حرامزادگی نجات بخش!


چند شب پیش بیماری داشتم که مبتلا به "بیماری پلی کیستیک بالغین" بود.آنچه از این بیماری لازم است بدانید و به بحث امروز مربوط می شود این است که اولا اکثرا در دهه چهل و پنجاه کلیه هایشان از کار می افتد و کارشان به دیالیز می کشد و ثانیا از طریق اتوزوم غالب منتقل می شود و اگر یکی از والدین مبتلا باشد همه فرزندان نیز مبتلا می شوند.
اگرچه پنج تا ده درصد فرزندان ممکن است در بیماریهای اتوزوم غالب مصون بمانند که دلایل متعددی دارد.
از مرد جوان پرسیدم که چند خواهر و برادر دارد و گفت مجموعا هشت فرزندیم و من فرزند پنجم هستم.
پرسیدم بقیه فرزندان هم مبتلا هستند؟
پاسخ داد که چهار نفری که از من بزرگترند مبتلا نیستند و من و سه فرزند کوچکتر فقط مبتلاییم!
حالا پرسشی از شما دارم و آن این است که به نظر من طبق احتمالات حداکثر یکی از فرزندان باید از بیماری مصون می ماند و با توجه به اینکه چهار فرزند بزرگتر از او هیچکدام گرفتار این بیماری نشده اند محتمل ترین علت آن است که مادر خانواده تا زمانی که جوان تر بوده و امکانش را داشته!! به شوهرش خیانت کرده و چهار فرزند سالم از مرد یا مردان دیگر حامله شده است و سپس بچه های بعدی را از شوهرش آبستن شده است.
با قبول این فرض سوال من این است که اگر شما جای فرزندان سالم این خانواده بودید نسبت به مادر خود چه احساسی داشتید؟
منظورم این است که او با خیانت خود سبب حرامزادگی شما ولی در عین حال حفظ شما از یک بیماری بسیار آزار دهنده و نهایتا مهلک شده است...آیا قدر شناس او بودید یا از او متنفر می شدید؟
لطفا سن و جنس و محل زندگی خود را ذکر کنید.

پی نوشت:
کسانی که به سبک نوشتن من آشنایند نیک می دانند که ماجراهایی که به عنوان مقدمه بر نوشته های ایچنینی نوشته می شوند فقط به عنوان داشتن یک پیش زمینه ذهنی نسبت به موضوع نگاشته می شوند و نه به عنوان یک فکت علمی و قابل اتکا.
بر همین اساس در پاسخ به دوستی که در کامنت دانی نوشته اند
"قضاوت شما اشتباه و غیر علمی است . بیماری اتوزومال غالب بیماری است که اگر یکی از والدین بیمار و دارای ژن معیوب باشد 50 درصد فرزندان احتمال ابتلا به بیماری را دارند و طبق قانون احتمالات این احتمال برای هر حاملگی و هر بچه فقط 50 درصد است"
عرض می کنم که
بیماریهای اتوزومال غالب می توانند ژنوتیپ خالص داشته باشند(AA) یا ناخالص (Aa)
اگر زنوتیپ خالص داشته باشند قاعدتا باید صد در صد بچه ها درگیر شوند اما در عمل حدود 95% بچه ها درگیر می شوند که علل مختلفی دارد از جمله عدم تاثیر صد در صد ژنها و موتاسیون و مهمترین آنها رابطه خارج از چارچوب ازدواج زوجه است.
اگر من در شرح ماجرا ذکر کرده بودم که همه برادران و خواهران پدر بیمار نیز مبتلا به بیماری پلی کیستیک کلیه بوده اند مشکل (تا حدودی) حل می شد و می توانستم پدر بیمار را ژنوتیپ خالص بنامم و دلیل علمی برای مطلبم فراهم کنم.
اما من این کار را نکردم و در آینده هم نخواهم کرد چرا که این جزییات اصلا به ماجرا و سوالی که من می خواهم بپرسم مربوط نیست و فقط باعث سردرگمی خواننده غیر پزشک می شود.
اما راجع به دوستانی که بعضا با لحن ناخوشایند

