پیش بینی
1- فرض کنید زن شما به مسافرت رفته است و شما با استفاده از فرصت با دختر همسایه روی هم ریخته اید!
در لحظه حساس زنگ خانه تان می خورد و شما که فکر می کنید پیتزا دلیوری برایتان شام آورده است در را باز می کنید و با کمال تعجب با دایی و زن دایی و بچه هایش روبرو می شوید که از شهرستان برای دیدن شما آمده اند!
علیرغم آبروریزی زیادی که وجود دارد قطعا ترجیح خواهید داد که آنها را به منزل راه ندهید تا از آبروریزی بزرگتری جلوگیری کنید!
2-همه شواهد دلالت بر این دارند که لایه های افراطی جناح محافظه کار دست به تقلب وسیع و گسترده ای زده اند که اکنون برای جلوگیری از آبروریزی وسیع تر نه حاضر به پذیرش کمیته حقیقت یاب می شوند و نه آنرا به مجمع تشخیص مصلت یا نهاد دیگری ارجاع می دهند.
ابعاد این تقلب و نحوه آن چنان شرمسار کننده است که ترجیح می دهند به روی مردم بی دفاع آتش بگشایند اگرچه بدانند که
آن را در همه جای دنیا نمایش می دهند...خبرنگاران خارجی را از ایران اخراج کنند و سران اصلاح طلب را به همراه هزاران نفر دیگر به زندان افکنند ...ترجیح می دهند که با دروغهای بزرگ و تفسیرهای مضحک خود را در صدا و سیما مضحکه خاص و عام کنند...در برابر اصرار به مناظره زنده در صدا و سیما به شدیدترین شکل ممکن مقاومت می کنند...هر برهانی را دال بر تقلب ناکافی و غیر مستند بدانند...به توصیه هیچ عاقبت اندیشی حتی از جناح خود نظیر لاریجانی و مکارم شیرازی مبنی بر گفتگو تن در ندهند...
همه اینها مرا قانع می کنند که فاحشه ای در سرایشان وجود دارد که باید پنهانش کنند.
3-من هم مثل دکتر مردیها باور دارم که سیاست جناح اصلاح طلب مبنی بر گریم کردن رهبر و در رودربایستی قرار دادن او شکست خورده است.
از نظر منطقی استدلال یاران رهبرصحیح است...استدلالاتی مبنی بر اینکه موسوی که ادعای قانون مداری و تبعیت از ولایت فقیه می کرده و حاضر بوده که صندوق رای را به بسیج بسپارد چرا که معتقد بوده بسیج چون ناموس خود از آن محافظت می کند...چرا اکنون روبروی ولی فقیه ایستاده است...و اگر او رییس جمهور شود چه تضمینی وجود دارد که فردا روبروی رهبر نایستد.
برپایه این موارد و دلایل دیگر من گمان نمی کنم که حکومت حتی حاضر به یک قدم عقب نشینی شود...این گفته را امروز رهبر هم در دیدار با نمایندگان مجلس گفت.
آتش بسی که رهبردر نماز جمعه به رفسنجانی پیشنهاد کرد و سرپوشیده به او گفت که هر کدام مواضع خود را در نقطه فعلی حفظ کنیم برای رفسنجانی قابل قبول نمی نماید چرا که قبول چنین آتش بسی در موضع ضعف و خالی کردن میدان به نفع رهبر، هاشمی را برای همیشه آسیب پذیر می کند.
استراتژی همیشگی حکومت "استفاده از قدرت برای حفظ قدرت" است و این استراتژی در غیاب یک قدرت فائقه همیشه جواب می دهد.
رفسنجانی نه قادر به بسیج کردن خبرگان برای ترساندن رهبر است و نه حتی اگر آنها به فرض محال بر ترس خود غلبه کنند و راضی به اینکار شوند ضمانت اجرایی برای این کار وجود دارد.
من بعید می دانم که رهبر کوتاه بیاید حتی اگر مجبور به حذف هاشمی، موسوی و کروبی گردد!
