قضاوت 10
از دیروز صبح تا به حال یک نام ذهن مرا به خود مشغول کرده است...عبدالله فریور!
شکل خلاصه شده و در عین حال دراماتیزه نشده قضیه از این قرار است که آقای عباس قناد ساکن ساری دختر خود نغمه 16 ساله را جهت فراگیری ارگ به کلاس آقای فریور می فرستد و ایشان با وجود داشتن زن و دو فرزند با نغمه ارتباط عاطفی (با توجه به گفته های طرفین ارتباط عاطفی تقریبا دو طرفه) برقرار نموده و سپس (احتمالا پس از یک سال) در منزل شخصی در بابل با وی نزدیکی می نماید و هفت روز بعد از اینکه آقای عباس قناد گواهی ازاله بکارت دخترش را از پزشکی قانونی می گیرد آقای فریوردر تاریخ بیستم تیر ماه 1383 نغمه را عقد موقت (صیغه) می کند.
پس از چهار سال کش و قوس دادگاه بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور رای سنگسار آقای فریور صادر و تایید می شود ولی به طور غیرمنتظره ای در تاریخ اول اسفند ماه 1387 حکم سنگسار به اعدام با طناب دار تغییر می کند.
آنطور که از مطالب سایت ها بر می آید خانواده و همسر آقای فریور نه تنها شاکی پرونده نبوده اند بلکه نهایت سعی خود را کرده اند که جلوی این حکم را بگیرند.
من قصد دارم که در اینجا دادگاهی برگزار کنم و با حضور شما به عنوان متهم، شاکی، هیئت منصفه و قاضی محاکمه منصفانه ای را که از عبدالله فریور دریغ شد برایش برگزار کنم و این محاکمه را به خانواده و فرزندانش تقدیم کنم...خانواده و فرزندانی که حتما باید ممنون سیستم قضایی باشند که عبدالله را به جای سنگسار اعدام کرده است!
بنابراین
شما به عنوان شاکی چقدر عبدالله را مقصر می دانید؟ و آیا تقصیری هم متوجه کس دیگری اعم از نغمه و پدرش و شاید همسر عبدالله می دانید؟...و آیا اصولا اگر عبدالله و نغمه شاکی نباشند پدر نغمه مجاز بوده است که کار را تا به اینجا بکشاند؟
شما به عنوان متهم و وکیل او تا چه حد وقوع جرم را قبول دارید و گناه آن را به گردن می گیرید و دفاعیه شما چیست؟
و دست آخر شما به عنوان هیئت منصفه و قاضی چگونه راجع به این قضیه قضاوت می کنید؟
آیا متهم را مجرم می دانید یا نه و چه مجازاتی برایش پیشنهاد می کنید؟
شکل خلاصه شده و در عین حال دراماتیزه نشده قضیه از این قرار است که آقای عباس قناد ساکن ساری دختر خود نغمه 16 ساله را جهت فراگیری ارگ به کلاس آقای فریور می فرستد و ایشان با وجود داشتن زن و دو فرزند با نغمه ارتباط عاطفی (با توجه به گفته های طرفین ارتباط عاطفی تقریبا دو طرفه) برقرار نموده و سپس (احتمالا پس از یک سال) در منزل شخصی در بابل با وی نزدیکی می نماید و هفت روز بعد از اینکه آقای عباس قناد گواهی ازاله بکارت دخترش را از پزشکی قانونی می گیرد آقای فریوردر تاریخ بیستم تیر ماه 1383 نغمه را عقد موقت (صیغه) می کند.
پس از چهار سال کش و قوس دادگاه بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور رای سنگسار آقای فریور صادر و تایید می شود ولی به طور غیرمنتظره ای در تاریخ اول اسفند ماه 1387 حکم سنگسار به اعدام با طناب دار تغییر می کند.
آنطور که از مطالب سایت ها بر می آید خانواده و همسر آقای فریور نه تنها شاکی پرونده نبوده اند بلکه نهایت سعی خود را کرده اند که جلوی این حکم را بگیرند.
من قصد دارم که در اینجا دادگاهی برگزار کنم و با حضور شما به عنوان متهم، شاکی، هیئت منصفه و قاضی محاکمه منصفانه ای را که از عبدالله فریور دریغ شد برایش برگزار کنم و این محاکمه را به خانواده و فرزندانش تقدیم کنم...خانواده و فرزندانی که حتما باید ممنون سیستم قضایی باشند که عبدالله را به جای سنگسار اعدام کرده است!
بنابراین
شما به عنوان شاکی چقدر عبدالله را مقصر می دانید؟ و آیا تقصیری هم متوجه کس دیگری اعم از نغمه و پدرش و شاید همسر عبدالله می دانید؟...و آیا اصولا اگر عبدالله و نغمه شاکی نباشند پدر نغمه مجاز بوده است که کار را تا به اینجا بکشاند؟
شما به عنوان متهم و وکیل او تا چه حد وقوع جرم را قبول دارید و گناه آن را به گردن می گیرید و دفاعیه شما چیست؟
و دست آخر شما به عنوان هیئت منصفه و قاضی چگونه راجع به این قضیه قضاوت می کنید؟
آیا متهم را مجرم می دانید یا نه و چه مجازاتی برایش پیشنهاد می کنید؟