"
آقا جون ریدی تو قانون احتمالات. احتمال نمی گه که مثلا از n تا بچه فقط یکی به این بیماری مبتلا نمیشه و اگر دو تا شد اون یکی حرومزاده است. میگه احتمال این که یک بچه سالم بمونه یک بر روی n و اگر بخواد دو تا سالم بمونه یک بر روی n^2 و همین طور تا آخر. برای اطلاع بیشتر با مهندسین برق موجود در وبلاگستان تماس بگیرید."
سعی کرده اند که به من احتمالات بیاموزند عرض می کنم که اولا این هم مربوط به بحث نیست و ثانیا احتمال اینکه حادثه ای که در هر بار 5% احتمال وقوع دارد چهار بار تکرار شود فقط 6 در ملیون !! احتمال وقوع دارد.
به بیان دیگر من ترجیح می دهم آن 999994 در ملیون را باور کنم تا این 6 در ملیون را...
باور نمی کنید از جامعه شناسان وبلاگستان بپرسید!

36 نظرات:

در بلاگ نیوز لینک داده شد
نقض عهد در هر پیمانی نکوهیده است ، قبول خیانت به صرف کسب امتیازات شخصی ، نشانه خودخواهی ست درست شبیه حالیت که ما با زن شوهرداری رابطه برقرار کنیم و بگوئیم چون نفع شخصی از این رابطه می بریم ، گور پدر شوهر زن
آزادی فردی قبول اما باید توجه داشت زن می بایست ابتدا قطع رابطه میکرد و بعد با هر که خواست هماغوش می شد همانگونه که مردان حق ندارند با داشتن همسر با دیگری رابطه برقرار کنند ، چه صیغه ای و چه تحت عنوان تجدید فراش قانونیو چه بصورت مخفی
تا زمانی که نفع شخصی را به منفعت جمعی ترجیح دهیم ، در هیچ زمینه ای پیشرفت نمی کنیم

یادم رفت ، ساکن آلمان هستم و مذکر
در ضمن دوستان در هنگام پاسخ باید توجه داشته باشند که این مادر در هنگام ایجاد ارتباط با دیگری ، به تنها چیزی که فکر نمیکرده ، به دنیا آوردن فرزندان سالم بوده !

فرهاد عزیز
توضیحت مقبول اما پرسش من این نبود.
از لینکت هم سپاسگزارم

مادر به این فکر نمی کرده ولی نتیجه عملش ایجاد فرزندان سالم بوده است.
من نمی خواهم از دید یک ناظر بلاطرف نظرتان را بفرمایید.
منظورم این است که آیا اگر شما یک طرف این قضیه و یکی از فرزندان سالم این زن بودید برای شخص شما تحمل این بیماری آزار دهنده و مهلک آسان تر بود یا تحمل حرامزاده بودن؟
و آیا از مادر خود سپاسگزار بودید یا متنفر؟

خیلی جالب بود.
من در مورد خیانت مادرم به پدرم ( فقط به خاطر زیر پا گذاشتن قول احتمالی در مورد عدم رابطه با غیر) دلگیر میشدم اما از نظر رابطه خارج از عرف اون رو به خاطر لذت بردن از دنیا , جوانی و پایبند نبودن به عرف های مزخرف تحسین می کردم.
20 / تهران

اتفاقات زیادی دیدم که احتمالش از این کمتر بوده. نمی‌تونم مطمئن باشم که خیانت کرده ولی اگر کرده باشه هم فکر می‌کنم به شوهرش مربوطه نه به بچه‌هاش یعنی این شوهرشه که بهش خیانت شده. این که اسپرمی که بعدا به من تبدیل شده از کجا اومده زیاد برام مهم نیست.
نیما/۲۳/ونکور

و در مورد این سوالی که تو کامنت بالایی پرسیدی... من مشکلی با (به اصطلاح) حرامزاده بودن ندارم ولی مسلما از بیماری خوشم نمیاد.