با این حال برای اینکه زیاد بر طبل نومیدی نکوفته باشم گوشزد می کنم که ماههای آینده با اضافه شدن بحران های اقتصادی که طبقات فرودست را هدف می گیرند ممکن است معادله قوا چنان به هم بخورد که پایه های حکومت را به شدت بلرزاند.
بالاترین
در لحظه حساس زنگ خانه تان می خورد و شما که فکر می کنید پیتزا دلیوری برایتان شام آورده است در را باز می کنید و با کمال تعجب با دایی و زن دایی و بچه هایش روبرو می شوید که از شهرستان برای دیدن شما آمده اند!
علیرغم آبروریزی زیادی که وجود دارد قطعا ترجیح خواهید داد که آنها را به منزل راه ندهید تا از آبروریزی بزرگتری جلوگیری کنید!
2-همه شواهد دلالت بر این دارند که لایه های افراطی جناح محافظه کار دست به تقلب وسیع و گسترده ای زده اند که اکنون برای جلوگیری از آبروریزی وسیع تر نه حاضر به پذیرش کمیته حقیقت یاب می شوند و نه آنرا به مجمع تشخیص مصلت یا نهاد دیگری ارجاع می دهند.
ابعاد این تقلب و نحوه آن چنان شرمسار کننده است که ترجیح می دهند به روی مردم بی دفاع آتش بگشایند اگرچه بدانند که
آن را در همه جای دنیا نمایش می دهند...خبرنگاران خارجی را از ایران اخراج کنند و سران اصلاح طلب را به همراه هزاران نفر دیگر به زندان افکنند ...ترجیح می دهند که با دروغهای بزرگ و تفسیرهای مضحک خود را در صدا و سیما مضحکه خاص و عام کنند...در برابر اصرار به مناظره زنده در صدا و سیما به شدیدترین شکل ممکن مقاومت می کنند...هر برهانی را دال بر تقلب ناکافی و غیر مستند بدانند...به توصیه هیچ عاقبت اندیشی حتی از جناح خود نظیر لاریجانی و مکارم شیرازی مبنی بر گفتگو تن در ندهند...
همه اینها مرا قانع می کنند که فاحشه ای در سرایشان وجود دارد که باید پنهانش کنند.
3-من هم مثل دکتر مردیها باور دارم که سیاست جناح اصلاح طلب مبنی بر گریم کردن رهبر و در رودربایستی قرار دادن او شکست خورده است.
از نظر منطقی استدلال یاران رهبرصحیح است...استدلالاتی مبنی بر اینکه موسوی که ادعای قانون مداری و تبعیت از ولایت فقیه می کرده و حاضر بوده که صندوق رای را به بسیج بسپارد چرا که معتقد بوده بسیج چون ناموس خود از آن محافظت می کند...چرا اکنون روبروی ولی فقیه ایستاده است...و اگر او رییس جمهور شود چه تضمینی وجود دارد که فردا روبروی رهبر نایستد.
برپایه این موارد و دلایل دیگر من گمان نمی کنم که حکومت حتی حاضر به یک قدم عقب نشینی شود...این گفته را امروز رهبر هم در دیدار با نمایندگان مجلس گفت.
آتش بسی که رهبردر نماز جمعه به رفسنجانی پیشنهاد کرد و سرپوشیده به او گفت که هر کدام مواضع خود را در نقطه فعلی حفظ کنیم برای رفسنجانی قابل قبول نمی نماید چرا که قبول چنین آتش بسی در موضع ضعف و خالی کردن میدان به نفع رهبر، هاشمی را برای همیشه آسیب پذیر می کند.
استراتژی همیشگی حکومت "استفاده از قدرت برای حفظ قدرت" است و این استراتژی در غیاب یک قدرت فائقه همیشه جواب می دهد.
رفسنجانی نه قادر به بسیج کردن خبرگان برای ترساندن رهبر است و نه حتی اگر آنها به فرض محال بر ترس خود غلبه کنند و راضی به اینکار شوند ضمانت اجرایی برای این کار وجود دارد.
من بعید می دانم که رهبر کوتاه بیاید حتی اگر مجبور به حذف هاشمی، موسوی و کروبی گردد!
با این حال برای اینکه زیاد بر طبل نومیدی نکوفته باشم گوشزد می کنم که ماههای آینده با اضافه شدن بحران های اقتصادی که طبقات فرودست را هدف می گیرند ممکن است معادله قوا چنان به هم بخورد که پایه های حکومت را به شدت بلرزاند.
بالاترین
12 نظرات:
I do agree with you hakim jan e aziz. I was really hopeless these last days , but I am not anymore. something has changed inside me, in my heart. I can feel it. It takes time to deal with these savages but one day, they will see the consequences of their actions. One day
nazkhatoun
ناز خاتون عزیز
روز بعد از اعلام نتایج انتخابات من همین حرفها را در خانه زدم و خانمم و پسرک شدیدا به من اعتراض کردند و در نهایت تصمیم گرفتم تا آرام شدن فضا این حرفها را ننویسم تا موجب دلسردی نشوم.
گفته ای که اینها عواقب کارهایشان را خواهند دید...شاید!
نمی خواهم بی رحم باشم اما همین بهت و خشم و چانه زنی و افسردگی میرحسین موسوی در قضایای اخیر را من بارها در افراد دیگری دیده ام.
کسانی که رتبه اول آزمونی را کسب کرده بودند و جایشان به ناحق به دیگری سپرده شده بود (از جمله خودم که از محل کارم تسویه حساب کردم و برای آغاز تخصص به تهران رفتم اما جایم را به نفر چهل و هشتم داده بودند)دچار همان بهت و خشمی شدند که موسوی آن را تجربه کرد...
آیا این تقاص همان گزینش ها است...اگر باشد من منتظر تقاص پس دادن رهبر هم خواهم ماند.
سلام گوشزد جان
من البته با نتیجه گیری مقاله آقای مردیها موافقم... ولی خوب اگر حضور گسترده نبود که دیگر حکومت هزینه نمی پردخت این را خود آقای مردیها چند خط بعد اشاره کرده اند که خوب است حکومت هزینه بدهد. خوب این هم هزینه, چه جای شماتت کسانی که در بوق شرکت در انتخابات دمیدند... مضافا کسانی که پشت کروبی بودند خود قبلن کنار کشیده بودند و احتمالا اگر مواضعشان از آقای مردیها تند تر نباشد کند تر نیست... حالا هم که با این برخوردها دیگران هم کم کم سر عقل میایند (انشاالله)... تازه به همهٔ اینها اضافه کنیم این اتفاقی که دارد در غرب میافتد و درکی که آنها از ساختار ایران پیدا میکنند تازه دارد صداهایی بلند میشود که بله این حکومت دیکتاتور است. تا دیروز برداشت این بود که این خواست اکثریت قاطع است و هیچ صدای دیگری هم نیست...
سالها پیش آقای علوی تبار جایی گفت بودند که در سیاست ایران هیچ چیز پنهانی وجود ندارد... خوب برای ما وجود نداشت ولی بعضی نیاز به شواهد بیشتری دارند... یکی هم که خودش را به خواب زده باید با چک بیدارش کرد.
شروع راهپیمایی حامیان موسوی و کروبی فردا پنجشنبه 4 تیر ماه ساعت 4:30 از چهار راه ولی عصر به سمت میدان انقلاب خواهد بود
به گزارش «کلمه»، عصر امروز مهندس میرحسین موسوی جلسه ای با اساتید عضو انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه های کشور داشت که بعد از این دیدار 70 نفر از افراد حاضر در جلسه دستگیر شدند.
درباره مکانی که این اساتید دانشگاه را به آنجا منتقل کردند اطلاعی در دسترس نیست.
نه این نهضت تمام شده و نه وقت پاشیدن تخم یاس است.
تداوم حضور مردم در خیابانها ضامن پیروزی است.
شما هم بهتر بود به توصیه خانم و پسرتون گوش کنید و این نوشته را بردارید.
Zaheran jenaab e janati hamin alan hokm e mahdooroldam boodaN E MUSAVI VA KARRUBI RO BE NOCHE HASH DADE!
iNHA BARASHUN GHODRAT MOHEMME. AZ AABERU HICH BOOYEE NABORDAN. CHE PISH E MARDOM, CHE PISH E DONYA.
دولت انگلستان حساب بانکی "مجتبی خامنهای" پسر علی خامنه ای را در یکی از بانکهای لندن به مبلغ ۱ میلیارد و ششصد میلیون دلار مسدود کرد. با آنکه دولت انگلیس از مدت ها پیش اطلاع داشت که این حساب بانکی متعلق به کیست اما بهانه ای قانونی برای کنترل آن نداشت، که با فاش شدن نقش وی در کودتای اخیر، این مجوز پیدا شد.
گفته می شود حساب های مشابهی در آلمان به مبلغ ۸۰۰ میلیون دلار به نام مجتبی تهرانی و ۷۴۰ میلیون دلار به نام فردی به اسم شجونی وجود دارد که در صورت اثبات نقش دارندگان این حساب ها در کودتای اخیر، این حساب ها نیز می تواند تا رسیدگی به آنها و مشخص شدن ارتباط دارندگان آنها با کودتای اخیر در ایران مسدود شود. مجتبی تهرانی می تواند "آقا تهرانی" رئیس مداحان طرفدار احمدی نژاد باشد که نقش مهمی در تمام حوادث 4 سال گذشته و در بسیج حزب پادگانی و حوادث 10 روز گذشته در شهرهای ایران علیه مردم و کشتار آنها داشته است. شیخ شجونی نیز از اعضای رهبری حزب موتلفه اسلامی و از جمله دست اندرکاران هدایت تیم های چماق بدست در روزهای اخیر است.
تا آنجا که ما اطلاع داریم، جمع پول هائی که افرادی مشابه افراد یاد شده در بانک های اروپائی دارند نزدیک به 10 میلیارد دلار است، که عمدتا پولی است که رانت های نفتی و دریافت حق کمیسیون در قراردادهای نفتی جمع شده است.
قضاوت، پیشبینی و تحلیل شما در مورد زور آزمایی قدرتمندان نظام و کش و واکشی که الآن میان آنها وجود دارد را قبول دارم. ولی تنها نکته ای که در سخنانتان به نظر من، جا مانده است "مردم" و اذهان عمومی است. به نظر شما کدام طرف می تواند نظر مردم را به خود جلب کند؟ آیا در این زمینه آحمدی نژاد دیگر یک مهره سوخته نیست؟ اگر هست، اصولگرایان از چه ترفندی برای جلب دوباره اعتماد استفاده می کنند؟ به نظر من باید به این نکته توجه داشت که یک دسته بدون اقبال عمومی نتنها 4 سال که 4 ماه نیز نمیتواند بر مردم حکومت کند.
با درود گوشزد عزيز
بالاخره نگفتي شرط رو بردي يا نه؟(شرطي که قبل از انتخابات بسته بودي)
به موقعش (شايد وقتي ديگر چون الان خيلي سرم شلوغه)در باره سه واژه سلطه(استعمار،استثمار و استحمار) مفصل اينجا مي نويسم(اگه کامنت رو آپلود کني(-:)به هر حال الان نزديک به 1400 ساله که استحمارمون کردند.
از بالاترین (منبع http://chebaayadkard.blogspot.com/2009/06/18_30.html) (برنامه سراسری ۱۸ تیر، خیلی مهم):
دوستان گرامی
موسوی و افراد دیگری که گوشتشون مستقیما زیر دندون خامنه ای است نمی تونند در مورد 18 تیر حرفی بزنند یا هماهنگی بکنند. خودمون بین هم باید هماهنگ بشیم و بیش از همه این بار روی دوش شما دوستانی هست که نفوذ بیشتری دارد حرفهاتون.
دو نکته هست
یکی اینکه همین الان باید در مورد 18 تیر حرف بزنیم. هدف که این نیست که دور روز قبل یک برنامه ای اعلام بشه و مردم رو بکشونیم تو خیابون و زخمی و کتک خورده بدهند. هدف اینه که رژیم امروز بفهمه این بلوا تمومی نداره اگر کوتاه نیاد. لذا خیلی مهمه که از امروز در مورد یک برنامه خیلی توفانی مثل بهمنی که رو سرشون خراب میشه اگر کوتاه نیان و به حرف مردم توجه نکنند صحبت کنیم.
دوم اینکه متاسفانه جو هیجانی و عطشی که برای خبرهای تازه وجود داره اجازه نمیده روی برنامه های بلند مدت تر تمرکز بشه. پیشنهاد برای برنامه 18 تیر راهپیمایی در چند منطقه تهرانه به صورت همزمانه که امکان تمرکز بسیج وجود نداشته باشه و حضور در راهمپیمایی هم با توجه به مختل شدن امکانات حمل و نقل و ترافیک در روز راهپیمایی برای مردم اسون باشه.
اگر 18 تیر مجبور به حکومت نظامی نشند ما باختیم. بهترن گزینه اعلام رسمی ترسیدن اینها و حکومت نظامی است. هم هزینه مردمی اش پایینه و هم قدرت در هم کوبیدن قداستشون. هدف ما باید به سمتی باشه که امروز با ارائه برنامه هایی که غیر قابل پیش گیری باشند مجبورشون کنیم اعلام حکومت نظامی کنند. لکه ننگ کامل میشه و رنگ حرکت از بحث بر سر تقلب مستقیما به سمت آقای خامنه ای منتقل میشه.
یک نقشه کامل گوگل برای راهمپیایی در چند منطقه تهران با ذکر محلهای دسترسی اماده کردیم در این ادرس
http://chebaayadkard.blogspot.com/2009/06/18.html
متاسفانه اون وبلاگ تازه تاسیسه و برد کافی نداره. به کمک شما و دوستان مثل شما که نفوذ بیشتری دارند خیلی نیاز هست برای اینجاد هماهنگی بین مردم.
پیشنهاد من اینه که همه وبلاگ نویسهایی که نفوذ کافی در فضای وب دارید همزمان برنامه 18 تیر رو به صورت پیشنهاد مشترک یا پیشنهاد یک شهروند که شما پسندید اعلام کنید.
مسیر های برنامه رو من با دقت تنظیم کردم که امکان فرار از کوچه های زیاد برای مردم فراهم باشه و منطقه نسبتا مسکونی باشه و امکان فیلم برداری از خونه ها میسر باشه. بعلاوه استفاده از گاز اشک اور هم در مناطق بیشتر مسکونی سخت تره.
برای روز برنامه پیشنهاد سبز کردن کف خیابونها با رنگ سبز هست. اینطوری لازم نیست مردم زیاد در یک میدان بمونند و قبل از متفرق شدن می تونند کل میدون را مارک کنند.
امیدوارم درنگ نکنید. فضای وب به هدایت شما ها نیاز داره. وقت تنگه. اگر این فضا بخوابه دیگه برگردوندنش خیلی سخته. صدای شما خیلی مهمه و به مردم برای توجهی که بهتون میشه مدیونید.
--پی نوشت:
پیشنهاد: میشه همین برنامه رو همزمان در شهرهای دیگه پیاده کرد. مخصوصا شهرهای بزرگ که دانشگاههای بزرگ هم دارند.برنامه ریزی با دوستان ساکن اون شهرها خواهد بود.
پیشنهاد بعدی این هست که هر کس میتونه از دوستانی که در شهرهای دیگه داره دعوت کنه که ۱۸ تیر به تهران بیان. یک شب مهمون شما دوست دعوت کننده باشن تا هم همدیگرو ببینین هم برای آزادی کشورمون کمکی کرده باشین.
دوستانی که وبلاگ دارند این مطلب رو به صورت یک پست رو وبلاگ شون بگذرند تا بتونیم تا اون روز هماهنگی لازم رو انجام بدیم.
مثال حکیمانهای زده اید. دلیل این که اینان حاضر به این همه آبروریزی شده اند، همین است نه بیتدبیریشان.
تحلیلی کوتاه دربارهی اوضاع کنونی در وبلاگم نوشته ام.
Do you have any idea? Click here and post a Comment