پیش بینی نتایج بازی سرنوشت!
می دانم که پیش بینی کردن حوادث سیاسی که موئلفه های متعددی در آنها سهیم اند کاری است که کارشناسان خبره سیاسی نیز اغلب در انجام آن ناتوانند اما باز مشتاقم که بدانم:
به نظر شما سرنوشت پرونده اتمی ایران چه خواهد بود؟
آیا جمهوری اسلامی ایران در برابر خواست شورای امنیت سازمان ملل متحد کوتاه می آید و غنی سازی اورانیوم را متوقف می کند؟
آیا جمهوری اسلامی بر خواست خود پای می فشارد و جامعه جهانی را قانع می کند که برنامه اتمی ایران صلح آمیز است و تحریم ها را کاهش می دهد یا لغو می کند؟
آیا جمهوری اسلامی ایران با پافشاری بر غنی سازی اورانیوم شورای امنیت را به اتخاذ تحریم های شدیدتر وادار می کند؟
آیا جمهوری اسلامی ایران مورد تهاجم نظامی قسمتی از جهان غرب قرار می گیرد؟
و سرانجام آیا سرنوشت کشور خود را چگونه پیش بینی می کنید و شما از چهار گزینه فوق کدام را ترجیح می دهید و پیشنهاد می کنید؟
لطفا سن، جنس و محل اقامت خود (خارج یا داخل ایران) را بنویسید.
پی نوشت اول:
جناب دکترتجربه خواندن وب لاگ شما به من نشان داده چنین پستهایی چندان کامنت نمی گیرند یعنی اگر شما اندر مقولات سکس و ...سوالهایی بفرمایید ملت جان بر کفانه می آیند کامنت می دهند...
از کامنت نیکی
دوست من
راستش خودم هم می دانستم که به این مطلب بی اعتنایی می شود هم چنان که در دنیای واقعی مردم چندان علاقه ای به پیگیری این موضوع ندارند ولی می خواستم مطمئن شوم.
حرف از بی اعتنایی شد آیا می دانی که نقطه مقابل عشق نفرت نیست...بی اعتنایی است!
شاید اینقدر "اجتماع" به "فردیت" مردم بی اعتنایی کرده است که آنها با بی اعتنایی نسبت به "سرنوشت اجتماع" به آن واکنش نشان می دهند.
پی نوشت دوم:
پیش بینی من این است که مردم با شرکت در انتخابات مجلس کادر تصمیم گیرنده در مورد انرژی اتمی و حتی در صورت لزوم احمدی نژاد را عوض می کنند و مسیر تصمیم گیری راجع به پرونده اتمی ایران را به همان را دو سال قبل برمی گردانند.
از کامنت مصطفی
مصطفای عزیز
در اینکه اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو موفق شوند تردید جدی وجود دارد و من نگرانم که تبلیغات گسترده ای که اصلاح طلبان در مورد "نامحبوبی محمود" آغاز کرده اند بیش از همه خودشان و هوادارانشان را فریب دهد.
جامعه هدف برای تیم احمدی نژاد روستائیان و حاشیه نشینان شهرهای بزرگند در حالی که جامعه هدف برای اصلاح طلبان طبقه متوسط شهری است و برنامه هایی که برای شکار رای این دو گروه وجود دارد کاملا از هم متمایز است.
محبوبیت تیم احمدی نژاد در بین جامعه هدف خود در 2 سال گذشته به سبب کمک های مستقیم مالی و اقدامات اسلامگرایانه فرهنگی و شعارهای سطحی استقلال طلبانه و رفتار زاهدانه فریبکارانه افزایش یافته است.
اما در مورد جامعه هدف اصلاح طلبان وضع بدین منوال نیست.
بسیاری از افراد طبقه متوسط شهری بر خلاف روستائیان و جامعه حاشیه نشینان شهری برای رای خود احترام قائلند و منتظرند که اصلاح طلبان برنامه مشخص خود را برای اداره مملکت ارائه کنند.
آنان را نمی توان با جملات کلی و حرف های دلفریب قانع کرد و باید با شعار جامعه مدنی و دموکراسی و آزادی بیان و ... به اخذ اعتماد و آرای آنان اقدام کرد و در این راه هزینه های عملی داد.
از طرف دیگر در هنگام انتخابات بسیاری از کاندیداهایی که به اصلاحات واقعی معتقدند رد صلاحیت می شوند و اصلاح طلبان قلابی هم فاقد قدرت نفوذ در طبقه متوسط شهری اند.
در این میانه وضع طرفداران کروبی از همه بدتر خواهد بود چرا که آنان با شعارهایی که برای روستاییان و حاشیه نشینان شهری جذاب است برای گرفتن رای طبقه متوط شهری اقدام می کنند و نتیجه اش اسفناک خواهد بود.
یادمان نرود که در انتخابات اخیر شوراها هم اصلاح طلبان برنده میدان نبودند.
38 نظرات:
به نظرم جمهوری اسلامی هم چوب را می خورد و هم پیاز را...اول خوب تحریم می شود و بعد غنی سازی اورانیوم را لغو می کند ولی در رسانه های داخل کشور آن را پیروزی جلوه می دهد
اگر عقل آمریکا برسد قبل از اینکه خیلی دیر شود تاسیسات اتمی ایران را بمباران خواهد کرد.
اعتماد به این آخوندها اوج ابلهی است
مرد 34 ساله اروپا
من متاسفانه فکر می کنم که نهایتا بعد از یک دوره تحریم جنگ بشه.
زن 30 ساله کانادا
همون اتفاقی که در جنگ ایران و عراق افتاد دوباره می افته . دقیقن مثل حرفی که محسن خان زد اتفاق می افته.
زن 33 خارج از ایران
شمسی:
گزینه سوم و چهارم.
یعنی اول تحریمها شدیدتر میشه و بعد به ایران حمله میکنند.
به نظر من اوضاع ایران شبیه عراق قبل از جنگ هست
26 - tehran
گوشزد نکند رفتی برای سارکوزی کار میکنی که داری امار جمع میکنی ولی فرقی هم نمیکنه تفسیر سیاسی من از روی سیری نیست ولی هیچ کدام از این چهار گزینه شما اتفاق تخواهد افتاد شما حالا حالا زود است که این آخوند ها را بشناسید امریکا که هیچ اگر تمام دنیا هم بر ضد ایران دست به یکی کنند حریف این آخوند ها نمیشوند اینها دویست سال صبر کردند که دوباره ایران به دستشان بیفتد فکر میکنید که ول کنش هستند اینها مطمئن باشید زیز عبائی معامله را کرده اند این سرو صدا ها برای پوشاندن کثافتکاریهای امریکا در عراق و افغانستان است دنیا همان کاری را که با چین کرد با ایران هم میکند یعنی هیچ سال40 چین هم به بمب اتمی دست پیدا کرد همین هات و پورت شد و کاری نکردند حالا هم کاری نمیکنند اینها دنیال منافع خودشانند دلشان به حال من و تو ایران نسوخته تارین به حافضه ادم کمک میکند تاریخ را بخوانید
مرتیکه!
این چه سوالهاییست که مطرح میکنی؟
اولا که خودم خبرهی این کارم!
دوما:
سرنوشت اتمی ایران در دست توانای من است!
سوما:
من کوتاه بیایم؟ وقتی هدفم استفاده صلح آمیز است مگر مغز خر خوردهام کوتاه بیایم.
چهارما:
حالا گیرم از انرژی هسته ای برای گسترش اسلام استفاده کردم. چه هدفی صلح آمیزتر و والاتر از این؟
پنجم:
ای گوشزد ملعون! جمهوری اسلامی ایران مورد تهاجم غرب قرار بگیرد؟ فوتینا!
جواب تو یک شیشکی بلند است:))) تکبیر!
حالا که بحث شیرین انرژی هسته ای پیش آمد شاید دلتان بخواهد علت واقعی استعفای آقای لاریجانی را بدانید.من در وبلاگم با شجاعت تمام و بدون کمترین هراسی از فیل تر شدن از این راز سر به مهر پرده برداشته ام.خوشحال می شوم سری به من بزنید
ناجی واژه ها
آدرس من:وبلاگ واژه ای در قفس
http://wordincage.persianblog.ir/
بیشترین چیزی که موقع خواندن نظرات این وبلاگ من را رنج میدهد وقتهاییست که موضوعاتی که کاملاً به امور داخلی ایران مربوط است مطزح می شود وبعد نفسهای "ایرانی نما" های مقیم خارج از کشور از جای گرم بلند میشود
شرمم می آید نام مقدس ایرانی را درباره ی شمهابه کار ببرم.شما که هم از توبره می خورید و هم از آخور.بزرگترین خصلت یک ایرانی واقعی شجاعت است که متاسفانه شما با فرار را بر قرار ترجیح دادنتان ثابت کردهاید که یک جو از آن در وجودتان نیست.فکرش را بکنید اگر تمام نیاکان ایرانی تا کوچکترین تقی به توقی می خورد به بهانه ی اوضاع نابسامان اجتماعی،نبودن آزادی،عدم امنیت وهزاران بهانه ی دیگری که شما فرار مفتضحانه تان را با آن توجیه می کنید،از این کشور گرانبها میرفتند،حالا اصلاًایرانی وجود داشت که شماها ادای سنگ آن را به سینه زدن را در بیاورید؟
سرنوشت ایران هرچه که باشد به کسانیکه راحتی خودشان را به هر چیز دیگری در دنیا ترجیح میدهند ارتباطی ندارد.لطفاًبی جهت خودتان را داخل این بازی نکنید.
جناب دکترتجربه خواندن وب لاگ شما به من نشان داده چنین پستهایی چندان کامنت نمی گیرند یعنی اگر شما اندر مقولات سکس و ...سوالهایی بفرمایید ملت جان بر کفانه می آیند کامنت می دهند همین مسئله می تواند بسیاری از جوابها را برای شما به ارمغان بیاورد در هر صورت برای همه ما روشن است ایران هم اکنون گزینه اصلی غرب نیست و این جریان کشمکش به ایجاد جنگی به همین زودی ها نخواهد انجامید هرچه باشد آمریکا هم ترجیح می دهد بدون جنگ به بعضی امتیازات دست یابد برای همین ابتدا همه راه های صلح آمیز را بررسی خواهد کرد منتظر رئیس جمهور بعدی خواهد ماند تا شاید مثل خاتمی و کما این که شجاعانه تر از او قدم های بیشتری برای تغییر اوضاع بردارد برای همین اگر کسی یا کسانی منتظر جنگ هستند من ضمانت صد در صد می دهم به این زودیها اتفاق نخواهد افتاد در یک دوره دست کم ده ساله برای جنگ زمان نیاز هست ...به عراق به افغانستان فکر کنید آمریکا کی تصمیم به حمله به آنان را گرفت؟در یک پروسه زمانی طولانی آن هم زمانی که مطمئن شد مردم مقاومت جدی نخواهند کرد دولت دچار چند دستگی شده و...این شرایط هم اکنو ن در ایران مهیا نیست مگر این که در یک وضعیت غافلگیرانه فردا صبح که از خواب بیدار شدیم ببینیم که یکی کودتا کرده و اوضاع را در دردست گرفته که این هم مصداق مثل شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
باید منتظر ماند رئیس جمهوری بعدی آمریکا رئیس جمهوری بعدی ایران ممکن است در این میان بعضیها از آن کله گنده ها مثلا بمیرند و باز کلی بالانس اوضاع عوض می شود باید منتظر ماند اما اگر وضعیت بدین منوال پیش رود روزهای سختی در پیش خواهد بودیکی از نشانه هایش هم سهمیه بندی بنزین به هزازان دلیلی بود که گفته شد و دلایل اصلی نبودند و دلیل اصلی که مکنون ماند ...بروم سرتان درد آمد
مشكل هميشه اينه كه براي ما ايراني ها مرگ فقط مال همسايه است!و تا سرمون نياد متوجه نمي شيم. به عنوان يك ناراضي از وضعيت جامعه و حكومت،از خدا مي خوام كه يه جوري بشه بساط اين آخوند ها برچيده شه و همه از دستشون راحت بشن،اما مطمئنم اگه جنگ بشه ماها با اين اوضاع و احوال زنده زنده همديگه رو مي خوريم و به خودمون هم رحم نمي كنيم. پس دعا كنيم جنگي در كار نباشه كه اگه باشه اين آخوندها يه راه جديد براي دزدي پيدا مي كنن و من و شما هم هر روز بدبخت تر مي شيم و دودش فقط تو چشم ماها ميره. ا
نقطه مقابل عشق نفرت نیست...بی اعتنایی است!
خیلی جمله جالبی است
باید برای شوهرم بگویم شاید موثر واقع شود.
هیچ موقع خواهان جنگ نبوده و نیستم و عقیده ای ندارم که دولت جدیدی که بوسیله جنگ سر کار بیاد میتونه باعث تغییرات مثبت بشه. چون جنگ با خودش نابودی و عقب ماندگی میاره و تحت سلطه بودن باعث خرد شدن میشه. من اعتقادی ندارم که دستی از غیب می یاد و ایران را نجات میده و اینجا میشه مدینه فاضله. درسته که بالا گفتم احتمال سنکشن های شدیدترو جنگ بر علیه ایران زیاد ولی اعتقادی ندارم که باعث بهبود اوضاع کشور میشه. چون هر پیشرفت و بهبودی در اوضاع کشور نیاز به داشتن محیط ارام و مناسبی داره که بتونی راحت فکر و زندگی کرد.
چون پیشرفت وقتی به وجود میاد که ذهن من پیشرفت کرده باشه و جنگ هیچ موقع این را به ارمغان نمیاره
شمسی - تهران - 26 ساله
راستش من فقط اينو ميدونم كه ايران در نهايت و در آخرين لحظه در برابر فشار جهاني كوتاه مياد و تقريبا مطمئنم كه كار به جنگ نميرسه. شايد هم من خيلي خوشبين باشم، اما نظرم در مورد جنگ اينه.
دكتر جان، با اين حرفتون هم كاملا و صددرصد موافقم: شاید اینقدر "اجتماع" به "فردیت" مردم بی اعتنایی کرده است که آنها با بی اعتنایی نسبت به "سرنوشت اجتماع" به آن واکنش نشان می دهند
آقای دکتر، من دیروز وبلاگتون رو پیدا کردم و قسمت زیادی از آرشیوتون رو خوندم و خیلی خوشم اومده. خیلی ازتون ممنونم، وبلاگتون به معنای واقعی کلمه آموزنده است.
من دختر 23 ساله هستم و داخل ایران زندگی می کنم. تصور می کنم مورد سوم اتفاق می افته. یعنی امیدوارم، چون تصور می کنم با شدید شدن تحریم ها، و بد و بدتر شدن وضعیت اقتصادی مردم، حکومت جمهوری اسلامی وادار به تسلیم شدن بشه. شاید هم زیادی خوشبینم.
در مورد بی تفاوتی مردم هم نظر دیگه ای دارم. تصور می کنم اینقدر وضعیت زندگی مردم، هم از نظر مادی و هم معنوی، بد هست که دیگه واسه مردم فرق نمی کنه چی پیش بیاد. تو وضعیت بدی قرار داریم که مثل ماجرای «دعوت به مراسم گردن زنی» ناباکوف، فرق بین جلاد و ناجی رو نمی فهمیم. ضمن اینکه، مردم بعد از حمله آمریکا به عراق، خیلی به این مسئله فکر می کردن، اما الان دیگه قضیه حمله آمریکا مثل قضیه چوپان دروغگو شده و کسی باور نمی کنه واقعا حمله نظامی در کار باشه.
اول - جمهوری اسلامی ایران در برابر اونا کوتاه نمیآد.
دوم - جامعه جهانی رو تحریم میکنه
سوم جامعه جهانی تحت فشار شدید ایران رو تحریم میکنه
سوم -ایران تصمیم میگیره به جامعه ی جهانی حمله کنه
چهارم جامعه جهانی هم آماده ی دفاع میشه
پنجم - ایران کوتاه میآد
ششم - جامعه جهانی هم کوتاه میآد
هفتم- ایران میگه یه سفره ای پهنه چرا همه باهم نخوریم
هشتم جامعه جهانی خوشحال میشه و میآد سر سفره و همه با هم به خوبی و خوشی آشتی میشن .
سلام ...
اول اینکه غیر ممکن هست، بکذارند ایران دارای بمب اتم شود تا چه برسد به قمحوری!!! غیر ممکن و ابدا و به هر قیمتی شده جلویش خواهند گرفت. حال در وحله اول ما (مردم ایران) میتوانیم این قیمت را تایین کنیم یا بگزاریم سران و نخبگان قمحوری این قیمت را تایین کنند!!!
سپس چند فضولی نصبت به گزینهها:اولی ممکن هست و بستگی به انتصابات بعدی و سیاست پشتپرده نظام دارد.
دومی غیر ممکن هست، چونکه نمیتواند قانع کند هیچکس اینقدر ساده نیست اینرا باور کند حال هرقدر این دروغ به خاطر سیاست روزش تکرار کند ....
تحریم ها شدیدتر شدهاند و روسای کشورها منجمله نخست وزیر آلمان امروز اعلام کردند آماده هستند خیلی شدیدتر هم بکنند و مطمعنم که تا آخرین درجه تحریم هم خواهند رفت.
حال آخری: اگر تا مرحله آخر تحریم رفتند و قمحوری کنار نیامد بمباران با پشتیبانی تمامی جهان غرب انجام خواهد گرفت که اگر نکنند، اسرائیل چنین خواهد کرد و این برای همه بخصوص غرب گرانتر تمام خواهد شد!!!!
من هیچکدام ترجیح نمیدهم، کاشکی خودمان قیمت انتخاب میکردیم ...
سن: کافی
جنس: شیشهخورده
اقامت: رویی
ببخشید دوتا سوم شد چون تو این قسمت فشار فشور شدید بود گفتم تا دو بار سه ! نشه بازی نشه .
به مانی خان: ایرانُ بخصوص اینرانی که میخواهد این و ان را نابود کنید و علنی هم اینرا گفته است با چین و هندو پاکستان فرق دارد.
به پرسیا: همانطور که چرنوبیل نشان داد انرژی هستهای مربوط به امور داخلی نیست تا چه رسد به بمب اتم و اینکه خیال میکنید هرکی خارج میرود و هست سختی نمیکشد درجه نادانی و ناآگاهی شما را نشان میدهد و بنظر من برای سخن گفتن به اگاهی و دانایی نیاز هست و نه اینکه کدام گوری زندگی میکنیم. حماقت هم حدی دارد!!!!
mardom dar mored e sayer e mozoo ha bishtar mosharekat mikonan, choon bishtar midoonan! amma dar mored e sarnevest e ye keshvar ghezavat ya pish bini kardan be in sadegi ha nist!
man az rooye khabar hayee ke mishnavam o az telly mibinam fekr mikonam ke Iran kootah nemiad o ba'd az 1-2 sal tahrim, be samt e jang mire. jangi ke ba bastan e tange ye hormoz shoroo mitoone beshe. chonke oun noghte mahal e oboor energy e donyast. amma too in jang Iran shekast mikhore dar barabar e tamoome donya.
Naghmeh- 29 sal- UK
چه قدر با نظر آقای محسن (اولین کامنت) موافقام. دقیقا" مثل همه موارد دیگه اینام میشه یه پیروزی که در واقع یه عقبنشینی مفتضحانهست براشون.
آب هم از آب تکون نمیخوره ...مردم میشینن با تحریم میسازن و جنگام نمیشه. آمریکا محاله به ایران حمله بکنه.
آقا یا خانم پرسیا، مگر ایران ارث پدری کسیست که حق قسمت کردن یا نکردناش رو داشته باشه؟ هر کس تو اون آب و خاک متولد شده باشه ایرانیه ولو در سن یک ماهگی از اونجا رفته باشه تا روز مرگ هم پاش اونجا نرسه. بنده همانقدر حق دارم که شما که اونجا زندگی میکنید هر چه قدر هم عشقام بکشه در موردش نظر میدم، از راه دور و با نفسای از جای گرم.
عجب گرفتاری شدیم ها ... تو این یه وجب وبلاگام میگن خفه شید!
:))
آرمین جان مشخصات ما که عین همه!
؛)
dr jan,
adam dar mored chizi nazar mideh ke ia tajrobeh shakhsi dareh ia etelaat kafi!
chand darsad khanandegan veblogetoon kaarshenas masael siasi hastan? ke tavagho dari tond o tond nazar bezaran? oonhaii ham ke nazar gozashtan serfan ehsasateshoon ro migan va na bishtar!!inja mikhaid jam bandi ehsasat konid?
