در احوالات مملکت و مملکت داری!

1- ملک را خریدم.

فروشنده دبه در آورده بود و در نهایت حاضر شد که سی ملیون تومان جریمه بپردازد و ملک را پس بگیرد...دلال نگذاشت و گفت که تا شش ماه آینده آن را با دویست ملیون تومان! استفاده برایت خواهم فروخت مشروط بر آنکه بیست ملیون تومان به او بدهم...قبول کردم.

اگر چنین اتفاقی بیفتد شما را هم به مجلس ختمی که برای اقتصاد ایران منعقد خواهد گشت دعوت می کنم!

راستش را بخواهید خوشحالی من بابت چنین اتفاقی دقایقی بیشتر طول نکشید.

فکرش را که می کنم پس از سالها مشقت و مرارت و طی دوره های بسیار مشکل و امتحانات بسیار دشوار به جایی رسیده ام که در مرکز استان مطبی دارم و دلم خوش است که درآمد خوبی دارم و در حرفه ام آدم موفقی محسوب می شوم .

از 9 صبح تا 9 شب ببیمارانی را ویزیت می کنم که گاهی دوستشان ندارم و گاهی برای یک ویزیت 6 هزار تومانی باید غرغرهایشان، بی ادبی هایشان، رفتار نامناسب و حتی بوی بدشان را تحمل کنم...گاهی شرح آلام و اندوه آنها دلم را بخراشد...گاهی برای دردهایی ساختگی و لوس بازی و رفتار نمایشگرانه و بزرگ نمایی بیماری با او و خانواده اش وارد جدلی بی حاصل شوم...گاهی ژست بگیرم...گاهی بیهوده بخندم...گاهی رل بازی کنم.

گاهی با کارآگاه بازی مچ مریضی را که با دفترچه دیگری مراجعه کرده است بگیرم و با سنگدلی در برابر خواهش و تمنای او که از من می خواهد "این بار را با این دفترچه ویزیت کن" مقاومت کنم... گاهی خبر فایده بودن درمان و مرگ قریب الوقوع بیمار عزیزی را به خانواده اش بدهم و در خلوت خود را به جای آنان بگذارم و زار بگریم...

گاهی ترس از اشتباهی که کرده ام احاطه ام کند...

برای منی که سالهاست اعتقاد دارم که هدف از زندگی استیلاست، مشاهده اینکه چه راه دشواری را برای استیلا برگزیده ام تاسف بار است.

واقعیت این است که بیشتر ما درست در همان لحظاتی که احساس زرنگی می کنیم سرمان کلاه رفته است!

دقیقا در همان دقایقی مو را از ماست می کشیم و حسابگری می کنیم و جزییات را مد نظر قرار می دهیم...ماست روی سرمان می ریزد، حساب از دستمان در می رود و کلیات از نظرمان دور می ماند.

2- شش نفر در ارسنجان فارس پس از ربودن دو جوان دانشجو به آنها تجاوز می کنند و پول آنها را می ربایند.

اکنون دادگاه در حکمی که دیوان عالی کشور نیز آن را تایید کرده است دو نفر از آنها را به پرتاب از بلندی به علت لواط محکوم کرده است.

لطفا یک نفر به من بگوید که تناسب جرم و مجازات کیلویی چند است؟ ویک نفر دیگر هم بفرماید که ما در قرن چندم زندگی می کنیم؟ و نفر سوم هم از حقوق بشر اسلامی خطابه ای ذکر کند.

در کشوری که نمایندگان مجلسش در پی دست کشیدن به لباس رییس جمهور و خوردن ته لیوان آب ایشان برای  تبرک هستند، انتظاری جز این هم نیست که قضات دیوان عالی کشورش هم به دنبال پرتاب کردن جوانان خطاکار از کوه باشند.

 

3-روزی که طرح امنیت اجتماعی مطرح شد صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که بر طبق یک نظر سنجی 84% مردم از این طرح حمایت می کنند.

اکنون در آستانه انتخابات مجلس سوال این است که اگر آن نظرسنجی واقعی بود چرا دولت از این طرح تبری می جوید در حالی که منطقا باید با پیگیری و حمایت از آن بر آرای انتخاباتی خود بیفزاید!

4- وقتی که عوام فریبی و مسئولیت گریزی باب شد و کسی بابت آن محاکمه که هیچ، ملامت هم نشود و مورد پرسش هم قرار نگیرد، نتیجه این می شود که شخصی چون عباس عبدی، که من از جهاتی برایش احترام قائلم، در این مصاحبه به این روش روی می آورد.

فردی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته است و با این ماجراجویی ایران را با بزرگترین چالش سیاست خارجی خود مواجه ساخته است، بازرگان را به ماجراجویی متهم می کند.

کسی که همفکرانش بساط بزرگترین سرکوب های بعد از انقلاب را گستردند و به انحصار مطلقه قدرت روی آوردند، بازرگان را به انحصار طلبی متهم می نماید.

آقای عبدی...شما هم درست در همان لحظه که احساس زرنگی می کنید دارد کلاه سرتان می رود.

جوانان طرفدار خود و حزب مشارکت را عوام نخواهید و با پذیرفتن اشتباهات خود که در جوانی مرتکب شدید، مسئولیت پذیری را به آنان بیاموزید.

23 نظرات:

واقعا براي اين اقتصاد و بيشتر براي خودمون متاسفم
اگه قراره بازم اين خونه بره بالا كه بد بختيم
راستي خونه رو چند خريدي كه تا 6 ماه ديگه قراره 200 مييليون روش استفاده كني؟؟؟

حدود 300 ملیون

دکتر جان خسته نباشی
دوستی دارم که داندانپزشک است و چند سالی میشود کارش را رها کرده و درفرودگاه نگهبانی میکند او هم از حرفه خود مثل شما بدش میامد ولی چون مثل شما دنیال پول نبود حاضر نشد برای پول تاتر بازی کند و بقول خودش پول را از دهان بوگندوی مریضهایش بکشد بیرون
در مورد خوردن آب نیم خورده احودی نژاد مطلبی نوشتم که با مراجعه به ول من به خوندنش میارزد

جالبش اينجاست كه الان كه من در در داشگاه در حال تحصيلم هيچ كدام از همكلاسي هاي متاسفانه ديدي كه الآن به عنوان پزشك داريد در مورد مسائل پيرامون ندارند...پس طبق قوانين مورفي دققا به سمت بد تر شدن مي رويم...

متنی صمیمانه بود

ما رو بگو... اون موقع كه دل نگران بودبم كه نكنه خانوم دكتر به خاطر مال دنيا و ملك سر آقاي دكتر رو كرده باشن زير آب كه ديگه از اپديت كردن خبري نيست اقاي دكتر داشتن تو بنگاه معاملات ملكي دو دوتا چهار تا ميكردن!!!1 ولي از شوخي گذشته اولا مبارك باشه دوما بلاخره به نام خانوم زديد سه دانگش را يا نه/ و سوم اين كه براي اقتصاد مملكت ديگه گريستن فايده نداره بايد درجا سنكوپ كرد

یاسمن جان
میشه داغ دلش رو تازه نکنی!؟

چفدر قسمت اول متنت برایم خواندنی بود. کلی منو تو فکر برد. خانه تازه مبارک هر دویتان:)

رها جان
مرسی.
خانه و آپارتمان نیست

ایراد شما اصلی ترین ایرادی است که به اصلاح طلبان وارد می شود و از جواب طفره می روند.اما... هیچی ولش کن.مبارک باشد.

سلام جناب گوشزد در باره ملک نظری نمیدم ....صلاح مملکت خویش خسروان دانند...ضمنا ملک جدید مبارک ...زحمتش رو کشیدید...نوش جونتون ....اما این طرز مجازات کردن برام سنگین بود و عجیب ....این سردمداران مملکت حتما برای خودشون هم فکر کردند چه مجازاتی بهتره ؟؟؟؟ملت ایران آیا فکر کردید اگه بخواید این دسته افراد دست اندر کار رو مجازات کنید چی بهتره .....آیا نوبت ما میشه؟؟؟ آیا ما هم به سنگدلی اینا میشیم .....???

Sallam,
I think you are missing something in your life! You probably know what it is but you have not let yourself to go and find it! I know you! it is not MONEY! please e-mail me you phone so we can talk! chakereem
Oss Meytee Dallak

این همه حرص زدنت برای جمع آوری مال و منال برای چیست؟
آخرش کجا متوقف می شی؟
شهره

واقعا كه! توي اين مملكت فقط بايد هر روز بابت اينكه اب لوله كشي در لوله ها جريان دارد و غذاي گرم مي خوريم و با زدن كليد برق چراغها روشن مي شود دعا كنيم! اقتصاد پيش كش! ضمنا گوشزد خان رسم نيست ادم اينقدر نسبت به همشهريهايش بي تفاوت باشد.. ان هم از نوع همكار!

شهره جان سوالت خیلی اساسی است و ماههاست که فکر مرا مشغول کرده است.
به نتایجی هم رسیده ام که می خواهم در قالب یک ÷ست جداگانه به آن بپردازم.
اولیس نازنین
نه نشانه ای می دهی نه تلفنی نه آدرس وبلاگت را می نویسی آنوقت به من می گویی بی تفاوت!!
در هر حال خوشحال می شوم که نشانی وبلاگت را برایم بنویسی تا هم بلینکمت و هم جویای احوالت شوم

بدبخت دانشجو که یا اشرار باید ترتیبشونو بده یا جمهوری اسلامی

باعث تاسف است که کسانی که روزی بیمار میشوند و بوی بد م ممکن است بدهند در این آبریزگاه عمومی کامنت میگذارند و به به و چه چه دکتر حرامزاده ای را میکنند که از درد دردمندان روز به روز فربه تر میشود.
هر چند میدانم سانسور میشوم .