گوشزد عزیز
منظور منهم همان دید فرزند است ، یعنی چطور می توان از مادری که بدون توجه به من و تنها بجهت حظ وافر از بدنش ، رابطه ای را قبول کرده ، تشکر کرد .
مثل اینکه فردی بخواهد شیشه پنجره اتاقم را بشکند اما بخطا ، سنگش به سر جانوری برخورد کند که در حین حمله به من ست ، من جان سالم بدر میبرم اما نمی توانم از سنگ انداز تشکر کنم که شیشه اتاقم را نشانه رفته .
تنها در صورتی میتوان از مادر متشکر بود که نفع خودم را بر همه ارزش ها ترجیح دهم.

ارزش؟

I would check my self through DNA to make sure if I am my real father's daughter or not. If I was not my dad's daughter,I think I would become mad at my mom but at the same time happy for not getting that disease but overall I would not be comfortable wit the whole situation.

I am a woman leaving in California 35 years old !

دکی جان نفرمودید بابای اینا (به عبارت دقیقتر شوهر مادرشان)مبتلا بوده یا نه! اگر بوده فرضیه شما محتمل است اگر نه روند قضیه معکوس میشود جناب! باید تیترش بشود حرامزادگی نکبت بخش!

بله...
پدرشان مبتلا بوده و پس از چند سال دیالیز از این بیماری در گذشته است.

از مادرم ممنون مى شدم، كه بيمار نيستم، حرامزادگيش خيلى مهم نبود، 33 ساله تورنتو

کیوان سی و پنج درجه هم جا گذاشته جا پای تو و از روش تو برای جذب خواننده استفاده کرده . اتفاقا نتیجه هم گرفته . اقلا کپی رایت این روش رو به اسم خودت ثبت کن گوشی جون :
http://blog.35dg.com/?id=1824

قضاوت شما اشتباه و غیر علمی است . بیماری اتوزومال غالب بیماری است که اگر یکی از والدین بیمار و دارای ژن معیوب باشد 50 درصد فرزندان احتمال ابتلا به بیماری را دارند و طبق قانون احتمالات این احتمال برای هر حاملگی و هر بچه فقط 50 درصد است

ساکن تهران، مونث.28 ساله
راستش خیلی جالبه که بعد از این همه سال توسط قانون احتمالات می شه به کاری که مادره در اون همه سال قبل کرده پی برد.من فقط کف کردم و اصلاً قادر نیستم که قضاوت کنم که کدوم بهتره فقط دلم می خواد بدونم این مادر چه اجباری داشته 4 تا دیگه بچه بیاره همان 4 تا واسه اثبات تواناییش در بچه دار شدن کافی نبود؟؟؟!!!اگر 4 تا اولی را می داشت شاید نه دستش رو می شد و نه بچه ناسالم می داشت.

آقا جون ریدی تو قانون احتمالات. احتمال نمی گه که مثلا از n تا بچه فقط یکی به این بیماری مبتلا نمیشه و اگر دو تا شد اون یکی حرومزاده است. میگه احتمال این که یک بچه سالم بمونه یک بر روی n و اگر بخواد دو تا سالم بمونه یک بر روی n^2 و همین طور تا آخر. برای اطلاع بیشتر با مهندسین برق موجود در وبلاگستان تماس بگیرید.

مرد73ساله تهران
مگرنمیشوداین مردپس ازدنیاآمدن بچه های سالم، بیماری گرفته باشد؟

این سوال از اساس اشتباه و مضحک است و وقتی دقت کنی می بینی سبقه ی مذهبی عمیقی هم از قضا پشت این سوال نهفته! همان باور مذهبی ای که معتقد است همه ی انسانهای روی زمین "می بایست" به دنیا می آمدند (به عبارتی چاره ای جز به دنیا آمدن ندارند) چون همه ی آنها توسط باریتعالی در روز الست به وجود آمده و پیشاپیش به دنیا آمدن را لبیک گفته اند! همان باور مذهبی ای که به پدیده ای به اسم "روح" باور دارد. این کالبد من نیست که "من"را می سازد. همان موجود موهوم، روح، است که هویت مرا شکل می دهد. این روح باید داخل کالبدی جای می گرفت تا بتواند چند صباحی را روی زمین بچرخد. حال اهمیت ندارد که این کالبد چگونه و توسط کدام تخم و ترکه شکل گرفته. به هرحال آن که آن داخل نشسته و می اندیشد "من" ی است که فارغ از کالبد به هرحال وجود می داشت!
مسخره بودن این سوال از آنجا ناشی می شود که آدم حاصل از آمیزش این زن با شوهرش مطلقا نمی توانست همان آدمی باشد که از آمیزش او با مردی دیگر حاصل شده! به عبارت دیگر خوشحالی ناشی از سلامت بودنش به خاطر متفاوت بودن پدر ذاتا امر بی معناییست! اگر این زن در آن مقطع زمانی که این بچه ی سالم را باردار بود، از شوهرش باردار بود، حاصل آن بارداری این آدم فعلی نبود که حالا بخواهد مقایسه کند و بگوید آخ جون! خوب شد اینجوری شد که تنم سالم باشه!
پی نوشت1: ذیل این پست در کامنت دومش افاضاتی فرموده ایم. هم خود پست و هم افاضات ما با این کامنت مرتبط است:
http://onstupidity.blogspot.com/2008/09/blog-post.html#links
پی نوشت2: کامنت 15 نوشته ی آقا یا خانم roadrunnermd که ظاهرا خودشان هم پزشک هستند و از آمار وارقام و احتمالات این بیماری مطلع، بسیار جای تامل است! ایضا کامنت دکتر فاوست. اصولا کل فرضیه و کشف و شهود سرکار را می برند زیر سوال! خلاصه که با این اوصاف نمی دانم اصلا ارزش دارد کسی بیاید نظر هم بدهد دیگر؟!

الهه

سلام
من فکر می کنم که حداقل 4 نفر از پدرای اون 8 تا طفل معصوم این مریضی رو نداشتن و مریضیای دیگه داشتن، اما در مورد اون مادر هم می تونم بگم که چون پدرهای بچه ها رو با سوابق پرشکی شون انتخاب نمی کرده نمی تونیم بگیم که خیانت هاش قابل تقدیره
اما این شیوه زندگی طبقه فرودست، کم آزار ترین آثارش همین بیماری های جسمیه که شکر خدا پزشکی اینقدر پیشرفت کرده و پول نفت هم اینقدر ازش می مونه که یه چاره ای واسش بشه، اما وای به حال بیماری های روانی و اجتماعی این طبقه که دیگه اونو باید تو دادگاه ها و کلانتری ها دید.
آرش هستم 33 ساله

ghadr shenas
arshia 20 sale

از مادر ممنون می شدم. راستش دوزار هم برایم اهمیت ندارد که به اصطلاع عوام "حرامزاده" می بودم. برای من مسخره است که چهار تا جمله عربی و دو تا بله گفتن معیار این باشد که این بچه حلال زاده است یا حرامزاده! اصلن خود حلال و حرام برایم از بیخ محلی از اعراب ندارد. بیست و پنج ساله از هلند

زن، 29 ساله، 4 سال است که ازدواج کرده‌ام، تهران
دوستانی که در مورد احتمال نظر داده‌اند، دلیلشان درست است. مخصوصا در قوانین احتمال مربوط به بیماری‌ها، احتمال بیمار یا سالم به‌دنیا آمدن هر بچه، مستقل از سایر بچه‌ها است. اما خوب شما این مقدمه را برای بحث دیگری پیش کشیده‌اید. اگر من خودم را جای فرزند سالم بگذارم، باید ببینم نظرم راجع به مادرم و مردی که به‌عنوان پدر می‌شناسم چیست. فکر می‌کنم اگر مادرم را دوست داشته باشم از این کارش متشکر هم باشم اما ممکنه بابت این‌که پدر واقعیم رو بهم معرفی نکرده دلخور بشم. در ضمن من به حرامزادگی اعتقاد ندارم. این لغت و این مفهوم از نظر من مصداق فریب مردم و برای ایجاد طبقه‌بندی خاص (فرهنگ مذهبی) توی جامعه است. شاید اون زن به اجبار با شوهرش ازدواج کرده و باهاش همبستر شده، آیا این رفتار ناپسندتری نیست یا چون یه نفر نیم جمله گفته و اون‌ها به عقد هم درآمدن هیچ مشکلی نیست؟
راستی من قبلا به لفظ هرزه و هرزگی در مورد زنان توی وبلاگ شما برخوردم، شخصا از این جور واژه‌ها خوشم نمی‌یاد، آیا یک زن نمی‌تونه در مورد تنش تصمیم بگیره ولی یک مرد می‌تونه بدون انگ هرزگی هر کاری با تن خودش، تن زنان و گاهی مردان دیگه انجام بده؟ آیا یک زن تن‌فروش به‌دلیل فقر مالی یا فقر محبت جنسی از طرف شریکش این کار رو نمی‌کنه؟

