از کوشش برای خوشدلی تا پریدن از روی شکاف!
اگر ده هزار سال پیش زندگی می کردیم که زمان به سال و ماه و روز و ساعت تقسیم نشده بود:
نمی دانستی که چند ساله ای و حتی از که بزرگتری و از که کوچکتر...چقدر از عمر مفیدت رفته و چقدر امید به زندگی داری.
نمی دانستی الآن وقت نهارت گذشته است...نمازت قضا شده است ...قرارت...جلسه ات...کلاست دارد دیر می شود.
نمی دانستی بهار است یا خزان...نوروز است یا مهرگان!
با این حال می پندارم که حتی آن زمان هم مردمان در این ایام به برکت اعتدال روز و شب و آب و هوا و هورمون های درون زا می فهمیدند که خبری هست و آنچنان که حافظ گفته است (نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی) خوشدل می شدند ...هر چند که این را هم می دانم که خوشدل بودنی که با کوشیدن به دست آید به زحمتی که برایش کشیده می شود شاید نیرزد!
اینها را گفتم که سال نو را پیشاپیش شادباش گفته باشم و برایتان بهترین ها را آرزو کنم.
تا دستم روی کیبرد است راجع به آمدن و رفتن خاتمی هم بنویسم.
اول اینکه به نظرم آمدن مجدد محمد خاتمی به صحنه انتخابات برای بسیاری از مردم با عرض معذرت مثل "بوسه بعد از جماع" بود ...خالی از لطف و جاذبه!
اما رفتن ایشان و توصیه به طرفدارنشان که به میرحسین موسوی رای بدهید هم نشان ازعدم درک جامعه امروز ایران و واکنش های رفتاری آنان دارد.
من در این وبلاگ قبلا به صراحت نوشته ام که رقیب خاتمی در انتخابات پیش رو امثال احمدی نژاد و کروبی نیستند بلکه قالباف رقیب اصلی خاتمی است و این نظر خواهی نیز به روشنی این گفته را تایید می کند.
علت این امر این است که شکاف اصلاح طلب/محافظه کار در جامعه ایرانی مدتهاست موجودیت خو را از دست داده و نمی توان کروبی را که نهایت پتانسیل اصلاح طلبی اش طمعی است که اطرافیان به بلاهت و "جوشی مزاج" بودنش" بسته اند یا میر حسین که غایت افق اصلاح طلبی اش برگشتن به گفتمان دهه شصت است را به عنوان کسانی که خواهان بهبود وضع موجودند به جامعه تحمیل کرد.
شکاف فعال در جامعه امروز ایران شکاف سنت/مدرنیته (با استانداردهای نازل موجود در همین جامعه) است که بر اساس آن قالیباف و خاتمی در یک سو و احمدی نژاد و کروبی و موسوی و امثال اینها همه در سوی دیگر جا خواهند گرفت و بنابراین اگر انتخابات با این چهار کاندیدا (احمدی نژاد، موسوی، کروبی و قالیباف) برگزار شود به احتمال زیاد قالباف برنده خواهدبود.
نمی دانستی که چند ساله ای و حتی از که بزرگتری و از که کوچکتر...چقدر از عمر مفیدت رفته و چقدر امید به زندگی داری.
نمی دانستی الآن وقت نهارت گذشته است...نمازت قضا شده است ...قرارت...جلسه ات...کلاست دارد دیر می شود.
نمی دانستی بهار است یا خزان...نوروز است یا مهرگان!
با این حال می پندارم که حتی آن زمان هم مردمان در این ایام به برکت اعتدال روز و شب و آب و هوا و هورمون های درون زا می فهمیدند که خبری هست و آنچنان که حافظ گفته است (نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی) خوشدل می شدند ...هر چند که این را هم می دانم که خوشدل بودنی که با کوشیدن به دست آید به زحمتی که برایش کشیده می شود شاید نیرزد!
اینها را گفتم که سال نو را پیشاپیش شادباش گفته باشم و برایتان بهترین ها را آرزو کنم.
تا دستم روی کیبرد است راجع به آمدن و رفتن خاتمی هم بنویسم.
اول اینکه به نظرم آمدن مجدد محمد خاتمی به صحنه انتخابات برای بسیاری از مردم با عرض معذرت مثل "بوسه بعد از جماع" بود ...خالی از لطف و جاذبه!
اما رفتن ایشان و توصیه به طرفدارنشان که به میرحسین موسوی رای بدهید هم نشان ازعدم درک جامعه امروز ایران و واکنش های رفتاری آنان دارد.
من در این وبلاگ قبلا به صراحت نوشته ام که رقیب خاتمی در انتخابات پیش رو امثال احمدی نژاد و کروبی نیستند بلکه قالباف رقیب اصلی خاتمی است و این نظر خواهی نیز به روشنی این گفته را تایید می کند.
علت این امر این است که شکاف اصلاح طلب/محافظه کار در جامعه ایرانی مدتهاست موجودیت خو را از دست داده و نمی توان کروبی را که نهایت پتانسیل اصلاح طلبی اش طمعی است که اطرافیان به بلاهت و "جوشی مزاج" بودنش" بسته اند یا میر حسین که غایت افق اصلاح طلبی اش برگشتن به گفتمان دهه شصت است را به عنوان کسانی که خواهان بهبود وضع موجودند به جامعه تحمیل کرد.
شکاف فعال در جامعه امروز ایران شکاف سنت/مدرنیته (با استانداردهای نازل موجود در همین جامعه) است که بر اساس آن قالیباف و خاتمی در یک سو و احمدی نژاد و کروبی و موسوی و امثال اینها همه در سوی دیگر جا خواهند گرفت و بنابراین اگر انتخابات با این چهار کاندیدا (احمدی نژاد، موسوی، کروبی و قالیباف) برگزار شود به احتمال زیاد قالباف برنده خواهدبود.