همیشه بزنگاهی هست!
نتایج کنکور سراسری در حالی اعلام شد که حتی در مقیاس های جمهوری اسلامی ایران بی عدالتی آشکاری نسبت به بسیاری از داوطلبان صورت گرفت.
قضیه از این قرار است که مثلا کسی که در شیراز رتبه بیستم کنکور سراسری است و رشته اول خود را پزشکی دانشگاه تهران انتخاب کرده است در این رشته قبول نشده است و انتخاب بعدی او مورد نظر قرار گرفته است اما در عین حال کسی در تهران با رتبه هشتصد( که احتمال قبولیش نه تنها در پزشکی و دندانپزشکی تهران که حتی پزشکی و دندانپزشکی شهرهای بزرگ نزدیک به صفر بوده است) توانسته است که در رشته پزشکی تهران قبول شود!!
در مورد رشته های مهندسی وضع از این هم بدتر است...هیچ شهرستانی با رتبه هفتاد و هشتاد کنکور سراسری نتوانسته است که در هیچیک از رشته های خوب در دانشگاههای خوب تهران قبول شود!
مشکل وقتی بزرگتر می شود که بدانیم کسی که رتبه پانزدهم دانشگاه تهران است که 158 نفر دانشجوی پزشکی در سال جدید می پذیرد آنقدر از پذیرش خود مطمئن است که اولویت های بعدیش را سرسری انتخاب کرده است و نیز رتبه پنجاهم کنکور ریاضی آنقدر مطمئن است که برق یا مکانیک شریف یا حداقل کامپیوتر و عمران قبول می شود که دیگر به اولویت های بعدی دقت نکرده است.
علت این امر بومی سازی دانشگاهها ذکر شده است که بر اساس آن بیش از هشتاد در صد سهمیه های دانشگاه به متولدین همان استان تخصیص می یابد و بهانه این کار نیز کمبود بودجه برای احداث خوابگاه و تغذیه داشجویان غیر بومی است.
اما به نظر من مشکل چیز دیگری است.
این دانشجویان شهرستانی هستند که در خوابگاه ها بحث و اعتراض می کنند وگرنه دانشجویان بومی نه در خوابگاه جمع می شوند و نه چندان تبادل افکار می کنند و هر گونه اعتراض احتمالی آنان نیز توسط خانواده های عمدتا محافظه کارشان کنترل می شود.
حال سوال من این است که
آیا دانشجویان تهرانی که از شریف ترین اقشار جامعه اند در برابر چنین بی عدالتی آشکاری اعتراض می کنند یا از آنجایی که این بی عدالتی به نفع آنان تمام می شود سکوت می کنند؟
همیشه بزنگاهی هست.
پی نوشت:
یعنی انتظار داری که من که برادرم با رتبه حدود پانصد پزشکی تهران قبول شده است بیاید و اعتراض کند و جایش را بدهد به پسر شما که رتبه اش مثلا پنجاه است و خودش برود یزد و هفت سال مخارج و دوری و رفت و آمد .به نظر من عدالت همین است که پسر شما پهلوی شما در اصفهان پزشکی بخواند و برادر من هم در تهران و یکی دیگر هم در یزد.اون چند تا سوالی هم که ایشون تو کنکور بیشتر از برادر من زده دلیل نمی شه که لیاقتش بیشتر از برادر من باشه.در ضمن ظلم علی السویه هم عین عدل است.
لینک در بالاترین
قضیه از این قرار است که مثلا کسی که در شیراز رتبه بیستم کنکور سراسری است و رشته اول خود را پزشکی دانشگاه تهران انتخاب کرده است در این رشته قبول نشده است و انتخاب بعدی او مورد نظر قرار گرفته است اما در عین حال کسی در تهران با رتبه هشتصد( که احتمال قبولیش نه تنها در پزشکی و دندانپزشکی تهران که حتی پزشکی و دندانپزشکی شهرهای بزرگ نزدیک به صفر بوده است) توانسته است که در رشته پزشکی تهران قبول شود!!
در مورد رشته های مهندسی وضع از این هم بدتر است...هیچ شهرستانی با رتبه هفتاد و هشتاد کنکور سراسری نتوانسته است که در هیچیک از رشته های خوب در دانشگاههای خوب تهران قبول شود!
مشکل وقتی بزرگتر می شود که بدانیم کسی که رتبه پانزدهم دانشگاه تهران است که 158 نفر دانشجوی پزشکی در سال جدید می پذیرد آنقدر از پذیرش خود مطمئن است که اولویت های بعدیش را سرسری انتخاب کرده است و نیز رتبه پنجاهم کنکور ریاضی آنقدر مطمئن است که برق یا مکانیک شریف یا حداقل کامپیوتر و عمران قبول می شود که دیگر به اولویت های بعدی دقت نکرده است.
علت این امر بومی سازی دانشگاهها ذکر شده است که بر اساس آن بیش از هشتاد در صد سهمیه های دانشگاه به متولدین همان استان تخصیص می یابد و بهانه این کار نیز کمبود بودجه برای احداث خوابگاه و تغذیه داشجویان غیر بومی است.
اما به نظر من مشکل چیز دیگری است.
این دانشجویان شهرستانی هستند که در خوابگاه ها بحث و اعتراض می کنند وگرنه دانشجویان بومی نه در خوابگاه جمع می شوند و نه چندان تبادل افکار می کنند و هر گونه اعتراض احتمالی آنان نیز توسط خانواده های عمدتا محافظه کارشان کنترل می شود.
حال سوال من این است که
آیا دانشجویان تهرانی که از شریف ترین اقشار جامعه اند در برابر چنین بی عدالتی آشکاری اعتراض می کنند یا از آنجایی که این بی عدالتی به نفع آنان تمام می شود سکوت می کنند؟
همیشه بزنگاهی هست.
پی نوشت:
یعنی انتظار داری که من که برادرم با رتبه حدود پانصد پزشکی تهران قبول شده است بیاید و اعتراض کند و جایش را بدهد به پسر شما که رتبه اش مثلا پنجاه است و خودش برود یزد و هفت سال مخارج و دوری و رفت و آمد .به نظر من عدالت همین است که پسر شما پهلوی شما در اصفهان پزشکی بخواند و برادر من هم در تهران و یکی دیگر هم در یزد.اون چند تا سوالی هم که ایشون تو کنکور بیشتر از برادر من زده دلیل نمی شه که لیاقتش بیشتر از برادر من باشه.در ضمن ظلم علی السویه هم عین عدل است.
از کامنت مجتبی
راستش را بخواهی چنین انتظاری داشتم اما الآن دیگر ندارم.
شما هم انتظار نداشته باش که وقتی صحبت از شرافت دانشجویی می کنی، من پوزخند نزنم.
ونیز توقع نداشته باش که باور کنم در ایران امروز پشت هر ادعایی منافعی نباشد و "حق" و "عدالت" جز از زاویه منافع شخصی و گروهی، دیده شود.
در ضمن پسر من، همان طور که در کامنت دانی هم گفته ام، امسال کنکور شرکت نداشت.
لینک در بالاترین
59 نظرات:
واقعا به راحتی سرنوشت آدم تو اون سرزمین عوض میشه واقعا خیلی خنده دار هست.شاید هم گریه دار هست.
در بلاگ نیوز لینک داده شد
خدا ازشون نگذره
الهی به روز سیاه بنشینن
اگه بدونید چه بلایی سر من آوردن
خدا نابودشون کنه
من فرزند شهیدم، نگذاشتن از سهمیه ی شاهد استفاده کنم،الکی ملت رو خام کردن که چیزی به نام سهمیه ی شاهد وجود داره، به خدا فقط به نور چشمیاشون میدن، به اونایی که 8 سال راحت تو خونشون نشستن و حالا تو جاده تصادف کردن مردن، اسم شهید روشون گذاشتن.
من مجبور شدم با سهمیه ی مناطق، یعنی سهمیه ی ازاد مثل بقیه ی داوطلبا شرکت کنم
من صد در صد مطمئن بودم که قبول میشم، اما با کلمه "مردود" مواجه شدم، خدا لعنتشون کنه، خدا به روز سیاه بنشوندشون، اینقدر اشک تو چشمام جمع شده که مونیتور رو نمی تونم درست ببینم، همیشه این گزینش جنسیتی بوده، اما هیچوقت مثل این چند سال اخیر علنی نمیکردن، خدا شاهده تو سایت خود دانشگاهها اعلام کردن که رشته های مهندسی مثلا 100 تا پسر و 10 تا دختر، خدا نابودشون کنه که اینطور با زندگی بچه های مردم بازی میکنن
پسری با 10000 تا بالاتر از رتبه ی من برق قبول شد، اما من هیچ جا قبول نشدم، به کی بگم اینو؟ ای خدا، خدا نابودشون کنه، خدا به روز سیاه بنشوندشون، به کی بگم که من از صد تا انتخاب مهندسی از تهران گرفته تا هر کوره داهاتی هیچی قبول نشدم
البته این که هیچ شهرستانی با رتبه 70-80 تو مهندسی‌های دانشگاه خوب قبول نشده، حداقل با چند مثال نقض قابل رده. مگر این که شریف دانشگاه خوبی نباشه، یا مثلا یزد و مشهد و اصفهان (نمونه‌های توی ذهن من) شهرستان حساب نشن!
جسارتاً چندتا سوال براي بنده پيش اومد اگه به بحث بيربطه منو ببخشيد ولي در حال حاضر جايي براي پرسيدن سراغ ندارم.
ميخواستم بدون اين روش در آزمون فوق ليسانس هم اعمال ميشه و آيا راه فراري هم داره؟ مثلاً من که ليسانسم رو در تهران گرفتم ميتونم از تهران در آزمون ارشد شرکت کنم و محل اقامت خودم رو تهران اعلام کنم و تهراني محسوب بشم؟
دوست عزیز
شاید من منظورم را درست توضیح نداده ام.
در سالهای قبل مثلا تا رتبه هشتاد کنکور هر کس می توانست برق شریف و تا رتبه صد می توانست مکانیک شریف قبول شود اما امسال ظاهرا طرح بومی کردن پذیرفته شده گان اعمال می شود و به این ترتیب هشتاد درصد و گاه بیشتر از پذیرفته شدگان دانشگاه ها به همان استان تعلق می گیرند بنابراین کسی کهتهرانی است و قبلا باید رتبه زیر صد می گرفت تا به پزشکی تهران برسد امسال ممکن است با رتبه هشتصد هم پزشکی تهران قبول شود ولی یک شیرازی با رتبه بیست نمی تواند پزشکی تهران قبول شود.
واضح است که برای یک شیرازی که قبلا رتبه زیر سیصد برای پزشکی لازم داشت امسال با رتبه نهصد هم پزشکی شیراز قبول خواهد شد .
متضرر اصلی در این میانه شهرهای استان های محروم و کوچکند که مثلا اگر یک سیستانی با تلاش فراوان رتبه نود کنکور قبول شود سال گذشته پزشکی تهران یا بهشتی می نشست ولی امسال با این رتبه عالی مجبور است به پزشکی زاهدان بسنده کند یا از بیست در صد سهمیه دانشگاه های دیگر که برای افراد غیر بومی است و پر نشده است استفاده کند.
امیدوارم توضیحات کافی بوده باشد.
دوست عزیز با عرض معذرت
من راجع به کنکور فوق لیسانس چیزی نمی دانم.
zamaane maa manaategh mahroom sahmiye jodaagaaneh daashtan too daaneshgaahe tehran va man tyehraani rotbeye zire 100 mantaghe yek daashtam baraaye ghabooli pezeshli tehran va oona rotbeye manaatagh, taa oonjaa keh yaadam miyaad hich kas eteraaz nemikard, haalaa cheraa manaategh yek baayad eteraaz konan, har efraati yeh tafriti beh donbaal daareh, beh jaaye yek aazmoon yek shekl va daadan e emtiyaaz mosaavi raveshe gahi zin beh posht o gahi posht beh zin ejraa misheh ,maa keh soodi nabordim bezaar kami mantaghe yek keif konan
گوشزد جان!
به یاد داشته باش که همین سیستم کنکور - که ناعادلانه می دانیش - تا سال 1391 برچیده میشود. امیدوارم سیستم آتی مقبول افتد...
ضمنا" نماز و روزه ات هم قبول!
فرزاد
دوست عزیز(که پینگلیش نوشته اید)
هنوز هم مناطق چندگانه وجود دارند اما نکته اینجاست که این قانون بومی کردن فقط نفع کسانی است که می خواهند در شهر خود به دانشگاه بروند و بالتبع کسانی که در شهر تهران زندگی می کنندبیشترین بهره را از آن خواهند برد.
ولی حتی کسی که در اصفهان یا شیراز درس خواندهتقریبا غیر ممکن است که بتواند در دانشگاه تهران مثلا پزشکی بخواند و این مسئله شاید تا تخصص گرفتن و کار کردن هم اثر می گذارد
مسئله تبعیض است که توی ذوق می زند.
بالاخره پسر شما که آپارتمان هم در تهران رهن کرد، توانست در دانشگاه تهران قبول شود؟ شما قبل از اعلام نتایج کنکور برای فرزندتان در اطراف دانشگاه تهران آپارتمان 55 متری رهن کردید ، ظاهراً با وصفی که می گویید لااقل در دانشگاه دولتی تهران قبول نشده است؟
خب جناب گوشزد از قدیم گفتن گهی زین به پشت و گهی پشت به زین. قبلنا که سهمیه شهرستان ها دمار از روزگار دانشجوی بومی تهرانی در آورده بود فرضن رتبه یک منطقه دو یا سه که چیزی در حد رتبه هفتصد تا هزار خورده ای منطقه یک میشد سرش را می انداخت پایین می رفت برق شریف یا پزشکی تهران و رتبه فرضن پانصد تهران باید می رفت یک رشته هم نه چندین رشته پایین تر مگر شما شهرستانی های عزیز اعتراض کردید که ماها اعتراض کنیم؟!؟!؟؟!؟!؟!؟! حدود بیش از 15 سال ما با بی عدالتی از آن ور ساختیم حالا نوبت شماست.
دوست عزیز
من از سهمیه منطقه 2 و 3 حرف نمی زنم...از همین منطقه یک حرف می زنم تهران اصفهان شیراز مشهد تبریز و اهواز منطقه یک هستند اما اگر شما از تهران رتبه هشتصد بیاوری می توانی جای مرا با رتبه هجده در دانشگاه تهران بگیری در حالی که اگر هیچ سهمیه ای اعمال نمی شد من دانشگاه تهران بودم و شما شهرکرد.
اما چیزی که شما در مورد سهمیه های مناطق محروم می گویی درست است ولی آن موقع سهمیه بندی های مختلف بر منطقه یک هجوم می آوردند و الآن تبعیض در سر هرم صورت می گیرد.آن زمان ما هم اگرچه شهرستانی بودیم ولی چون منطقه یک بودیم مورد تبعیض بودیم و به سهمیه مناطق محروم و شهدا و جانبازان و سهمیه مخصوص وزارت خانه و سهمیه خواهران برای گرفتن تخصص هم همیشه معترض بودیم اما این دلیل نمی شود که اگر قبلا لبه چپ قیچی ما را می درید الآن از لبه راستی که می خواهد ما را بدرد شاکی نباشیم!
دوستان عزیز
لطفا نامی برای خود بنویسید تا مشخص باشد که من دارم جواب چه کس را می دهم.
همه چیز مشخص شد.
آقای دکتر برای پسرشان که گمان می کردند به واسطه رتبه خوبش در تهران قبول شود خانه ای اجاره کرده است و الآن با اعلام نتایج مشخص شده که پسرش به علت سیاست بومی سازی دانشگاه علیرغم رتبه خوبش در تهران قبول نشده و الآن باید کلی ضرر و جریمه خانه ای که اجاره کرده را بپردازد و عصبانی شده و از دانشجویان تهرانی می خواهد که به این قانون که به نفع آنان و به ضرر پسرش است اعتراض کنند.
عدالت هم شعار است.
آیا صورت مسئله را درست نوشتم؟
خیر... درست ننوشتی!
پسر من اصلا امسال کنکور نداده است.
خانه را هم برای کار دیگری برایش گرفته ام و لازم به ابطال اجاره نامه اش نیست.
واقعا گريه داره!
یاسمن جان
آدمهایی هستند در روستاهای شهرکرد بدون هیچ امکاناتی رتبه زیر صد تجربی را کسب کرده اند و با شرایط فعلی همان دانشگاه شهرکرد می تواند برود
یعنی انتظار داری که من که برادرم با رتبه حدود پانصد پزشکی تهران قبول شده است بیاید و اعتراض کند و جایش را بدهد به پسر شما که رتبه اش مثلا پنجاه است و خودش برود یزد و هفت سال مخارج و دوری و رفت و آمد .
به نظر من عدالت همین است که پسر شما پهلوی شما در اصفهان پزشکی بخواند و برادر من هم در تهران و یکی دیگر هم در یزد.
اون چند تا سوالی هم که ایشون تو کنکور بیشتر از برادر من زده دلیل نمی شه که لیاقتش بیشتر از برادر من باشه.
در ضمن ظلم علی السویه هم عین عدل است.
مجتبی
گوشزد جان . تجربه نشان داده بيعدالتي وقتي بد است که به ضرر من باشد وگرنه خيلي هم دلچسب است. آيا پسران به سهميه بندي جنسيتي معترض شده اند؟
آنيتا
جناب گوشزد من هم هم شهری شما هستم و برادر زاده ام سال گذشته با رتبه صد و خرده پزشکی تهران قبول شد اما برادر زاده دیگرم امسال با رتبه زیر صد الویت اولش یعنی پزشکی تهران قبول نشد ! اما با دیدگاهی که شما بارها در این وبلاگ ابراز کرده اید و آن این که همه باید و یا به عبارتی قاعدتا به دنبال منافع شخصی هستند آن ابراز توقع تان از اعتراض تهرانی ها به این داستان خیلی عجیب است ! چرا؟! چون این بار منافع شما در خطر است؟! من هم با کلیت نگاه شما در این پست موافقم اما این حرف ها از شما بعید است با آن دیدگاه های منفعت طلب تان که بارها و بارها این جا ابراز کرده اید حتی در حیطه روابط خصوصی و خانوادگی . و این که فرموده اید :
ونیز توقع نداشته باش که باور کنم در ایران امروز پشت هر ادعایی منافعی نباشد و "حق" و "عدالت" جز از زاویه منافع شخصی و گروهی، دیده شود.
شما مگر تازه به این مملکت تشریف آورده اید ؟ تازه چنین کشفی کرده اید؟ یا چون این بار پای منافع خود و خانواده بنوعی در میان است به این نتیجه رسیده اید؟ بگذریم که شما حداقل جزو معدود افرادی هستید که این امکان برایتان فراهم است که با اجاره خانه در تهران برای پسرتان و استفاده از امکانات آموزشی عالی و معلم خصوصی و غیره شانس قبولی او در کنکور سال آینده در دانشگاه مورد نظرتان را بالا ببرید . باز هم تکرار می کنم با محتوای این پست موافقم اما شما و این حرف ها ؟! عدالت ؟ اعتراض در برابر بی عدالتی حتی آن جا که این بی عدالتی منافع شخصی تو را متضمن گردیده است؟ ... در آخر یک سوال ؟ : راستی چرا مد شده همه آن هایی که رتبه کنکور فرزندشان با انتظارات شان هم خوانی نداشته یا امید به قبولی او در رشته مورد نظر را ندارند پیشاپیش به همه اعلام می کنند فرزند ما اصلا امسال در کنکور شرکت نکرد !!!
"ونیز توقع نداشته باش که باور کنم در ایران امروز پشت هر ادعایی منافعی نباشد و "حق" و "عدالت" جز از زاویه منافع شخصی و گروهی، دیده شود."
صحت خواب آقاي دکتر بفرمائيد صبونه!
saalhaast yaad gereftim baa tabeez zendegi konam va az inkeh hagh e digaraan ro begirim sharmsaar nabaashim, man dar maghaam e yeh pezeshk e khaanoom hich vaght az sahmiye khaanoomhaa dar emtehaan e takhassos naaraahat naboodam chon hagham jaaye digeh zayeh shodeh bood , mohem nist keh ki haghe mano gerefteh va haalaa man haghe cheh kasi ro migiram ,ghatan dar emtehaane takhassos jaaye dooste va ham kelaasi samimimo gereftam keh hamisheh az hoghogham ham defaa kardeh, na beh zaye shodan hoghemoon mitoonim eteraaz konim va na az zaye kardan haghe digaraan vojdaan dard migirim , vagheyiyate zendegi dar jaameye por az tab-eez haaye too ye zogh zan hamineh,
hamoon naashenaash pingilish nevis ,sharmandeh keh nemitoonam farsi benevisam
بنا بود اسمتان را بنویسید تا راحت تر بتوانیم صحبت کنیم.
با این حال دوست عزیز من احتمالا مقصرم که با اطلاعات مخدوشی که در اختیار شما فرار داده ام و با بحث های نظری قبلی شما را به چنین نتیجه گیری رسانده ام.
با این حال در تایید فرمایش شما و همان طور که در مطلب ما مسافران اتوبوس نوشته ام هیچ قشری نمی تواند خود را از بی اخلاقی و بی باوری که گریبان همه ما را گرفته است مستثنا بداند...حتی دانشجویان
saalhast keh beh in baavar residam keh jaameye ensaani bishtarin zarar raa beh behtarinhaa mizaneh ,yani behtarinhaa hamisheh ghorbaani tabeez hastand, va mosalam man ham az biakhlaaghi va bibaavari jodaa nistam ,faghat shaayad man ham doost daaram keh in biakhlaaghi ro boland begam taa kasi entezaar ezaafi azam nadaashteh baasheh,hadeaghal taklif doostaanam baa man moshakhas ast ,
baazam modathaast baavar daaram afraadi keh dam az biakhlaaghi mizanand , bishtare mavaared, dar vaaghe-eeyat besyaar akhlaagh madaar tar az kasaani hastand keh akhlaagh akhlaagheshoon goosh donyaa ro kar kardeh,manzooram khodam naboodam keh beh hamoon biakhlaaghiye hastam keh faryaad mizanam
سلام گوشزد عزیز. از اینها بگذریم ، سهمیه بندی جدید علیه دخترها هم حسابی اشک آدم رو در میاره . خواهر بیچاره من دو شماره عینکش رفته بالا . با رتبه 1000 این بچه نه داروسازی و نه پزشکی قبول نشده . عیب نداره . عیب نداره . واقعا به جهنم . این آشغال ها که مملکت رو به لجن کشیدند اصلا لیاقت این بچه ها رو ندارن . سال دیگه پیش خودمه ، دداره پزشکی می خونه تو بهترین دانشگاه اروپا . نمی دونم چی بگم . به خدا نمی دونم . هر سال یک جوری اب رو گل آلود می کنن تا بتونن ماهی هاشون رو خوب بگیرن . وای خدا ، اینقدر م حرص خوردم که امروز کاملا علایم افسردگی دارم .
ناشناس جان بيا اين لينک فارسي نويس . اينجا بنويس کپي پيست کن سر جدت پينگليش ننويس.
http://sare2008.com/other/farsinevis.htm
دم این نفر بالایی گرم! من که پنگلیش ها رو نمیخونم!
گوشزد جان، من شخصا معتقدم کنکور امتحان مناسبیه. شاید چون خودم توش نتیجه بد نگرفتم. اما به نظرم با شرایط فعلی و تعداد داوطلبها کار دیگه ای نمیشه کرد. سهمیه بومی و شهرستان و منطقه 1 و 2 و جنسیتی و ... هم همه به نظرم ناکارآمد هستند (باز هم شاید چون به کار خودم نیومدن). به نظر من هم کاملا ناعادلانه است که به بهانه محل سکونت یا جنسیت گروه خاصی رو بیشتر بگیرند. با این وجود اعتراضی نخواهم کرد. به همون دلیل که وقتی ریختن جنوب شهر یه سری آدم رو بدون قانون و مجوز تو روز روشن تا میخوردن زدن اعتراض نکردم، و همین طور وقتی دانشجو ها رو زدن یا کارگرا رو یا ...
با سلام
ضمن تبریک به اونای که با زحمت به حق قبول شدن . ضمننا خواستم بگم قبولی در دانشگاه کار ساده ای شده فقط کافیه به درصدهای اونای که تو ازمون دانشگاه همه چیز آزاد اسلامی قبول شدن بندازید بعد میبینید با سواد سوم راهنمایی هم تو رشته مهندسی قبول میشین .
گوشزد عزیز
اولا که نماز روزه خودتون و هفت جد و آبادتون قبول باشه:) :× ثانیا
تا به حال نشده هیچ مطلبی از وبلاگتو نخونم. همین مطلب گذشته‌تو سر میز غذا جلوی مهمونامون مطرح کردم. فقط نمی‌دونم چرا آقایون سر میز تا حدی ترش کردن:))
در مورد این پستت باید بگم به نظر منم هر تبعیضی نارواست. بخصوص در کنکور. درسته که بومی کردن فوایدی داره. بخصوص برای بچه‌هایی که فقیرن یا کمک‌حال خانواده‌شونن
اما بالاخره تو کشور کنکورزده‌ی ما رتبه باید تا حدی ملاک باشی. حالا یه تبعیض مسخره‌ی دیگه بگم. یه دختر خانمی به علت تبعیض جنسیتی تو رشته‌ی‌مورد علاقه‌ش پذیرفته نشد و بعد از 50 درصد اولیه بقیه رو پسر گرفته بودن. پسرایی که رتبه‌شون خیلی کمتر از این دختر خانم شده بود. حالا این دختر اولین کسیه که تو دادگاه شکایت کرده
راجع به پست پيش:
طبق اندك ژنتيكي كه من در دبيرستان در فصل ژنتيك سوم و پيش خواندم كاملن حرف شما درست هست يعني اگر ژنوتيپ هموزيگوت باشه(AA) همه ي بچه ها بايد مبتلا بشن ولي اگر هتروزيگوت باشه(Aa) يك چهارم بچه ها احتمال داره محفوظ بمانند!(طبق مربع پانت!)
ولي در پزشكي احتمالات ديگه يي هم وجود داره!! نه اينكه من آدم خرافاتيي باشم ولي شنيدم كه كسي به طور كاملن ناگهاني سرطان داشته و يك صبح بلند شده و ديده كه هيچ اثري ازش نيست يا نهايتن در طول چند روز ديده كه ديگه اثري ازش نيست!!
من فقط شنيدم همچين چيزي رو و دقيقن توي فيلم ها ديدم!! براي همين يك سوال داشتم و اون اينكه همچين چيزي امكان داره كه يك مريض لاعلاج به طور اتفاقي علاج شده باشه؟
مي دونم كه اين حرف حتي اگر درست هم باشه در مورد 4 فرزند صدق نمي كنه ولي براي پاسخ دادن به پرسش به جوابش از طرف شما به عنوان يك دكتر نياز دارم!!
البته چند باري از چند پزشكي پرسيدم ولي چون خرافات ديني تا مغز استخوانمان نفوذ كرده ترجيح مي دم جواب شما را هم بدانم!! چون گاهي در جواب كساني كه مي گويند فلاني دخيل امام رضا شده و شفا يافته هر چه با قوانين علمي و غير علمي توضيح مي دهم باز چيزي را از پيش نمي برم!!
--------------------
و راجع به اين پست:
من كنكور شركت كردم ولي چون به هيچ وجه درس نخواندم و حتي در امتحانات پايان ترم هم شركت نكردم و كاملن به حافظه ام اتكا كردم رتبه ي خوشايندي نياوردم و ترجيحن يك سال ديگر هم به خودم فرجه دادم!! ولي من هم دقيقن از اين ماجرا استنباط شما را كردم.
ولي خوب از اينكه در شهر خودم قبول شوم خيلي خوشحال مي شوم كه خيلي از بچه هاي شهر هاي ديگر به تهران نه براي درس بلكه براي سينماها و كافي شاپ هاي تهران و كنسرت هايش مي آيند!!
(به خدا من از خيلي هاشان پرسيدم كه همه شان هم دختر بودند البته، ولي جوابشان همين بود!!)
دانشگاه هاي تهران درست هست كه خوب هستن (البته بيشتر اسمشان خوب در رفته!) ولي من با بومي سازي مخالف نيستم... البته منظورم بومي سازي به اين شكل غير عادلانه نيست ولي به اين هم راضي نيستم كه كسي با رتبه ي كمي كمتر از من بيايد جاي من را بگيرد و من را از رندگي ام در تهران به خاطر هيجاناتش جدا كند!!
خصوصن اينكه خانواده هاي تهراني بيشتر روي بچه هاشان حساسيت دارند چه پسر و چه دختر!! پسر براي اينكه نرود دودي شود و برگردد و دختر براي اينكه نرود سراغ پسر بازي و ... چون ما هيچكداممان سر به زير نيستيم، پررو هم هستيم و اين خانواده هامان را حساس تر كرده!! در اين حد كه هيچ كدام از دوستان من نتوانستن جز چند شهرستان نزديك كه صبح بروند و شب برگردند شهر ديگري را انتخاب كنند(همه ي دوستانم ، حتي نه چندتاشان، همه ي شان!!)كه تازه خيلي بيشتر از من مورد اعتماد خانواده هاشان هستن!!
دختر- 18 ساله- تهران
این کامنت آقا مجتبی تماما منو عصبی کرد ! چه با اعتماد به نفس هم می گن عدالت اینه که رتبه ی 500 بره تهران، و 50 یزد !!
شاید حرفی که میزنم کمی به نظر پرت بیاد اما اینطوری آگاهانه یا ناآگاهانه جلوی استقلال و پیشرفت دخترها رو گرفتند. تو این سالهای اخیر خیلی از دخترها خوب درس میخوندند و تهران قبول میشدند و بعد هم برای تحصیلات بالاتر مثل ارشد و دکترا یا تخصص باز هم تهران میمونند و یا کار پیدا میکردند و به شهرشون دیگه بر نمیگشتند. به علاوه باید بگم تهران به اونا امکان آشنایی و ازدواج به شیوه مدرن رو میداد و دیگه مجبور نبودند به ازدواجهای سنتی تحت نظر خانواده تن بدند. اون پسر رو به عنوان خواستگار به خانوادشون معرفی میکردند نه دوست پسر چندین ساله! تازه زندگی در تهران افقهای جدیدی رو به روی دخترها باز میکرد. مثلا من یک دختر از یک خانواده بسیار سنتی میشناسم که برای دکترا به آمریکا رفت و الان زندگی داره که با شهرشون زمین تا آسمون فرق داره!
فعلا با اين سياستها و ادامه تمرکز امکانات و رفاه در تهران، اين شهر بزرگتر و بزرگتر خواهد شد و حرفهای صدتا يه غاز دولت و تهرانيها، جلوی مهاجرت شهرستانيها به تهران را نخواهد گرفت.
مهدی ع.
بومی‌کردن دانشگاهها در سالهای گذشته هم با شدت کمتری بود، اما این سهمیهٔ بومی را برای دانشگاه‌هایی مانند تهران و شریف اعمال نمی کردند. اگر امسال این سهمیه را برای تهران و شریف (قطب‌های دانشگاهی کشور) اعمال کرده باشند، نهایت حماقت و بی‌عدالتی است. اگر چنین کرده باشند، نشان بی‌شرفی دولت و بی‌غیرتی نمایندگان حوزه‌هایی که بومی تهران نیستند (یعنی اکثریت نمایندگان) است. ظرفیت دانشگاههای استان تهران (به جمعیت آن) بیشتر از این نسبت برای مناطق دیگر کشور است و به همین خاطر در گذشته تنها دانشگاه‌هایی مانند خواجه نصیر را در این سهمیه وارد می کردند و برای شریف و دانشگاه تهران (و پزشکی شهید بهشتی) کاری به سهمیه بومی نداشتند.
می بینید آقامجتبی! تئوریسین استیلا طلبی انتظار دارند برادر شما بیاید از استیلایش دست بشوید و آنرا دو دستی تقدیم آقازاده ایشان کند! تازه آنهم چطوری؟ با "اعتراض" نسبت به بی عدالتی. یعنی دستی دستی هم خودش را محارب نظام کند و بیندازد توی هلفدانی هم استیلایش را ببخشد. درحالیکه آقازاده ی استیلا طلب دارد خونه ی بابا ماست و چیپسش را میل می کند و حالش را ندارد به بی عدالتی اعتراض کند. چطوراست یک فرش قرمز هم بدهید زیر پای آقازاده ایشان پهن کنند.
قصد توهین یا حمله به دیدگاه حضرت عالی را ندارم (هرچند تمایل دارم) ولی متأسفانه شما هم با موجی از افکار صرفاً منتقدانه و بی‌منطق همراه شده‌اید. شما که به سادگی این طرح را "بی‌عدالتی آشکار" می‌خوانید، از آمار مربوطه هم باخبرید؟ که چند خانواده به خاطر قبولی فرزندانشان به تهران مهاجرت می‌کنند و این مسئله چه عواقبی در بر دارد؟ این مسئله نقش بسزایی در گسترش فساد اجتماعی دارد. پسر ناپخته‌ای را فرض کنید که یکه و تنها برای درس خواندن به تهران مهاجرت می‌کند. بدور از خانواده‌اش و در محیط نسبتاً بازِ تهران. مسلماً احتمال درگیری این جوان با مفاسد اجتماعی کم نیست. یا دختری را فرض کنید که در دانشگاهی در تهران پذیرفته شده. خانواده به خاطر دخترِشان خانه و زندگیِ‌شان را می‌فروشند و به تهران مهاجرت می‌کنند. که هم برای جامعه مخرب است و هم برای خانواده. این طرح مسلماً صرفاً نتایج مفید دربر ندارد؛ همانطور که انتظار هم نمی‌رود که داشته‌باشد. ولی نتایج مفیدش قابل انکار نیست و احتمالاً به نتایج مضرش می‌چربد. این طرح هم می‌تواند سبب ارتقاء سطح کِیفیِ دانشگاه‌هایِ سراسر کشور شود و هم می‌تواند آمار سربه‌فلک کشیدۀ مفاسد و معضلات اجتماعی را کاهش دهد.
البته من تهراني نيستم ولي اگر تهراني بودم حس هواداري رو پيدا ميکردم که داور گل آفسايد تيمش رو قبول کرده. خوشحال نبودم ولي راضي بودم و صداشو در نمي‌آوردم! البته برخي اظهارنظرهاي موجود در اين صفحه هم اين نتيجه رو به دست ميده که ما بيشتر ملتي منفعت طلب هستيم تا عدالت طلب. البته از برخي کامنتها بوي نژادپرستي هم به مشام ميخوره. مثل اون دوستي که ميگن رتبه 50 چشمش کور چون شهرستانيه حق نداره بياد تهران درس بخونه و جاي رتبه 500 تهراني رو تنگ کنه! دوستي هم در رابطه با فساد و هزينه‌هاي ناشي از مهارجت و... فرمودند. در جوابي ايشون بايد به جمله پيامبر اسلام استناد کرد که فرمود: اطلبو‌العلم ول بالصين. اينها مسائليه که به خود خانواده‌ها مربوط ميشه و اگه دلشون نخواد انتخاب نميکنند. اگر قرار بود به فرمايش ايشون عمل بشه که اين همه دانشمند روستازاده‌اي که در تاريخ علم نامشون ثبت شده هيچوقت از زمين کشاورزي پدري نبايد بيرون ميومدن و معلوم نبود الان در کدام نقطه علم ايستاده باشيم؟
دلم ميسوزه براي کساني که فکر ميکنند همه مشکلات اين مملکت با اضمحلال جمهوري اسلامي حل ميشه
ضمناً عذرخواهي ميکنم به خطار بکار بردن بيش از حد کلمه "البته". نتيجه چک نکردن متن پيش از انتشار همين ميشه!
Does it really matter in these days to go to PEZESHKEE or SHOGH-l AZAAD?
In the current society in Iran that recently graduated doctor has NO FUTURE ,going to medical school is only good for someone who really wants to be a doctor as if someone wants to be a Truck driver!
chakereem goshzad Jaan
Do you remember in our time you could decide which university as long as you were not MOJAHED or ..
Oss Meytee Dallock
Does it really matter in these days to go to PEZESHKEE or SHOGH-l AZAAD?
In the current society in Iran that recently graduated doctor has NO FUTURE ,going to medical school is only good for someone who really wants to be a doctor as if someone wants to be a Truck driver!
chakereem goshzad Jaan
Do you remember in our time you could decide which university as long as you were not MOJAHED or ..
Oss Meytee Dallock
خطاب من به دوستانیه که میگن سهمیه مناطق اینجوری بوده که رتبه ی 3 منطقه دو مثلن هزار کل بوده، من خودم تو کنکور رتبه م 110 منطقه 2 بود و 300 کل شدم. اگر منطقه ی 1 بود حدودن 180 میشدم. یعنی اختلاف اونقدرها نیست. اونم با توجه به این که کمترین امکانات (حتی مدارس سمپاد) توی شهر ما نبود.
ضمنن تهران یا شهر بزرگ قبول شدن گاهی تنها راه پیشرفت برای جوانان و بخصوص دخترهای شهرستانی هست. در صورتی که بچه های خانواده های ساکن تهران حتی در صورت رفتن به دانشگاه شهرستان نهایتن به تهران برمیگردند و راه پیشرفت براشون بازه. این همه استاد و محقق داریم که شهرستانی هستند. یعنی باید بومی قبول میشدند؟
با سلام و عرض ادب خدمت مديريت وبلاگ
سایت بسيار خوبي داريد
در راستاي پيوند بين وب هامون مايل هستم با هم تبادل لينک کنيم
اگه شما هم با من موافقيد عنوان لينکتون رو برام بفرستيد تا در سايت قرار بديم
عنوان لينک ما : آريا موبايل دات نت
با تشکر
مشکلشون اینه که نمیتونن امنیت کافی خوابگاه مناسب و امکانات دیگه رو برای دانشجوی شهرستان تامین کنن وبه جای اینکه این مشکل رو حل کنن میان صورت مساله رو پاک میکنن و حکم میدن که هرکی تو خونه خودش بمونه تا خودشون هم همه چیز رو بتونن تحت کنترل داشته باشن. حداقل قبل از انتخاب رشته نیومدن آگاهی کافی بدن که داوطلبهای بیچاره و مشاورینشون نتایج سالهای گذشته رو ملاک قرار ندن. فقط دلم برای بچه هایی میسوزه که بعد از این همه مدت درس خوندن و سختی کشیدن و آوردن رتبه 2 رقمی و 3 رقمی با دیدن نتیجه نهایی باید کارشون به بیمارستان بکشه. واقعا متاسفم
با توجه به تجربه خودم ودوستانم کلاس کنکور معلم امکانات و....... هیچ کدوم تو موفقیت ما تاثیر نداره در نتیجه سهمیه یه منطقه چیز بیهوده ای که سالها ما باهاش کنار امدیم حالا برای اولین بار یک طرح منطقی تصویب شده ه به نظر من تنها اشکالش نحوه اطلاع رسانی اون بوده که همه ما رو غافگیر کرده والبته یه اشتباه کوچیکی وقابل گذشتی هم نیست .
دوستان شهرستانی هم باید بدونن که با مخارج که این روزها سر به فلک می کشه اغوش خانواده بهترین مکان برای تحصیل .
اين سهميه بندي بسيار احمقانه هست و افراد مستعد رو از حق مسلم خودشون محروم ميکنه. طبق معمول آقا زاده هاي خنگولي بوده اند که با اينجور دوپينگ ها فقط ممکن بوده بتونن دانشگاه خوب قبول شن .فلسفه وجودي قوانين هم در جمهوري اسلامي معمولا همينه.تا اينجاش چيز عجيبي نيست عجيب اينه که گوشزد که هميشه شعارش خوردن نان به نرخ روز و استيلا طلبي به هر قيمته ،حالا با گذاشتن هندوانه زير بغل دانشجوهاي تهراني ميخواد اونا آرمانگرا بشن و به اين حق کشي اعتراض کنن مثل اينکه مردم ايران به پنالتي که داور به
نفع عربستان نگرفت اعتراض کنن!
Rose
هما جون اگه بابا و يا بابا بزرگ تو هم, آغوش خانواده رو به تهرات اومدن ترجيح داده بودن تو هم الان از مزاياي تهران نشيني بهره مند نميشدي!
Rose
البته واضح و مبرهن است که منظورم از تهرات , تهران بود .همون شهري که 90% امکانات و ثروت مملکت توش کپه شده
Rose
هه! گوشزد داره حرف از عدالت میزنه... خودت خندت نمیگیره از این حرف؟
تهرانیا برن جلو در سازمان سنجش اعتصاب راه بندازن پلاکارد بزنن که "حق گوشزدو بدید بهش" خوبه؟
--ما ساکنین تهران نهایت اعتراض خود را به قبولی فرزندانمان در دانشگاه شهر خودمان اعلام میکنیم و این اقدام زشت و شرم آور را محکوم میکنیم--
اصلا چه معنی داره ما تو شهر خودمون قبول شیم مگه بچه های شهرستان 1000کیلومتر اون طرف تر نیستن که دوس دارن بکوبن بیان اینجا 1001 مصیبت( شلوغی=آلودگی هوا، جرم و جنایت،..) واسمون درست کنن؟؟؟
لطفآ بچه های مارو مردود! و اونا رو بفرستید بیان!
کاوه
من دانشجوی دانشگاه تهرانم - رشته برق - ساکن تهران!
دوستان شهرستانی وقتی حرف از تهران میشه کلی شاکین که چیه این شهر مزخرف... اه! اوف! پیف! همش به یاد 33 پل و کنار دریا و جنگل کویر و... هستن.
برام جالبه! حالا که قراره همونجا تو شهر قشنگ خودشون بمونن چرا اینجوری جلز ولز می کنن...
محمد
مي خوام ببينم اين دوستان راسيست تهراني بالا ، خودشان نسل اندر نسل تهروني بودن يا فرزندان شهرستانيهاي مهاجرند؟ و اگر والدين اونا به هردليل به تهران مهاجرت کردن ، چرا ديگران حق اين کار رو ندارن؟ اون هم به موجه ترين دليل که تحصيل باشه؟
Rose
سلام راستش از خوندن اين مطالب بالا اصلا تعجب نکردم فقط يک ار ديگه به اين مثل قديمي "خلايق هرچه لايق" ايمان آوردم. تو اين مملکت صحبت از عدالت واقعا وقت تلف کردن هست.سابقه تاريخي ما نشون داده که فقط وقتي صدامون در مياد که منافع کوتاه مدت خودمون در خطرميوفته چون حتي از درک منافع بلندمدت عاجزيم! که اگه اينطور نبوديم الان اوضاع مملکت به اين صورت نبود ! يک روز سهميه دخترا و کم ميکنن،پسرا خوشحال ميشن.يک روز درحق شهرستانيا ظلم ميکنن ،تهرانيا خوشحال ميشن....،فقط متاسفم. يک پزشک فارق التحصيل دانشگاه تهران
این طرح به نظر من هم عادلانه نیست (هرچند این نظر را سردستی و با توجه به تجربه شخصی خودم ابراز می کنم). اما این از سوی دیگر خسته شدم از بس به سبک احمدی نژادی اینور و آنور از عدالت شنیدم و خواندم. گویا اینجا هم مستثنی نیست...
اما فعلا بدون وارد شدن به بحث به یک نکته حاشیه ای اشاره می کنم: آیا بار این بی عدالتی (فرضی) را می توان به دوش پذیرفته شدگان انداخت؟ واقعا آنها باید چه بکنند و به چه اعتراض کنند؟ به قبول شدنشان؟ مثلا بخواهند که آنها را مردود اعلام کنند و بعد...و بعد لابد از این سازمان سنجش و از این وزارت علوم انتظار داشته باشند که از نو پذیرشی مطابق استانداردهای "عادلانه"(؟) صورت بگیرد؟؟
اگر انرژی و نشاطی در جنبش دانشجویی باقی مانده باشد، بهتر است در راه اعتراضات معنی دار به مدیریت کشور صرف شود نه چنین چیزهایی.
تمام فواره هاي شهر به اصطلاح بزرگ تهران!از سد كرج تامين ميشود، اگه يه دونه فواره تو كرج ديدي جايزه داري!!!
نميدونم اين تهرون مخصوصا بعدانقلاب چه گلي به سر اين مملكت زده كه بايد تمام مملكت جور اونو بكشن؟!
شهري مثل كرج برابر بيست استان درآمد براي اداره دارايي جذب ميكنه اما وضعيت ظاهريش مثل يه دهات هم نيست.
ميخاستم بگه كه فقط مورد كنكور تنها عامل تبعيض نيست همين!
(آينه)
اتفاقا" با مجتبی موافقم.
مریم
ای کاش قبل از اینکه بخواهند این عدالت مسخره را برقرار کنند ابتدا به برقراری عدالت در ارائه امکانات به شهرستانها و سپس دانشگاهها می پرداختند. حتما دانشگاههای تهران مزایایی دارد که دانشجویان شهرستانی زحمات فراوان رفتن به تهران را قبول می کنند.
عادلانه فکر کردن یعنی خودمان را در موقعیت تمامی طرفین قرار بدیم و بعد قضاوت کنیم نه اینکه بسته به موقعیت خودمان از اجرای این عدالت انتقاد کرده یا طرفدارش بشویم. بنابراین نمیشود به دلیل زندگی در یک شهر خاص یا از رفتار غیر منطقی بعضی شهروندان دلیلی برای حمایت یا رد این موضوع تراشید.
این عدالت ناقص و بی سر و ته محصول ناقص اندیشی مسئولان کشور ماست. مسئولانی که در همین کشور بزرگ شده اند...
نمی دانم آیا اگر ما هم در موقعیت آنها قرار میگرفتیم و با دانش و اطلاعات محدود عهده دار کارهای جدی و اساسی مملکت میشدیم چه تصمیماتی میگرفتیم؟..
اكر قرار است نخبكان با نمرات حوب وارد دانشكاه ها نشوند حوب جون تنبل ترين ها حزب اللهي هستند نمرات از ته به صدر بيايند . فرهاد-فرياد
Do you have any idea? Click here and post a Comment