negar
دکتر جان ما دیروز تو یه روزنامه توی مترو خوندیم که رپیس جمهور ایران گفته ما ۳۰ تا سانتریفوژ داریم و تا یه سال آینده بمب اتم تولید میکنیم! و به هیچ کس هم مربوط نیست که این حقو از ما بگیره!!! همکار من میگه شنیدم میخوایین بمب تولید کنین! میگم آخه کسی نیست به عقل شما غربیا ایراد بگیره ملتی که تکنولوژی ساخت اتومبیل ماشینو نداره چطور میتونه بمب اتم بسازه. مثل اینکه من بگم میخوام تو گاراژ خونه ام کادیلاک بسازم! میگه تو نا آگاهی حتما کشورت میتونه! دیگه نگفتم که این همسر ما کلی از عمرشو برای گرفتن مدرک هسته ای تو فوق لیسانس تلف کرده و من با اطمینان میگم که ما توانایی اینکارو نداریم ولی رپیس جمهور ما کمی مرض داره و دندون کشور شما هم برای نفت کمی تیزه. من که فکر میکنم باید منتظر حمله و تحریم های بیشتر باشیم زمانشو نمیدونم ولی برای ما اینور دنیا اینکه نتونیم برای ژانویه از بریتیش ایرویز و یا یه خط هوایی برای ایران بلیط بگیریم ولی برای دارغوز آباد بتونیم حمله شروع شده!!!امضاء- چرتینکوف مامان کوچیل
منظورم فوق لیسان همون هسته ای بود سوء تفاهم نشه!
پیش بینی من این است که مردم با شرکت در انتخابات مجلس کادر تصمیم گیرنده در مورد انرژی اتمی و حتی در صورت لزوم احمدی نژاد را عوض می کنند و مسیر تصمیم گیری راجع به پرونده اتمی ایران را به همان را دو سال قبل برمی گردانند.
گوشزد جان سلام. شکل طرح سوال بنظرم نادرست است و بهمین دلیل شاید خوانندگانت نمیدانند که چه باید بنویسند.
از طرفی چهار حالت ممکن برای آینده ایران را نوشته ای و در پایان پرسیده ای:"شما از چهار گزینه فوق کدام را ترجیح می دهید و پیشنهاد می کنید؟
"
بطور مثال گزینۀ سوم را در نظر بگیر:
آیا جمهوری اسلامی ایران با پافشاری بر غنی سازی اورانیوم شورای امنیت را به اتخاذ تحریم های شدیدتر وادار می کند؟"
اصولا چگونه میتوان چنین گزاره ای را بعنوان پیشنهاد یا ترجیح دادن، بحساب آ.رد؟
چون آنچه که ما ترجیح میدهیم، امکان عملی ندارد. مثلا من ترجیح میدهم طی یک رفراندوم، جمهوری اسلامی برود پی کارش.
ترجیح دادن های ما مبتنی بر آرزوهای ماست و نه بر تحلیل و تفسیرهای ما.
بهرام
جناب آقای آرمین گیله مرد:باید خدمت شماعرض کنم که،اینکه شما با وجود فرار کردن باز هم دارید سختی میکشید دیگر از بی عرضگی خودتان است!وگرنه اصلا چرا رفتید؟!!!ضمناًهاله خانوم بیخود سعی نکنید با داد و هوار کردن خودتان رو حق به جانب نشون بدهید.کسی حرف از قسمت کردن یا نکردن چیزی نزده.(گواینکه اگه دست امثال شما بود کل مملکت را فدای یک ساعت خوشگذرانیتان در فلان جا و بهمان جای خارج میکردید.) من آدم مذ هبی نیستم ولی اینقدر میدانم که زندگی کردن در ایران تحت حکومت احمدی نژاد و دانستن اینکه هر لحظه ممکن است یک جنگ تمام عیار شروع شودودر عین حال تلاش برای آباد کردن آن، شرف دارد به ذلت تحمیل کردن(بخوانید پناهندگی)خود به یک کشور بیگانه،ودر عوض نفس کشیدن از جای گرم.
به قول سعدی:
کهن جامه ی خویش پیراستن
به از جامه ی عاریت خواستن
لابد الان میپرسید سعدی دیگه کیه؟!!!حیای ایرانی ام اجازه نمی داد که فضای این کامنت دانی را به گفتن ناسزا آلوده کنم،اما شما که ظاهرا با فرهنگ دیگری خو گرفته اید، جان کلام من را در دو کلمه ی آخر کامنتتان آورده اید.پیشنهاد میکنم آنرا دوباره بخوانید چون ظاهرا زبان دیگری در شما اثر ندارد!
حالا که بحث شروع شده باید بگم که من با پرسیا موافقم.وقتی کسی به میل خودش از کشورش میره انگار با زبان بی زبانی به دیگران گفته:"به من چه که چی به سر مملکت میاد.هرکس باید کلاه خودش رو بچسبه".
خیلی خوب هموطنان سابق!کلاهتون رو بچسبید!نکنه وسط این نظر دادنهاتون بادی بوزد و کلاهتان اندکی جا به جا شود..اصلا این ایران اخی که طاقت نفس کسیدن دراون رو نداشتین ارزش این رو داره که وقتتون را به خاطر نظر دادن درباره سرنوشتش تلف کنین ؟!از ما گفتن!!!!نگین نگفتی
به ناجی واژه ها:مطلبت درباره ی آقای لاریجانی واقعاً جالب انگیز ناک بود.
به بقیه هم پیشنهاد میکنم بجای اینهمه جر و بحث برن اونجا بلکه یه کم خلقشون وا شه!برا من یکی که افاقه کرد!!!
http://wordincage.persianblog.ir/1386_8_wordincage_archive.html#7380470
پریسا خانم خیلی از ایرانی ها پناهنده نشدند اینها یا بهتر بگم ما ها انقلاب کردیم دیدیم غلط زیادی فرمودیم زدیم بچاک حالا دلت خنک شد
آقای مانی
من با کسی دعواندارم که با این لحن صحبت میکنید.امابایدبگویم شماهمیشه وقتی خرابکاری میکنید،کلا میدان را میدان را خالی می کنید؟یک انسان شجاع می ماند و کار را اصلاح می کند.نه این که مثل ترسوها آسان ترین راه را انتخاب کند.ضمنا نام من پرسیا است،نه پریسا.
من فکر ميکنم اين بازی تلاش ايران و فشار جامعه جهانی حالاحالاها ادامه خواهد داشت. اسراييل احتمالاً کشوريست که دست به عمل خواهد زد با بمباران محدود مواضع هستهای.
i think these types of "forecasting future" based on little solid information are like "RAMMALI" and they indicate the stupidity of both the writer and the reader ... with lots of apologies to all
من هم فگر می گنم جواب نویسنده قبلی ناشی از خریت و بیشعوری ایشان است.
با عرض معذرت از ایشان چیزی که عوض داره گله نداره
یه حکایتی هست که بدلیل احترام به حریم صاحب وبلاگ با سانسور میگم: یه روز حاکمی داشت فکر می کرد، به وزیرش گفت : مردم در چه وضعند. وزیر گفت شکر گوی شما. حاکم امر داد مالیت ها را 2 برار کنید. کردند. بعد دوباره از وضع مردم پرسید. گفتند مالیات ها را می دهند. امر داد دوباره 2 برابر کنید. کردند. دوباره از مردم پرسید. گفتند به سختی و فلاکت پول مالیات را می دهند. امر داد بازهم افزایش دهید این دفعه دم دروازه شهر هم کسی را بگذارید که هر کس می خواست رد شود و مالیات نداده بود را چوب در کون کند. بعد باز از حال مردم پرسید گفتند مردم اعتراض میکنند. گفت چه عجب یکی از آنها را بیاورید. آورندند: گفت مردک چه می گوییو مرد گفت: علاحضرت به سلامت باشند اگر میشود بکن های دم دروازه را زیاد کنید تا صف ها کوتاه تر شود.
حکایت مردم ایران این است. هرچه به سرشان بزنند باز هم می خورند. یکیشان هم من. هممان مثل همیم در نطق سخنوریم و در عمل پوچ.
اگه حمله هم بکنه چیزی را از دست نمی دهیم. الان هم چیزی نداریم حتی از وزش باد پشت گوشهایمان هم محرومیم لباس که هیچ. عقیده که حرفشو نزن . آزادی که وای؟؟؟!!! تفکر که مال آدم ها نیست. یک نگاه که بکنی می بینی که از اولین آزادی های بشر محرومیم. بیان شاید بکشنمون راحت شیم. اون وقت دیگه حداقل واسه خیلی چیزها حرص نمی خوریم. مرگ یکبار شیون یکبار. نمی گم اینجا بهشت میشه شاید از عراق هم بدتر بشه ولی بعدش یه امیدی هست ولی اگه همین وضع ادمه پیدا کنه هیچ کاری نمی شه کرد. در ضمن از حکایت بالا اصلاً قصد بی احترامی به عامه ملت شهید پرور ایران را نداشتم. فقط خواستم بگم وقتی یه دختر را به خاطر 4 لاخ موش تو خیابون زیر کتک می گیرن و ملت مثل سینما وای میستن نگاه می کنن حکایتش اینه.
Do you have any idea? Click here and post a Comment