اگر نظر رودرانر درست باشه از لحاظ پزشکی من فکر میکنم خود احتمال طبق قضیه اینفینتی زیر سوال میره که تعریف دقیقش میشه اگر مادر بی نهایت بچه داشت اون وقت نصف اونا باید ژن رو می گرفتن! با این تفاسیر احتمال خیانت مادر منتفی است مگر اینکه شما تست دیگری از افراد خانواده گرفته باشید که ثابت کند طرف خیانت کرده.
زن 34 در ضمن اگر فقط سوالتون درباره خیانت سرکار خانم والده بوده باشد خوشحال میشدم که حداقل ثمره عشقم نه هم آغوشی ملال آور یک زوج به ظاهر خوشبخت!

pire mard ,what is wrong with you???chera hamash chizaye sexi tooye zehnet hast??

خانمی به نام "الهه" کامنتی گذاشته‌اند و مطرح کرده‌اند که نفس این پرسش مسخره است و مثلاً دلیلی آورنده اند.
سؤال من از ایشان این است که «آیا شما درکی نسبت به مفهوم تئوری احتمالات ندارید واقعاً؟»
و وقتی این کامنت خودتان را می‌خوانید، خنده‌تان نمی‌گیرد؟
آن‌قدر حرفی که در این کامنت زده شده، خنده‌دار است، که بعید می‌دانم کسی که تا دوم راهنمایی هم درس خوانده باشد، بتواند این حرف را بزند.
کامران / 28 ساله / تهران

گوشزد جان
یه مطلب یادم رفت
من اگر فرزند سالم این مادر بودم ، باز ه م بجهت سلامت از چنین مادری تشکر نمی کردم چون همانطور که خودت استادی ، نطفه حاصل اسپرم مرد و تخمک زنه ، یعنی اگه مادرم خیانت نمی کرد من اصلا زاده نمی شدم که معلول باشم یعنی من فقط زمانی بوجود می آمدم که این مادر با مردی که الزاما از آمیزش او و زن مرا بوجود می آورد ، همبستر بشه و اگه مادر خیانت نمی کرد و با شوهرش می شاخت ، ممکن بود بچه های معلول بوجود بیاند اما مطمئنا من بوجود نمی آدم تا معلول باشم .

واقعا سول سختیه.ولی فکر کنم سالم بودن رو انتخاب کنم

24 ساله، مرد، تهران

راستش به نظر من هم مادرم "من" رو نجات نداده بود از بیماری. من فقط فرزندی بودم از مردی غیر از پدر شناسنامه ایم. فکر کنم اگه دکتر خانوادگیمون بودین ترجیح میدادم بهم نگین این موضوع رو! مطمئنا کار نادرستی کرده بود مادر من در این شرایط (خیانت)و مطمئنا قدر شناس از او نمیبودم. در مورد تنفر ... نمیدانم ... به احتمال بیش از 50 درصد ...

به نظر من ژنتیک بهتر رو به ارث بردن همیشه بهتره، حالا از هر راهی می خواد باشه، آدم یه عمر با ژنهاش باید زندگی کنه، حالا سر چیزای دیگه رو میشه یه جوری شیره مالید...
f/25/tehran

A Movie about Hafez
http://hafezebozorg.blogfa.com/

salam
gooshzad jan chand sal pish dar faseleh 6 mah 3 bar baraie man moshkeli pish aamad ke ehtemal voghooe paiapeiesh az lahaz pezeshki 1 dar 60 milion bood
in ehtemal ro az khodam dar naiavprdam, caryotype in natijeh ro behem dad
negar

آقای دکتر شما باز وارد چیزهای باریک شدید!؟ یقینا مادر آن بچه‌ها عشق بیشتری به این بچه‌ها داشته، که این خود باعث می‌شود بچه‌های حرامزاده یقینا خیلی خوشبخت تر از دیگر بچه ها باشند و مفید تر برای جامعه.
تازه مگر حرامزاده بودن چه عیبی دارد!؟ توی نروژ تقریبا کمی نزدیک به نیمی از بچه‌ها حرامزاده به دنیا می‌آیند زیرا بیشنر ذوج‌ها این روزها کمتر با هم ازدواج می‌کنند، حتی بعضی از همین حرامزادگان در ازدواج پدر و مادر خود هم شرکت می‌کنند، خیلی هم به آنها خوش می‌گذرد.

در این قضیه فقط می‌توان متشکر اقبال بود چرا که میان حرامزادگی و مرض، اولی را انتخاب کرده. ولی قضیه در مورد مادر اصلاً جایِ تحسین و تقدیر ! ندارد که هیچ بلکه جای بسی تنفر و انزجار دارد. در واقع سرنوشت، انسانِ فرومایه‌ای را ابزاری برای مصونیت شما از مرض قرار داده. با این تعبیر کاملاً واضح است که هیچ سپاسگذاری‌ای متوجه مادرِ خطاکار نیست. البته باید متذکر شوم‌ که همانطور که خودتان فرمودید قضاوت شما در مورد ژنوتیپ ِ خالص ِ پدر درست است که بر اساس احتمالاتی که خودتان استفاده کردید؛ احتمال تشکیل ژنوتیپ ِ خالص ِ این بیماری بسیار کم است. (در صورتی که پدر بزرگ و مادر بزرگ ِ بچۀ بیمار، هردو دچار بیماری باشند که بعید است)
مذکر، قاهره، 18

از شانس خوبم خوشحال میشدم ولی عمل مادرم راتایید نمیکردم.

وقتی ازدواج میکنیم یعنی یک سری تعهدات رو می پذیریم. مثلا خیانت نمیکنیم یا برای زندگی به صورت مشترک تصمیم میگیریم و ...
اما این قوانین به اصطلاح اسلامی تعادل زندگی خانوادگی رو به هم زده.
در عربستان حضرت محمد باید برای ترویج دین اسلام به نحوی حمایت مردان رو به دست می آورده و از طرفی جلوی خشونت وحشیانه آن قوم بسیار بدوی را می گرفته. بنابراین گفته دختران خودتان را نکشید در عوض از 9 سالگی به آنها به اسم ازدواج تجاوز کنید. اما تعدادی از عربها بوده اند که قبلا ازدواج کرده بودند بنابراین برای جلب حمایت آنهاکه بسیار هم مهم بوده اند, به آنها اجازه گرفتن 4 زن یا دختر بچه رسمی و مابقی غیر رسمی را داده است. در عوض زنان را از مرگ نجات داده اماآنها را تبدیل به برده جنسی کرده است. شاید به این امید که بتوانند خودشان را روزی از این بردگی نجات دهند.
وضعیت زنان آن روز هم ایجاب میکرده که اختیار سرنوشت آنها به دست همان مردان باشد و البته آن مردان چیزی غیر از این را هم نمیپذیرفتند.
بنابراین مذهبی متناسب با آن قوم و آن شرایط زمانی شکل گرفته است.
اکنون ما آن مذهب را با تمام شرایطش پذیرفته ایم از جمله شرایط بدوی ازدواج آن.ازدواج قرارداد یکطرفه ای شده که زن نمیتواند آن را به هم بزند و از طرفی حق اعتراض به آوردن شریک در آن را هم ندارد...

حالا قضاوت کنید اگر زنی در چنین شرایطی خیانت کند آیا کار بدی انجام داده ؟
زنی که ممکن است بارها و بارها به هر دلیلی, منطقی یا غیر منطقی از ازدواج خود پشیمان باشد...

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes