انتخابات 2

چندی پیش آقای کروبی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "چگونه گشت های ارشاد را جمع آوری خواهید کرد؟" فرمودند که نزد مقام معظم رهبری می روم و ایشان را قانع می کنم که دستور جمع آوری این گشت ها را بدهند.(نقل به مضمون)
سه روز پیش کمیته صیانت از آرای انتخاباتی توسط آقایان کروبی و موسوی تشکیل شد.
کمیته ای که نه تنها از نظر قانون اساسی معتبر است بلکه کاملا با قانون انتخابات که اظهار می دارد نمایندگان کاندیداها می توانند بر سر صندوق های رای حاضر باشند همخوانی دارد.
روز گذشته رهبر ایران طی اظهاراتی اینچنین اقداماتی را که به شائبه "عدم سلامت انتخابات" دامن می زند دنباله روی از دشمن خواند و با آن مخالفت کرد.
الآن فرصت مناسبی است که آقای کروبی با استفاده از قدرت چانه زنی خود پا پیش بگذارد و رهبر نظام را قانع کند که با این امر کاملا قانونی موافقت کند.
من همنین جا اعلام می کنم که اگر آقای کروبی قادر به انجام چنین کاری شدند در انتخابات شرکت می کنم و به ایشان رای خواهم داد و سایر دوستان را هم به چنین کاری ترغیب خواهم کرد.

انتخابات1

شکسپیر می گوید:
اگر برای به دست آوردن آنچه دوست داری تلاش نکنی مجبور خواهی شد که آنچه را به دست آورده ای دوست داشته باشی.

بدون مقدمه:
آیا در انتخابات ریاست جمهوری (با فرض وجود همین سه کاندیدای موجود) شرکت می کنید یا نه؟... و چرا؟
لطفا سن و محل زندگی خود (ایران یا خارج از ایران) را بنویسید.
پی نوشت:
آنچه از میر حسین موسوی بیش از همه اعصاب آدم را خورد می کند ارجاع افتخار آمیز هر پاراگرافی از سخنانش به زمان جنگ است.
انگار نه انگار که دهه شصت برای آنان که آن را درک کرده اند سیاهترین و مخوف ترین دهه زندگی شان بوده است و این سیاهی و مخوفی نه فقط به خاطر جنگ که به خاطر فضای خفقان آلود و پلیسی امنیتی همراه با سرکوب شدید کوچکترین آزادی های فردی است.
جالب است که در این شیوه ای که در پیش گرفته است حتی نزدیکترین یارانش او را همراهی نمی کنند گویا که شرم دارند از یادآوری آنچه در آن دوران رخ داده است.
به نظرم فرصت مناسبی است که از میرحسین موسوی پرسیده شود که به چه چیزهایی از دوران نخست وزیریش افتخار می کند و آیا به نظرش آن جو اختناق و سرکوب تا چه حد قابل دفاع و قابل دوباره سازی است؟
ایشان چه میزان از آزادی های فردی را قبول دارد... و باید وارد جزئیات شد و مثلا پرسید که چون من به چشم خود دیدم که در زمان ایشان گشت های محترم جندالله و امثالهم آرنج به پایین مردان با پیراهن آستین کوتاه را رنگ می کردند یا در کلاس های دانشگاه بین پسران و دختران را دیوار کشیده بودند ...یا پسر و دختری از همکلاسی های ما را به جرم راه رفتن در خیابان علیرغم آنکه با هم ازدواج کرده بودند، دو ترم تعلیق کردند...باید از میزان دخالت میرحسین یا همراهی او یا موافقت او با چنان جو خفقان و سرکوبی پرسش کرد.
باید همچنین از کشتار زندانیان در سال 67 و نقش ایشان پرسید.
اگر من باشم به طور مشخص نظر ایشان را درباره سرانه بهداشت می پرسم.
شاید بدانید که کارشناسان سرانه بهداشت برای هر ایرانی را چهارده هزار تومانمی دانند و دولت با اعمال نفوذ آن را حدود چهار هزار تومان تعیین کرده است.
این اختلاف ده هزار تومانی عامل اصلی گرانی هزینه های درمانی برای مصرف کنندگان است به طوری که بیمه شدگان به جای آنکه سی درصد هزینه های درمانی را بپردازند بیش از هفتاد در صد آن را می پردازند.
من از ایشان سوال می کنم که قصد دارد که با سرانه بهداشت چه کند و اگر گفت که آن را به چهارده هزار تومان می رسانم از او خواهم پرسید که این رقم هنگفت را از بودجه کدام نهاد کسر خواهد کرد...نهادهای انتظامی و امنیتی و نظامی و یا نهادهای تبلیغاتی و روحانیت و یا صنایع و معادن؟
میرحسین موسوی بیش از محمد خاتمی استاد کلی گویی است...باید راجع به جزییات از او پرسید.

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes