...از آنجایی که طرفداران کروبی بیشتر آدمهای تحریمی سابق و ضد انقلاب هستند خجالت می کشند که حتی اگر می خواهند به کروبی رای دهن از او حمایت کرده و برایش تبلیغ کنند.
همه کسانی که مرا در دنیای واقعی می شناسند و می بینند که در 27 سالی که حق رای داشته ام فقط یک بار و آن هم برای انتخاب خاتمی از آن استفاده کرده ام اکنون از این رفتار من تعجب می کنند که از صبح تا شب به سی چهل نفر زنگ می زنم و از آنها می خواهم که به کروبی رای دهند...در مطب و در خیابان برایش تبلیغ می کنم و جزییات رفتارش را دنبال می کنم.
شاید می خواهم مشمول آن جمله شکسپیر نشوم که قبلا هم نوشته ام:
اگر برای به دست آوردن آنچه دوست داری تلاش نکنی، مجبور خواهی شد که آنچه را به دست آورده ای دوست بداری.
جناب دکتر! شما که به قول خودتان در 27 سال گذشته یکبار رای داده اید فکر نمی کنید که رفتار سیاسیتان اشتباه بوده است؟ از انفعالتان و از این که دور قبل به هیچ کس (حتی همین کروبی عزیز دلتان) رای ندادید و باعث ظهور احمدی نژاد شدید پشیمان نیستید؟ باید خدمتتان عرض کنم که این نوشته تان هم در آینده باعث پشیمانیتان خواهد شد. اشتباهی که طرفداران کروبی مدام در حال تکرار آنند. فکر می کنند همه ی مردم جوگیرند و فقط آنهایند که می فهمند موسوی چه دیو دوسریست و کروبی چه لعبتی است. رقیب را اشتباه گرفته اید آقا. حافظه سیاسیتان اگر کار می کند به 50 هزار تومن کروبی فکر کنید و ببینید که این آدم چطور رنگ عوض می کند و انگ پوپولیست به موسوی و طرفدارانش نزنید. من کسی از طرفداران موسوی را ندیدم که بگوید اگر کروبی رای اورد بین او و احمدی نژاد دومی را انتخاب می کنم. اما طرفداران کروبی این روزها نقش غضنفر را بازی می کنند و بیشتر از رجا نیوز و کیهان و فاطمه رجبی در حال تخریب بی دلیل و بی فایده موسوی اند.
دوست عزیز این رویهای را که شما پیشنهاد کردی بهنظرم فوقالعاده خطرناک است.
من به عنوان کسی که میخواهم به موسوی رای دهم، به هواداران کروبی احترام گذاشتهام چون نهایتن خودم و آنها را در یک سنگر میبینم و اگر کروبی و احمدینژاد به دور دوم بروند حتمن به کروبی رای میدهم. اما الان با اینکه دلایلی قانعکننده برای ترجیح موسوی به کروبی دارم اما به هیچ وجه سعی در تبدیل رای آنها از کروبی به موسوی نیستم چون معتقدم این جدال فضا را خراب میکند و نتیجهاش به سود جریان تمامیتخواه خواهد شد.
شما هم بهتر است همین رویه را پیش گیرید و انتخاب را به عهدهی خود مردم بگذارید و اجازه دهید همسویی این دو نفر حفظ شود.
در غیر اینصورت شک نکنید ما طرفداران موسوی، هم قدرت استدلال داریم، هم همانگونه که گفتهاید لااقل در فضای مجازی بیشتریم. اگر بنا به تبدیل رای باشیم با همان پایه ی استدلال شما قطعن در نهایت از همان تعداد هوادارن شما هم کاسته خواهد شد.
اجازه ندهیم جبههی دوطرفه ی موسوی کروبی پیش بیاید.
این پست و نوشتههایی مشابه ان نزد هواداران موسوی به شدت حساسیت زاست و واکنش متقابل خواهد داد. در ان صورت موج بازگشتش بشسیار شدیدتر به سوی کروبی بازخواهد گشت.
بحث یک یادداشت من و شما و توانایی من و شما در قانعکردن افراد نیست، بحث این است که اگر این روند ادامه پیدا کند این جنگ راه خواهد افتاد و عواقبش هم وخیم است و شک نکنید به سود کروبی هم نخواهد شد.
کمی با دید وسیعتر به قضیه نگاه کنید.
نازنین عزیز
این که من فقط یک بار قبلا در زندگیم رای داده ام (یا دو بار...به یاد نمی آورم) همانقدر می تواند دلیل انفعال من تلقی شود که آنها که هر بار به پای صندوق رفتند نشانه بی پرنسیبی و حرکات گله وار رای دهندگان تلقی شود...
منظورم توهین نیست...منظورم این است که هر رفتار سیاسی اگر با مطالعه و تحلیل همراه باشد هم قابل احترام است و هم قابل استناد.
جوهره این نوشته این است که هر که در اینچنین رقابتی درگیر می شود برای انتخاب شدن آمده است و نه صرفا برای انتخاب نشدن احمدی نژاد.
بنابراین منطقی آن است که برنامه هایی برای برد داشته باشد و آنها را پیاده کند حتی اگر رقیب او دوست یا برادرش باشد.
کسی که رای بالاتری دارد طببیعی است که خواهان آن باشد که فتیله رقابت پایین کشیده باشد و چنین امری از سوی ستاد موسوی هم عقلانی است و هم تا حدر تحسین برانگیز است...اما قبول آن از سوی ستاد کروبی نه عقلانی است و نه قابل دفاع.
یادآور می شوم که امثال من نه علاقه مند کروبی هستیم و نه حاضریم برای ایشان پرچم تکان بدهیم اما اگر برنامه ایشان را ترجیح دادیم راههای عملی برای پیروزی را به ایشان گوشزد می کنیم.
سلام
دکتر ایا دلایل شما برای ترجیح کروبی بر موسوی چقدر درست است؟ آیا به یاد داری اقای کروبی تحصن نمایندگان مجلس ششم در مخالفت رد صلاحیتشان را تند روی میدانست و تا همین اواخر تا فرصتی پیدا میکرد همصدا با کیهان به نکوهش این عمل میکرد؟ ایا صرف پیگیری مسایل زندانیان سیاسی دلیل ترجیح و موفقیت در اداره ملکت میشود؟ ایا تا کنون فکر کرده اید چرا بیشتر از اینکه اعضای مرکزیت حزب اعتماد ملی از ایشان همراهی کنند افرادی خارج از حزب همراه ایشان هستند ایشان که به کار حزبی اعتقاد دارند ایا میدانید روابط حزبی بین شورای مرکزی چگونه است چقدر ایشان به تصمیم خرد جمعی در حزب خودشات اعتقاد دارند همه افرادی که در حزب دور ایشان گردآمده اند مرید ایشان هستند چه تضمینی دارد اعضای کابینه ایشان هم مثل کابینه احمدی نژاد نباشند و همه تصمیمات به اجماع گرفته نشود؟
من لزومی به انشار نظراتم در این شرایط نمی بینم و این مطالب رو صرفا بعنوان دردل با شما مطرح کردم
آقا من اصلا یه چیز دیگه میخوام بگم شما فکر کن کروبی و احمدینژاد برن دوره بعدی. کاری نداریم خاتمی یا مشارکت یا سازمان از کی حمایت میکنه من میگم موسوی از احمدینژاد حمایت میکنه یا فوقش از هیچ کدوم...
ممنون از اینکه پاسخ دادید.
حالا که اینطور فعال عمل می کنید، همه ی انرژیتون رو روی تغییر رای موسوی به کروبی نذارید. همچنان خیلی ها تحریمی هستن ! فکر می کنن تغییر نظر این عده خیلی مهم تره.
مسلما هواداران هم کروبی و هم موسوی، طرفدار برنده شدن نامزد خودشون هستن. ولی شخصا دلیل بزرگتر من برای شرکت تو این انتخابات، رای نیاوردن احمدی نژاده. برای همین اگر صرفا طرفداران موسوی رو به کروبی تغییر بدین و تحریمی ها همونطور ثابت بمونن، این فقط منجر به شکست اصلاحات می شه.
و برای همین هم فکر می کنم این رو هم مد نظر داشتن خیلی مهمه. اونقدر رقیب هم جبهه رو تخریب نکنیم که اگر طرف مقابل رفت به دور دوم، نتونیم بهش رای بدیم. این دو شاید هرکدوم به دیگری مزیت هایی داشته باشن. اما قطع مسلم جفتشون به احمدی نژاد برتری دارن.
هرچند شما که اینقدر رای جمع می کنید، کاشکی تازه به نفع موسوی جمع می کردید !! :D (شوخی بود)
خیلی زود اعتماد به نفسمان سرریز کرد. از کجا معلوم که انتخابات دو مرحلهای بشود که اصلا دعوا بر سر نفر دوم باشد؟ با همین دعوا را به خانه کشاندن کمک نکنید که احمدینژاد در انتخابات یک مرحلهای رییس جمهور شود.
به نظر من که احمدی نژاد در همان دور اول پیروز میشه. تخریب موسوی فقط تعداد افرادی را که میخواهند رای بدهند کاهش میدهد.
matalebe blog man ro ham bebin
red-balloon.blogspot.com
ای حرف طرفداران رضایی هستش... واسه تفرقه... پول گرفتی؟
جدی!
مگه پول میده!؟
چقدر میده!!
رگ خواب یک اصفهانی را خوب گیر آوردی ها...
امروز برم تحقیقات کنم!
استدلال هات خیلی بازاری بودند و دو دو تا چارتا.
خوشم نیومد که اینطور نفع وضرر رو محاسبه می کنید.
بله کاملا درست است! ادعاهای حقوق بشری جناب کروبی را دقیقا باید در رفتار ایشان در قبال زندانیان سیاسی جستجو کرد!!
http://www.newsecularism.com/2009/05/14.Thursday/051409-Iraj-Mesdaghi-Karrubi-Musavi.htm
لینکی که در کامنت بالا گذاشتم را در واقع از این مطلب عمیق و خردمندانه وام گرفتم:
http://makhlough.blogspot.com/2009/05/blog-post.html
دكتر عزيز
باز هم سلام
مي گويند عدو شود سبب خير
لينكي را ناشناس فوق گذاشته بود ديدم.خرسندم كه در تاييد فرمايشات خودم!!چنين سندي اينجا ديدم كه نشان مي دهد حتي مخالفان عقيدتي جمهوري اسلامي هم نمي توانند موسوي را با سند و مدركي دخيل در ماجراهاي دهه شصت نشان دهند و مجبور به كلي گويي مي شوند در صورتيكه ظاهرا در مورد جناب كروبي اينگونه نيست!!!
نگارنده آن سطور حداكثر گيري كه مي تواند به موسوي بدهد اين است كه فلاني كه در قضيه اعدامها بوده با چند واسطه زير دست دولت موسوي بوده است!!
شما كه اينقدر به موسوي گير مي دهيد نظرتان در مورد آن نامه كروبي چيست؟
آقای امیر بر فرض درست بودن حرفهای شما در مورد آقای موسوی
آیا اطلاع ندارید که در همان ذوران موسوی غیر از پست نخست وزیری سردبیر کیهان بوده و چقدر این جنایات از طریق این روزنامه ساپورت می شده؟!
موسوی که قسم خورده امام بوده و....
و البته الان هم بیچاره ادعای دیگه ای نمی کنه نمی دونم چرا به ظور می خوان بگن که موسوی اینطور نیست
سركار سارا خانم
ظاهرا شما از برخي مسايل بي خبريد.
اولا كه روزنامه كيهان در آن زمان با اين زمان زمين تا اسمان فرق مي كرد.نمي دانم چند سالتان است ولي من بياد دارم كه براي خريد روزنامه كيهان صف ميبستند.مدير آن روزنامه هم شريعتمداري نبود و خاتمي بود.سردبيرش هم موسوي نبود.
موسوي سردبير روزنامه جمهوري اسلامي بود.
ضمنا فكر نمي كنم هواداري كسي از شخصيتي هم بتواند اثبات كننده نكته مثبت يا منفي در اعمال آن فرد باشد.
تعجب من از اين است كه موسوي بيست سال در حاشيه بود.اين موسوي جنايتكاري كه شما مي گوييد ناپديد كه نشده بود .حي و حاضر بود.چطور در اين بيست سال هيچ كس يادش نبود كه او كه بوده و چه بوده ؟درست همه الان ياد گذشته او افتاده اند؟!تازه الان هم كه به اين فكر افتاده اند هيچ حرف مستدل و قابل اثباتي براي تخطئه او ندارند و مجبورند كلي گويي كنند يا مثل سركار اصولا بر پايه يك سري اطلاعات كاملا اشتباه نظر دهند.
فكر مي كنم اخلاق ايجاب مي كند آدم حتي در مورد دشمنش هم منصف باشد.
سلام به نظر من هم کروبی خیلی بهتره حمایت حزب توده از موسوی من را دچار وحشت میکند از برگشتن سیستم کوپنی ونبودن جنسهای خارجی این بچه ها اصلا تصور چنان دورانی را ندارند فکر کنید برای تهیه جارو برقی یا ماشین لباسشویی باید هفتادتا نام نویسی میکردیم لطفا به برنامه بهتر رای دهید که در حال حاضر کروبی بهتره
وااااااااي
چه تحليل هايي !!!
سيستم كوپني!نام نويسي جارو برقي!!نمي دونم چي بايد بگم.ظاهرا ما فرق شرايط مملكت جنگي و مملكت در زمان صلح رو نمي فهميم.يادتون رفته كه با تحريم و نفت 7 دلاري و جنگ و هزار تا كوفت و مرض ديگه نميذاشت كسي گشنگي بخوره.لياقتتون همين كروبيه كه هر روز يه حرفي مي زنه و فرداشم پس مي گيره
دکتر جان شدیدن احساس میشود نجف آبادی هستی
شاید این جوان ها ندانند اما ما فراموش نکرده ایم که در زمان موسوی سیاست های اقتصادیش چقدر بسته و دولتی بود و حتی امروز محسن رضایی هم در کرمانشاه گفته است که موسوی به نظر می رسد که هنوز به همان اقتصاد دولتی وفادار است.
یکی از اقوام ما که صادر کننده فرش بود تعریف می کرد که مجبور بودیم همه دلار ناشی از صادرات را به قیمتی که دولت تعیین می کرد به او می فروختیم و ریال می گرفتیم.
دوست دیگری دارم که آب گرمکن می ساخت و با ریش گذاشتن و مسجد رفتن سهمیه ورق آهن گرفته بود و به بقیه همکارانش با بیش از دو برابر می فروخت.
روش دولت این بود که هر دلاری که وارد مملکت می شد در اختیار می گرفت ودر اختیارارگانهایی که خود صلاح می دانست (غالبا بر اساس میزان مکتبی بودن یا نزدیکی به مراکز قدرت) قرار می داد.
سیاست های اقتصادی موسوی در کنار روابط خارجی دولتش چنان فاجعه ای بود که اقتصاد ایران را که قویترین اقتصاد منطقه بود بعد از جنگ کاملا ورشکسته و منزوی کرده بود و تقصیر آن را هم به گردن بقیه کشورها می انداخت که با ما دشمنند در حالی که مثلا دولت ایران توسط حزب الله و سایر گروههای لبنانی اتباع اروپایی و آمریکایی را در لبنان گروگان می گرفت و با دلالی های سیاسی بعد از چند ماه آنها را آزاد می کرد.
در اقدامات متعدد تروریستی در خاک اروپا شرکت کرد و همین نحوه رفتاری که احمدی نژاد الآن دارد با اروپا می کند (که در واقع طلبکاری وقیحانه است) در زمان موسوی پایه ریزی و پیاده شد.
امروز هم سوت و کف گوش ها را بر هر منطقی کر کرده و شال و پیشانی بند سبز بر روی چشم ها بسته شده و همه تصورات خود را به جای واقعیت قبول می کنند.
من هم عقیده دارم که کروبی با همه سوابقش در حد قابل قبولی شفاف است اما موسوی از حداقل شفافیت بی بهره است و این وجه ترسناک اوست.
مورد هفتم اشاره ی بسیار بجایی بود . امیدوارم که این کار رو انجام بدن .
آره كروبي خيلي شفافه!امروز ميگه مي تونم فردا مي گه ميخواستم نشد!
امثال شما که با این چرخش های سیاسی و با رای دادن خود به رژیم آخوندی مشروعیت می بخشید از طرفداران واقعی جمهوری اسلامی هم بدترید.
چطور شرم نمی کنی که با آن همه رجز روشنفکری خواندن زیر علم یک آخوند رسوا رفته ای و برایش سینه و زنجیر و حتی قمه می زنی؟
امیر عزیز
همانطور که می دانی من مدافع کروبی نیستم و دفاع من از برنامه اوست و قطعا دون شان خود می دانم که از چنان سخنان نسنجیده و سخیفی دفاع کنم.
اما در عین حال بد نیست یادآوری کنم که مسئولیت حقوقی کروبی به عنوان حامی این جنایات از مسئولیت موسوی به عنوان یکی از مسئولین دست چندم آن کمتر است.
صحبت نکردن موسوی راجع به این موضوع هم از زیرکی اوست...او می داند که باز شدن این باب مترادف است با سیل سوالاتی که همه چیز را با هم خواهد برد و مثل هر آدم عاقل دیگر ترجیح می دهد که ساکت بماند و فقط در مظان اتهام بماند تا لب بگشاید و محکوم گردد!
آقای امیر در مورد سردبیری روزنامه من این رو از خودم نگفتم از مطلب آقای ملکی در روز آنلاین گفتم در ضمن اگر سن من قدر نمی ده سن پدر و مادرم می ده.
آقای موسوی هم در تمام این سالها عضو شورای مصلحت نظام و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده..
در ضمن حتی به گفته ی زهرا رهنورد کع ایشون مظلوم بوده و سانسور میشده هم دقت کنیم ما ریس جمهری که مظلوم واقع بشه و نتونه کاری بکنه نمی خوایم.
من دوست ندارم کاندیدای مورد نظرم یکی به نعل بزنه یکی به میخ. سرود "آفتابکاران جنگل" را که سرود رسمی یکی از احزاب مخالف سابق بود که فعالیت های مسلحانه می کردند را سرود رسمی تبلیغاتی اش کند، اما از یک طرف حتی جرأت نداشته باشد با گروه های داخلی که محالف براندازی و فعالیت مسلحانه هستند، از احزاب رسمی کشور هستند و قانون اساسی را پذیرفته اند صحبت کند. از به زبان آوردن نام چهره های ملی ایران بترسد. من به اصلاحات آرام و غیر ساختارشکن اعتقاد دارم، اما انتظار دارم رهروانی آهسته و پیوسته داشته باشم.
تست
سركار سارا خانم
اينكه((آقای موسوی هم در تمام این سالها عضو شورای مصلحت نظام و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده.))جواب حرف من نيست.
تعجب من از اين است كه اين موسوي جنايتكاري كه شما مي گوييد ناپديد كه نشده بود .حي و حاضر بود.به قول خودتان عضو مجمع تشخيص مصلحت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده.چطور در اين بيست سال هيچ كس يادش نبود كه او كه بوده و چه بوده ؟درست همه الان ياد گذشته او افتاده اند؟!تازه الان هم كه به اين فكر افتاده اند هيچ حرف مستدل و قابل اثباتي براي تخطئه او ندارند و مجبورند كلي گويي كنند يا مثل سركار اصولا بر پايه يك سري اطلاعات كاملا اشتباه نظر دهند.
من نمي دانم آقاي ملكي چنين اشتباهي كرده اند يا نه.اگر اينطور باشد كه .....
دكتر عزيز
ممنون از توضيحتان.
من هم به مانند شما به توانايي ها وبرنامه عملي (هرچند غير ايده آل)موسوي اميدوارم و طبيعتا اگر خطايي هم كرده باشد (كه اطمينان دارم نكرده چون اگر مرتكب شده بود خيلي زودتر از اينها صدايش در ميامد نه الان سر انتخابات و آن هم با كلي گويي هاي غير قابل استفاده)تاييد نمي كنم.جناب كروبي بسيار قول مي دهد .قولهاي بزرگي كه او و من و شما و بالادستي ها همه مي دانيم كه بيشتر آنها را چه بدليل نداشتن اختيارات قانوني چه بدليل نوع ساختار قدرت در ايران چه بدليل شخصيت معامله گر و چانه زن ايشان و چه بدليل عدم وجود ظرفيت اجراي آن وعده ها در كشور اجرا نخواهد كرد.
من در دنياي ايده آل خودم شايد با شما فاصله كمي داشته باشم.اما مي دانم كه كروبي و موسوي و خاتمي و احمدي نژاد و ..........در درون اين سيستم محدوده اي تعريف شده دارند.
ترجيح مي دهم با عقلم تصميم بگيرم و حال كه نمي توانم ايده آل هايم را داشته باشم لااقل فردي را انتخاب كنم كه عملش چندان فاصله دوري از وعده هايش نداشته باشد.با حلوا حلوا دهن شيرين نمي شود.در ضمن بد قولي ديدن تلخ است.دوست ندارم كانديداي من آنقدر حرف و عملش متفاوت باشد كه دفعه بعد اصلا قيد راي دادن را بزنم.خاتمي كه نصف اين وعده ها را هم نداد و كلي گويي كرد نديد چقدر متهم شد به خلف وعده؟
اميدوارم اين اختلاف نظر ما بعدا باعث تاسف هر دوي ما نشود.بهر حال تكرار مي كنم نفس شركت شما در انتخابات و تلاشتان ستودنيست.
موفق باشيد.
«موبایل یکی از دوستانتان که واردتر است بگیرید تا او به شما کمک کند...همین کاری که زن من می کند.»
کللی خندیدم. حالا مجبور بودی مثال بیاری؟!
آقای امیر من قصدی جز کمک به بهبود وضع کشورم ندارم پس قصد دعوا کردن ندارم.من حرفی که گفتید غلطه رو ارجاع دادم و بقیه حرفها هم که صحتش قابل انکار نیست.بعد اینکه می فرماییدچرا همه الان به فکر گذشته موسوی افتاده اند دلیل کاملا واضحی داره چون تا قبل از این قصد رییس جمهور شدن نداشتند..چون تا قبل از این این جوونها نه لباس سبز می پوشیدن نه دستبند سبز تو دستاشون بود..آدم وقتی این جو رو می بینه می ترسه چون آگاهی توش نیست صرفا هیجانه.مگه مردم هر روز دارن در مورد گذشته سیاستمداران صحبت می کنند که شما این ایرادو می گیرید
سارای عزیز
البته من تایید می کنم که آقای موسوی سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بود و نه کیهان...
اما همچنین ذکر این نکته ضروری است که روزنامه جمهوری اسلامی در آن زمان نقشی را بازی می کرد که کیهان امروز بازی می کند.
سارا خانم
نمي دونم چرا اگر ما يك بحث خيلي معمولي را جدي دنبال كنيم بايد دعوا به نظر برسه؟من هم با شما دوست ناديده دعوايي ندارم.نمي دونم چرا اين كامه رو بكار بردين.
اگر طرف مجرمه پس نبايد منتظر كانديد شدنش مي بودند تا در موردش حرف بزنند.بايد زودتر درباره مجرميتش حرف مي زدند.
اگه هيچ وقت كانديد نمي شد چي؟!از گذشته ((سياهش)) صرف نظر مي كرديد؟!اگه بنظر خودتون اين منطق درسته من ديگه حرفي ندارم.
آقای امیر من فقط کمی احساس کردم صحبتها کمی تند شده.
در مورد فرمایش شما هم من موافقم که در یک کشور که مردم آگاه داره و جو سالم باید گذشته ی همه افراد روشن و شفاف باشه ولی واقعا در این جامعه میشه انتظار داشت که مردمی که غم نان اجازه نمیی ده که حداقل مطالعه رو داشته باشن بیان در مورد گذشته افراد تحقیق کنن ..همین الان بعد از کاندید شدنشون خیلیا مبنای علمی و منطقی ندارن برای انتخابشون چه برسه به تحقیق.
Do you have any idea? Click here and post a Comment