خوب شد این آبریزگاه عمومی وجود داره که تو هم که ظاهرا خیلی بهت فشار اومده بود بتونی اینجا بالا بیاری

بازم خوبه شما عرضه‌شو داشتی تو این اوضاع از کار تخصصی خودت پول خوبی در بیاری...
من فکر کردم می‌خوای بگی اگر این اتفاق بیافته مثلن به هرکی اینجا کامنت بذاره درصد می‌دم!

آقای به اصطلاح دکتر ! شما که اخلاق پزشکی ندارین حداقل انسان باشید و مردم دردمند را نرنجانید . یادتان باشد با پول همین مردم به قول شما بوگندو است که ملکهای چنصد میلیون تومانی میخرید و به ریش همه میخندید .

دوست عزیز
به اطلاع شما برسانم که قوه بویایی من بسیار ضعیف است و جز در مورد بیمارانی که بسیار بوی بد می دهند من آزرده نمی شوم.
با این حال دستیار من که همیشه باید در اتاق باشد از بوی بد بیماران که از آن طرف اتاق استشمام می کند به کرات از اتاق خارج می شود و تا مدتها بعد هم وارد نمی شود.
برخی بیماران در روی تخت معاینه بدون مهابا می گوزند و اصلا برایشان مسئله ای نیست.
برایت شاید قابل باور نباشد که یک بار مریضی را به مطب من آوردند و همراهانش و به دنبال آن دستیار من بلافاصله اتاق را ترک کردند و پس از اتمام معاینه هر چه زنگ زدم منشی و همراهان بیمار به داخل اتاق نیامدند.
از اتاق بیرون رفتم و دیدم همه بیماران در بیرون مطب کنار پنجره ها جمع شده اند و سرشان را بیرون کرده اند و تنفس می کنند.
دوست عزیز
شعار دادن آسان است ولی در عمل آنجا که باید بایستی و مبارزه کنی شاید نتوانی!
از بابت پول گرفتن هم هر کس که پولی در می آورد از همین مردم می گیرد مهم آن است که از راه درست در بیاورد وگرنه منتی بر من نیست.
من از آنچه تو تصور می کنی بیشتر به اخلاق پزشکی پایبندم ولی همانطور که قبلا گفته ام به اصولی از قسم نامه بقراط و ورژن های وطنی و من درآوردی آن که بر اساس منافع دیگران و سلب حقوق مسلم پزشکان نوشته و نگاشته می شود باور ندارم و به نظرم بهتر است که پزشکان مختلف در دنیا آیین نامه اخلاقی جدیدی بنویسند که شرایط دنیای مدرن در آن لحاظ شده باشد.
برای مثال بر اساس قسم نامه بقراط هیچ پزشکی حق سقط جنین ندارد در حالی که بسیاری از شما مدعیان اخلاق با التماس از پزشکان درخواست آن را می کنید و اگر استنکاف کنند به بی وجدانی متهمشان می کنید.

جناب دکتر
اولین باری است که در بلاگ شما کامنت مینوسم پس به خودم این اجازه را میدهم که نظرم را به طور کلی در مورد شما بگویم.
اولین موردی که به نظرم میآید اینست که شما میبایست انسان بسیار بهتر از آن چیزی باشید که در وبلاگتان هستید و نمایش می دهید .چرا؟ چون هیچکس نمیتواند آزمندی اش را تا این حد نقد کند و خودش تا این حد آزمند باشد چون هیچکس نیست که سلطه گری را نقد کند و هدف درونی خود را از جوانی استیلای فردی و اجتماعی معرفی کند. پس نتیجه میگیرم که بهتر از آنی هستید که توی بلاگ نمایش می دهید

اما یک سئوال باقی می ماند که پس چرا اینکار را میکنید -مگرخود آزارید؟ از نظر من خیر. شما جامعه پزشکی که اطرافتان هست را به نقد می کشید-از نظر من خورده بورژواهای کاسب کاری که جان انسان را دستاویز آزمندی اش کرده است و از نظر شما همکار های محترمی که رفتارشان کم و بیش قابل تبرئه شدن است- حکم کلی نمیدهم ولی راستای بردار پزشکی را در ایران نشان میدهم
بهر تقدیر که قبولش نداریم کشوری که رئیس جمهور انچنان باشد و نماینده مجلسش اینچنینکه شما گفتید جامعه مدنی اش هم همینی میشود که شما هستید

با احترام ارنستو
http://www.cheguara.blogspot.com/

چرا پست عاشورا را پاک کردی؟

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes