tag:blogger.com,1999:blog-10115099.post2743675949077740229..comments2023-11-03T11:42:42.851+03:30Comments on گوشزد: وطنگوشزدhttp://www.blogger.com/profile/17367212521079669257noreply@blogger.comBlogger86125tag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-60897277441019306522007-03-06T20:08:00.000+03:302007-03-06T20:08:00.000+03:30سلام ...تنها راه جلوگیری از جنگ این هست که قمحوری ...سلام ...<BR/>تنها راه جلوگیری از جنگ این هست که قمحوری را مجبور کنیم دست از غنی سازی بردارد.<BR/>در ضمن من مطمئنم اگر فشار جهانی بیشتر شود نیازی به جنگ نیست و میشود بدون جنگ مسئله را حل کرد اما مثل اینکه سیاست خواهان جنگ هست.<BR/>اما خب اگر جنگ شد، من هرگز برای و بخاطر حفظ نظام دست به اسلحه نمیبرم.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-45614239197333228732007-03-06T12:54:00.000+03:302007-03-06T12:54:00.000+03:30سلام گوشزد با نظرت در پيوستهاي دوم و سوم موافقم ول...سلام گوشزد <BR/>با نظرت در پيوستهاي دوم و سوم موافقم ولي ميخواهم اين نكته را اضافه كنم كه حتي در جنگ هشت ساله هم به معناي رايج كلمه دفاع از ميهن به چشم نمي خورد واقعا جنگ پس از گذشت هشت سال چقدر كشته داد. يا آيا دفاع روسها از استالينگراد و حتي همين مبارزه مردم فلسطين قابل مقايسه با دفاع مردم خوزستان از ديارشان هست .مطلقا قصد ارزشگذاري ندارم ولي احتمالن با من هم عقيده اي كه اين دو از يك جنس نيست و اگر نخواهيم به افسانه هاي رايج تن دهيم نميتوان هر دو را به حساب يك چيز گذاشت بالاخره وقتي يك نفر توي گوش من ميزند من يك عكس العملي نشان ميدهم ولي قدرت اين عكس العمل بستگي به انگيزه هاي من دارد آيا اين دو انگيزه منتج به عكس العمل مشابهي شده كه آن دو را از يك جنس(ملي گرايي) بناميم.البته بحث ميزان مقاومت از نتيجه جنگ (پيروزي و شكست) جداست كه منظور من نيست.Anonymoushttps://www.blogger.com/profile/18120585634231677025noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-45750373680073413872007-03-06T02:04:00.000+03:302007-03-06T02:04:00.000+03:30سلاممن هیچ وقت نمی شینم که ببینم به قول تو درخت تن...سلام<BR/>من هیچ وقت نمی شینم که ببینم به قول تو درخت تنومند و یا سیل کار خودش رو بکنه <BR/>من موافق این نظام نیستم ولی هیچ وقت نمی ذارم که بیگانه جماعت نیم متر بیاد تو این خاک<BR/>ذلتی بالاتر از این که اجنبی جماعت به ملت یک کشور امر و نهی کنه نیست.<BR/>ما خودمون نسبت به هر شخص دیگه نسبت به خواسته هامون اگاهتریم.<BR/>در ضمن شاید ایران اولویت های واجبتری نسبت به انرژی هسته ای داشته باشه ولی اون هم <BR/>رو هم باید خودمون در موردش تصمیم بگیریم نه امریکاAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-44823865460291734632007-03-06T00:21:00.000+03:302007-03-06T00:21:00.000+03:30اگر جنگ شود چند احتمال وجود دارد...1-من سازم را بر...اگر جنگ شود چند احتمال وجود دارد...<BR/>1-من سازم را بر می دارم میرم صدا و سیما.<BR/>میگم آهنگهای انقلابی می سازم.مثل خیلی از بیسوادها که اون زمان اینکار رو کردند.و آقایانی که همه یک شکل هستند حسابی تحویلم می گیرند.همون آقایونی که یه روز به من در جواب اعتراضم گفتند:تو هم برو تریاک بفروش.ما بودجه فرهنگی نداریم.اتفاقا ده نمکی هم تا قبل از این که ادعای کار فرهنگی کنه برای من بیشتر قابل احترام بود.چون عقیده و عملش یکی بود.می گفت می زنم و میزد..<BR/>2-کاری نمی کنم<BR/>3-هر کاری از دستم بر می آد انجام میدم<BR/>4-همه موارد ذکر نشده صحیح است.<BR/>5-از ترس سکته می کنم و کار به آنجاها نمی کشد.<BR/>6-اگر زنده بمانم در اواخر جنگ به جبهه می روم در بین راه ماشین را پنچر می کنم تا به خط مقدم نرسم و فقط از سابقه جبهه استفاده کنم اما در حال رقصیدن روی مین تلف می شوم.<BR/>7-میرم لب مرز و تو اون بلبشو دلالی می کنم.7 - 8 تا هم عکس میاندازم و بعدا به عنوان سفیر صلح معرفی می شوم.<BR/>8-میرم تو اردوگاه آمریکایی ها و از گفتگوی تمدنها صحبت می کنم .نتیجه مشخصه.خنده و شلیک.<BR/>9.بابابزرگم می آد تو خوابم و میگه برو جبهه.تو راه وقتی از نزدیکی نطنز رد می شیم یکی از مهندسین وطنی با یه اشتباه و اتصالی همه ما رو منفجر می کنه و دیگه انرژی نمی مونه که براش بجنگیم.ملت هم هاج و واج میشن.یعدها وقتی پرسیده می شه که :مامان دایی برای چی مرد آبجی مون میگه:نمیئدونم بابا.شب زیاد خورده بود کابوس دید.بابابزرگمون هم تو اون دنیا میزنه زیر همه چی.10-تو راه بابام زنگ میزنه میگه تو بانک ملت ماشین برنده شدی.با عجله بر می گردم.<BR/>تو راه منقلب می شم و دوباره بر می گردم.وقتی می رسم اونجا می گن فرمانده تو بانک برنده شده برگشته مدارک شما هم نیست .با خفت بر می گردم.<BR/>11- جنگ نمیشه و همه مون همینجوری سر کار می مونیم.من هم میرم تریاک <BR/>می فروشم.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-64882925195954530862007-03-05T18:13:00.000+03:302007-03-05T18:13:00.000+03:30در وبلاگم به سوال شما پاسخ داده ام.در وبلاگم به سوال شما پاسخ داده ام.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-65537566647929780212007-03-04T14:02:00.000+03:302007-03-04T14:02:00.000+03:30کورش عزیزحداقل نشانی وبلاگت را مینوشتیکورش عزیز<BR/>حداقل نشانی وبلاگت را مینوشتیگوشزدhttps://www.blogger.com/profile/17367212521079669257noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-14957617117089170132007-03-04T12:18:00.000+03:302007-03-04T12:18:00.000+03:30حتي اگر جنگ براي كساني باشد (كساني پيروز جنگ درآين...حتي اگر جنگ براي كساني باشد (كساني پيروز جنگ درآيند) كه همرا با خود دشمن فرض كنند.باز هم خواهم جنگيد.ار اين نظر را تنها بچه اي 16 ساله مي تواند بدهد كه برم براي كي بجنگم؟<BR/>در كل بايد بگم نوشته ي شما بسيار سطحي و بي پايه بود.ضمن اين كه نظر كلي مرا در وبلاگم ميتوانيد بخوانيد.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-2136464352630746052007-03-04T05:44:00.000+03:302007-03-04T05:44:00.000+03:30گوشزد عزیز! این مطلب را بخوانhttp://shirva.blogspo...گوشزد عزیز! این مطلب را بخوان<BR/>http://shirva.blogspot.com/2007/03/blog-post.htmlAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-41582948330742268462007-03-04T02:51:00.000+03:302007-03-04T02:51:00.000+03:30با خواندن پي نوشت مطلبتان خيلي شگفت زده شدم. با نو...با خواندن پي نوشت مطلبتان خيلي شگفت زده شدم. با نوشته هاي منطقي پيشين تان بسيار متفاوت بود. كاش بدون مطالعه كافي در تاريخ چنين ادعاهايي را مطرح نمي كرديد.<BR/>نوشته ايد كه : "وطن پرستی به عنوان یک مفهوم انتزاعی مدرن است و عمری بیشتر از صد سال در ایران ندارد...قبل از آن هر چه بوده است "ایل دوستی و قبیله پرستی" بوده است وبس. ”<BR/>دوست گرامي! مفهوم وطن پرستي يك مفهوم انتزاعي مدرن نيست. در تاريخ بسياري از كشورهاي كهن ادبيات حماسي سرشار از برانگيختن چنين احساسي است. بهترين نمونه اش هم همين فردوسي خودمان كه در درستي شعرش شك داريد و اي كاش پيش از نوشتن پاسخ به آن دوست ناشناس، شاهنامه اش را هرچند گذرا نگاهي مي كرديد كه چنين ادعايي را مطرح نكنيد. آنچه مفهومي مدرن ناميده مي شود و در كشور ما عمري بيش از صد سال ندارد مفهوم ملت و حقوق آن در برابر دولت مدرن (پس از مشروطه) است كه آن هم از ديد جامعه شناسي مطرح مي شود و نه فرهنگي. پيش از مشروطه مردم كشور رعاياي پادشاه بودند و شاه مالك مطلق بر سرنوشت و جان و مال ملت. در قانون اساسي مشروطه (هرچند به زير پا گذاشته شد) بحث از حقوق مردم يا ملت به ميان آمد و اينگونه بود كه مفهوم مليت از ديدگاه مدرن سياسي در ايران تعريف شد. پس اين ادعاي شما يك خلط مبحث است. چون احساس وابستگي به سرزمين يا قلمرو يا محيطي خاص همانطور كه خودتان هم اشاره كرده ايد در حيوانات عالي و انسان حسي غريزي است و اين غريزه در انسان سنتي و جامعه ي پيشامدرن هم حتما بوده و بعيد مي دانم محصول دوران مدرن باشد. مفهوم ملت هم اگرچه به صورت سياسي اش مفهومي مدرن است ( در برابر مفهوم دولت مدرن) اما از نظر فرهنگي و تاريخي در اين سرزمين و سرزمين هاي باستاني ديگر پيشينه اي دراز دارد. همانطور كه از ايرانيان باستان ، يونانيان باستان ، مصريان باستان و ... نام مي بريم با وابسته كردن آنها به يك سرزمين ( يا از ديدگاه مدرن ، كشور) به آنها هويت ملي مي بخشيم. ايل دوستي و قبيله پرستي هم در دوران هايي از تاريخ اين كشور رواج داشته كه ايل ها يا قبيله هايي كه بيشترشان هم قبايل مهاجم غيرايراني بودند بنا بر شرايطي بر سرنوشت اين سرزمين حاكم شدند. اگرچه در طول تاريخ همچون امروز بخشي از مردم ايران به صورت ايلي يا قبيله اي زندگي مي كردند اما بخش بزرگي از جامعه، يكجانشين و داراي تمدن يا فرهنگ شهرنشيني بودند كه براي نمونه مي توانم از همين اصفهان من و شما يا شيراز و ري و كرمان نام ببرم كه اكثريت مردمانشان را نمي توان جزو ايل يا قبيله اي به شمار آورد كه ايل دوست يا قبيله پرست باشند و علت حاكم شدن قبايل مهاجم هم همين بود كه اصولا مردمان شهرنشين و متمدن جنگجو نيستند و طبيعي است كه به آساني در برابر اقوام مهاجم و خونريز كه هر از گاهي از گوشه اي بر اين سرزمين تاخته اند شكست بخورند. بنا بر اين نمي توان مساله را اينگونه ساده كرد كه جامعه ي ايران جامعه اي بوده يكسره ايلي و قبيله اي عشيره اي ( مانند افغانستان و پاكستان امروز) و هر از چندگاهي يكي از قبايل قدرت را در دست مي گرفته و...<BR/>در جاي ديگر مدعي شده ايد كه :<BR/>" در حمله مغول و عرب و روسیه هم که اصولا ایرانیان مقاومت درخوری از خود نشان ندادند که بتوان مدعی شد که در برابر نیروی خارجی ایستادند و برای وطن جنگیدند.<BR/>شاید تنها نمونهای که بتوان در این زمینه ذکر کرد نبرد چالدران باشد که قزلباشهای شاه اسماعیل در برابر قشون عثمانی ایستادند که آن هم بیشتر نبردی مذهبی و قبیلهای بود تا نبردی ملی میهنی..."<BR/>متاسفم كه بدون مطالعه دقيق تاريخ اينچنين همه مسايل را ساده مي كنيد و درباره ي آنها حكم كلي صادر مي كنيد! پس تكليف مبارزات و قيام هاي پي در پي ايرانيان در برابر چيرگي عرب چه مي شود؟ ابومسلم خراساني ، بابك خرمدين ، مازيار ، حسن صباح و ... چه نقشي در تاريخ اين سرزمين داشتند؟ چرا در بسياري از شهرها مردم از اشغالگران عرب بيزار بودند و در هر موقعيت مناسبي آنها را مي كشتند و يا به هنگام اذان گفتن به آنها دشنام مي دادند؟چرا مردم استخر پارس چند بار به خاطر اينكه نماز را به عربي نمي خواندند و ترجمه ي پارسي اش را مي خواندند قتل عام شدند؟<BR/>نبرد چالدران را در حد يك نبرد مذهبي و قبيله اي پايين آورده ايد در حالي كه قريب به اتفاق پژوهشگران تاريخ رسميت يافتن مذهب تشيع در دوران شاه اسماعيل را اقدامي در جهت يكپارچه كردن كشور مي دانند و عاملي براي جلوگيري از چيره شدن خلافت عثماني كه ادعاي مالكيت بر سراسر سرزمين هاي اسلامي از جمله ايران را داشت. گرچه ايرانيان در نبرد چالدران شكست خوردند ترفند شاه اسماعيل كه از قضا خود شخصي مذهبي و معتقد هم نبود و از مذهب تشيع تنها به عنوان ابزاري سياسي استفاده كرد باعث شد تا سرزمين ايران يكپارچه و مستقل باقي بماند. اين نبرد را نمي توان نبردي قبيله اي ناميد چون شاه اسماعيل به عنوان پادشاه ايران به جنگ سپاه عثماني رفت و سپاه او هم بيشتر آذربايجاني و ترك زبان بودند و همزبان با عثماني ها و مدت زيادي هم از شيعه شدن شان نگذشته بود.<BR/>بيت " چو ايران نباشد تن من مباد بدين بوم و بر زنده يك تن مباد" فردوسي را مشكوك دانسته ايد.برفرض كه چنين ادعايي را بپذيريم. تكليف بيش از هفتصد بار ديگري كه در شاهنامه نام "ايران" آمده چه مي شود؟ بسياري از ما ممكن است شاهنامه را كمتر خوانده باشيم ولي ديوان حافظ را بيشتر ايراني ها به خاطر تفال هم كه شده مي خوانند. در جاي جاي اين كتاب نشانه هايي از علاقه ي حافظ به گذشته ي اين سرزمين مي بينيم به ويژه در ساقي نامه كه حس ميهن دوستي و افسوس بر گذشته ي ايران در آن بسيار آشكار است. در شعري از انوري درباره ي حمله تركان غز به خراسان مي خوانيم :<BR/>" خبرت هست كزين زيروزبر شوم غزان<BR/>نيست يكي پي ز خراسان كه نشد زير و زبر؟<BR/>خبرت هست كه از هرچه در او چيزي بود<BR/>در همه ايران امروز نمانده است اثر؟<BR/>بر بزرگان زمانه شده خردان سالار<BR/>بركريمان جهان گشته لئيمان مهتر..."<BR/>كه نمونه اي آشكار از نگراني براي سرنوشت وطني به نام ايران كه خراسان آن روز (شامل بخشي از افغانستان ، تاجيكستان و بخش هايي از چند كشور ديگر آسياي ميانه) هم جزيي از آن است.<BR/>و يا در اشعار سيف فرغاني (اهل فرغانه كه امروز بخشي از تاجيكستان است) مي بينيم كه او خود را ايراني مي داند نه تاجيك كه در آن روزگار وجود خارجي نداشته كه امروز تاجيك ها بخواهند ايران را بخشي از سرزمين شان بدانند.<BR/>. با لحن بي ادبانه ي "رهگذر زيتوني" مخالفم اما در اظهار نظرش جنبه هاي درستي هست كه بايد به آنها توجه كرد:<BR/>" جاي بسي تآسف است در قرني که تمامي نخبگان متمدن غرب تلاش ميکنن که احساسا ت ملي و گاهي وقتها قاره اي رو افزيش بدن , هويته ملي خودشنو تعريف و پاسداري کنند و از تمام ينها براي پيشرفت و تضمين دستا وردهاشون استفاده کنن در وطنه من ايران و از سوي به اصطلاح هموطن تحصيلکرده من مفهوم وطن به سخره و بازي گرفته ميشه و به اشتباه دفاع يا عدم دفاع از يک حکومت غير دمکرتيک به اونه سنجش وطن پرستي معرفي ميشه هموطنهاي عزيز دلم يک نگاهي به تمامي کشورهيه به اصطلاح پشرفته يا در حال توسعه بکنييد مثلا کانادا ياحتا چين چقدر صرف افزايش حس تعلق به وطنشون مي کنند .در همه جاي دنيا کشورهااز اقوام مختلف تشکيل شده. نرفتن و همکاري نکردن با يک رژيم ربطي به معني وطن ناپرستي نيست.”<BR/>بسياري از كشورهاي بدون پيشينه و تازه تاسيس دست به تاريخ سازي يا بهتر بگويم جعل و تحريف تاريخ ديگران به نام خود مي زنند و از اين در و آن در مدرك جور مي كنند كه نشان دهند وطنشان و مليتشان پيشينه ي تاريخي دارد. نمونه هاي بسياري از تركيه و عراق و تاجيكستان و تركمنستان و افغانستان و كشورهاي عربي در همين پيرامون خودمان هست كه تاريخ ما را به سود خود مصادره مي كنند و ما هم هيچ واكنشي در برابرشان نشان نمي دهيم و تازه مدعي مي شويم از نظر تاريخي وطن پرستي براي ما بي معنا بوده است و غيرمستقيم كمكشان هم مي كنيم!<BR/>اين باور كه وطن مفهومي جديد است و قبيله اي و ايلي دانستن كشوري با پيشينه ي شهر نشيني و تمدن، به نظر من برخاسته از ايده ي انترناسيوناليسم و جهان وطني ايدئولوژي هاي چپ است و ناخواسته آب ريختن به آسياب قوم گراياني است كه ايران آينده را به صورت اتحاد جماهير ايران سوسياليستي مي خواهند و يا مجموعه اي از جمهوري هاي كوچك كه يكي از آنها هم ايرانستان باشد و نه يك وطن يكپارچه با هويتي رنگارنگ. خواهش مي كنم در اين دام نيفتيد.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-7103785579246819632007-03-03T14:10:00.000+03:302007-03-03T14:10:00.000+03:30از اونجایی که من هم آدمها برایم مهمند بری اینکه از...از اونجایی که من هم آدمها برایم مهمند بری اینکه از نگرانی نمیرم بر می گردم ایران.جنگ اثرات مخرب کننده ای داره که تا مدتها می مونه ولی اگر جنگی در بگیره(که بعید می دونم!) من از نا امنی داخلی بیشتر می ترسم ساکت می مونم تا تموم شه...ته دلم هم آرزو می کنم حکومت ایران در جنگ شکست بخوره...<BR/>27 ساله - زن - استرالیاAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-52930338513209050292007-03-03T10:07:00.000+03:302007-03-03T10:07:00.000+03:30درست كه آرمانهاي حكومت فعلي ايران كاملا با معياره...درست كه آرمانهاي حكومت فعلي ايران كاملا با معيارهاي من متفاوت، درست كه من از وقتي يادم مي آد تلاش كردم اما بخاطر اينكه نظام سالمي حكمفرما نيست كمترين عايدي رو داشتم درست كه مي بينم جوانهايي مثل من كه هم استعداد دارند هم عرق ملي هم انسانيت اصلا اينجا جايي ندارند و چطور كسايي كه هيچ چيز جز خودشون و نمي بينن و هيچ تلاش و زحمتي متحمل نشدن زمام امور بدست دارند. اما مطمئن ام اين سرزمين جز با تلاش خودمون درست نميشه، انقلاب، جنگ و غيره باعث نمي شه نه ما نه فرزندان ما زندگي بهتري رو تجربه كنند و مطمئنم جنگ حتي اگه هوايي باشه و حتي اگه فقط تجهيزات هسته اي رو هدف قرار بده رو زندگي ما بي تاثير باشه. شايد اين بي تفاوتي مردمون ناشي از همين كه از هر چي جنك و انقلاب خسته شدن مي خوان مثل همه زندگي كنن يه زندگي معمولي اماوقتي بي نظمي و هرج و مرج حاكم بشه حتي اون علف كوچك هم طعمه حريق مي شه !Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-16215739896732664032007-03-03T10:03:00.000+03:302007-03-03T10:03:00.000+03:30پاسخ من به نظرخواهی "گوشزد"گفتم حالا که مجلس خودما...پاسخ من به نظرخواهی "گوشزد"<BR/><BR/>گفتم حالا که مجلس خودمانی است، در بارهی اين نظرخواهی من هم چيزکی قلمی کنم، با کمی سيرداغ-پيازداغ اضافه:<BR/><BR/>اوّل- اگر جنگی دربگيرد -که اميدوارم نگيرد- خيالتان تخت که کسی از خارج از کشور، به جبهههای حق عليه باطل نخواهد پيوست. آنهايی که اعتقادی به حفظ اين نظام ندارند که تکليفشان از اوّل مشخص است، آنها که دارند و میگويند یا پنهاناش میکنند امّا، تکليفشان به مراتب مشخصتر است: وقتی طرف در وضعيتی که خبری نيست، فلنگ را بسته و حاضر نيست در سيستم حکومتی مورد قبول و دلخواهش زندگی کند، جنگ که بشود، اگر کلاهش هم بيافتد آنطرفها آفتابی نخواهد شد! <BR/>پ.ن: يکی از ثمرات گرانقدر انقلاب اسلامی، ريشهکنکردن نسل آرمانخواهی در ايران بود. طرفه اينکه در آن خاک و در ميان آن خون و تبار، اگر يک فقره آدم آرمانخواه مثل چریکها و امثال جزنی، احمدزاده، پویان... و گلسرخی پيدا کرديد، بياوريد جايزهی نقدی دريافت کنيد! هر کس هم که خودش را در آن خط نشان میدهد، دارد وانمود میکند و فقط شعار میدهد... و خلاصه دستی از دور بر آتش دارد. شما باور نکنيد!<BR/><BR/>دوّم- اگر کسی يکوقت خوابنما شد و همينجوری هوس کرد پوتين پا کند و بزند به جادهی تفنگبازی... و مشقاسموار سوار قاطرش بشود برود جنگ ممسنی ، خيالاش تخت که خيلی زود سرخورده خواهد شد. دليلاش روشن است: اصلاً سرباز آمريکايیای به آن خاک پا نخواهد گذاشت و اصولاً جبههای وجود نخواهد داشت که کسی بخواهد به صفوف آن بپيوندد. آمریکا از آنجا که میداند نجس است و نبايد پایش را روی خاک مقدس اسلامیمان بگذارد، دو تا ناوش را پارک میکند در اقيانوس هند و از همانجا شروع میکند به روبوسی با تأسيسات نظامی حضرات.<BR/>پ.ن: توصیهام اين است که دوستان اگر امکاناش را دارند، گاهی نگاهی به کانال ميليتاری آمریکا (Military Channel) بياندازند. خيلی آموزنده است به جان شما! تصور کلاسیک آدم از رو-در-رويی جنگی را بهدقيقهای کنفيکون (با لهجهی فصيح قزوينی: کونفيهکون!) میکند. <BR/><BR/>در آخر و کمی جدّیتر: عامل تحريک آمریکا چيزی نیست جز فنآوری اتمی جمهوری اسلامی. اگر ماشين جنگی عمو سام بهکار بيافتد، تا همهجا را شخم نزند نمیايستد. کاری اگر میخواهيم بکنيم، الان موقعاش است... که فردا قطعاً دير است.<BR/>مجيد زهری :: Link :: COMMENTS 5 :: Trackback 0 ::rashahttps://www.blogger.com/profile/07249142424923413400noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-57674956635117566382007-03-03T08:39:00.000+03:302007-03-03T08:39:00.000+03:30من به قول آخوندها سلس قول گرفتهام و شاید بهتر باش...من به قول آخوندها سلس قول گرفتهام و شاید بهتر باشد بروم یک وبلاگ هوا کنم و در آنجا به موعظه بنشینم. میخواستم این را بگویم که مخالفت با چیزهایی که ممکن است باعث شادی توده یا افزایش غرور ملی شود لزوماً به معنی روشنفکری نیست و نه هر چیزی که تودهٔ مردمان دوست دارند راست باشد حتماً دروغ است. ادعاهایی نظیر مقاومتنکردن ایرانیان مقابل عربان و نفی ناسیونالیسم ایرانی (که لزوماً با ناسیونالیسم قرن نوزدهمی اروپایی یکسان نیست) برازندهٔ شبهروشنفکران دههٔ چهل است. خود دانی.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-9835242770758820702007-03-03T08:31:00.000+03:302007-03-03T08:31:00.000+03:30دوست عزیز.قمپز کردن نارسیستی چیست دیگر. آن مقاله ر...دوست عزیز.قمپز کردن نارسیستی چیست دیگر. آن مقاله را دو نفر از استادان مسلم نوشتهاند. جلال خالقی مطلق کم کسی نیست. و جلال متینی هم همانطور و همین حرف شما میتواند مبین ناآشنایی شما باشد. مسلماً من از روی ادعایی که شما چند بار تاریخ را خواندهاید حرفی نمیتوانم زد و فقط کیفیت پاسخهای شما را توانم سنجید. ایدون بدانید که زوال اندیشهٔ سیاسی و آگاهی ملی ایرانیان با سلطهٔ ترکان آغاز شد و حملهٔ مغول تیر خلاص آن محسوب میشود. ولی از اواخر قرن سوم تا اوایل قرن پنجم که به عصر زرین ایران معروف است کاملاً حس خودآگاهی ملی وجود داشتهاست و بعد از آن است که تصوف و قشریگری و قبیلهپرستی جای میهنپرستی ایرانشهری را میگیرد. کتابهای سید جواد طباطبایی را بد نیست نگاهی بیندازی. (اگر حوصله داری). این مفهوم را خوب کاویدهاست. امیدوارم قبل از اینکه با زدن یک برچسب خیال خود و خوانندگانت را راحت کنی کمی راجع به وی کسب اطلاع کنی و بدانی که کم کسی نیست. دیگر آنکه اگر همان مقالهای را که معرفی کرده بودم نگاه میکردی مثالهایی از ابیات میهنپرستانه میدیدی که ممکن بود به شوونیسم پهلو زند. به هرحال ایگوی مجازی-وبلاگی هم خود چیزیاست و من انتظار ندارم و نداشتم که تو از موضع خودت عقبنشینی کنی. حتی اگر به نظرت حرفم درست آید (که البته د این هم هزار حرفاست) متأسفانه اینقدر تندتند و پشت سر هم ادعا پشت ادعا کردهای که پاسخ به همهٔ آنها کلی به طول میانجامد. اینجا نه مجال پرداختن به آن هست و نه مجال خیلی چیزهای دیگر. یک چیز کوتاه دیگر هم بگویم و سخن را درز گیرم: افسانهٔ مقاومتنکردن ایرانیان در مقابل عربان دیریاست که باطل شدهاست. کتابهای تورج دریایی و دیگران میتواند راه گشا باشد. لطفاً در هر مورد احساس کردی که سربسته و مبهم صحبت کردهام یا مشخصات دقیقتر کتابی را خواستی بگو تا اطلاعات بیشتر مهیا کنم.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-32998133845659857672007-03-02T19:49:00.000+03:302007-03-02T19:49:00.000+03:30دوست ناشناس عزیزمن تاریخ ایران را به طور کامل بیش ...دوست ناشناس عزیز<BR/>من تاریخ ایران را به طور کامل بیش از سه بار و از روی مراجع مختلف خواندهام و جزء علائق شخصیام بوده است ولی صرف نظر از این مسئله چطور حرفهایی که شما و آن دوست مورد اشاره زدهاید قمپز در کردن نارسیسیستی نیست که جوانکهای خام با خواندن چهار مقاله یک سویه و تحریف شده که به سبب تهییج روحیه خودباوری تاریخی برای یک ملت مفلوج نوشته شده است دل خوش کردهاید.<BR/>دوست عزیز<BR/>میبینی که من هم میتوانم ادبیات تو <BR/>را پیش بگیرم و حرف خودم را پیش ببرم.<BR/>بهاره عزیز<BR/>امیدوارم که در راهی که پیش میگیری موفق باشیگوشزدhttps://www.blogger.com/profile/17367212521079669257noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-65856040754961917142007-03-02T19:09:00.000+03:302007-03-02T19:09:00.000+03:30من 16 ساله هستم از ايران.من با حكومت و سياست ايران...من 16 ساله هستم از ايران.<BR/>من با حكومت و سياست ايران موافق نيستم.خيلي چيزا هست كه آزارم ميده...فقر...تبعيض...و هميشه براي مبارزه با اين دولت حاضرم.اما هرگز مايل نيستم كه كس ديگهاي بخواد من رو نجات بده.مطمئنا در قبال همچين محبتي به شدت خواهم ايستاد و مقاومت خواهم كرد.نميشه فكر كنيم هرچيزي كه آمريكا ميگه درسته.عراق رو نجات داد؟!ما آشناهايي در كردستان عراق داريم كه مدتهاست اونجا زندگي ميكنن.به اطمينان ميشه گفت آمريكا براي بهتر شدن وضع اونجا هيچ تلاشي نميكنه.من مخالف جنگ و خونريزي هستم.اما حتما از خاكم دفاع ميكنم.ايران امروز اون كشوري نيست كه من دلم ميخواد.ولي كشور منه.خود ماها بايد درستش كنيم.چطور آمريكا خودش سلاح هستهاي داره؟ من دفاع از دولت نميكنم.ولي ميخوام بگم اينا بهانهست.از اين ميترسن كه ايران به سلاح هستهاي دست پيدا كنه و جنگ راه بندازه؟مگر همين حالا آمريكا اينكار رو نميكنه؟ وضع خرابه.انرژي هستهاي هم ارزوني ما.ولي خود ما بايد جلوش وايسيم نه اينكه به بيگانهها اجازهي دخالت بديم.من با شما كاملا مخالفم كه معتقديد كه براي آرمان حاضر به جنگ نيستيد اما شخص چرا.اين خاك خيلي براي من ارزش داره.اين فرهنگ و تمدن ماست.اگر ماها براش كاري نكنيم پس كي بايد كاري بكنه؟من دلم نمخواد بجنگم.به معني اينكه نمي خوام كسي رو براي هدفم بكشم.اما دفاع ميكنم.من خاكم رو، كشورم رو دوست دارم.ايران رو دوست دارم و براي بهتر شدنش تلاش ميكنم.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-88955186724035391692007-03-02T18:42:00.000+03:302007-03-02T18:42:00.000+03:30گوشزد جان. آدم باهوشی هستی. ولی سواد تاریخیات چند...گوشزد جان. آدم باهوشی هستی. ولی سواد تاریخیات چندان چنگی به دل نمیزند. البته چندان انتظاری هم نمیرود بالاخره پزشکی ناسلامتی نه دکتر تاریخ. پاسخت به ناشناس در پینوشت دوم ضعیف بود. و کلیگوییهایت مدل روشنفکر بیسواد ایرانی. هرچند که اصلاً خوشم نمیآید چنین صفتی را برای توی عزیز استعمال کنم. مفهوم میهنپرستی ایرانی و تصویر ایرانیان از موجودیتی به اسم ایرانزمین نه حدیثیاست که پنهان ماند. مقالهٔ ایران در گذشت روزگاران را حتماً بخوان. امیدوارم کمی دیدت به قضایا تغییر کند.<BR/>http://azargoshnasp.net/Iran/iran.htmAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-89757269515320781292007-03-02T18:22:00.000+03:302007-03-02T18:22:00.000+03:30علی از کانادا 32 ساله عرض شود که من دیوانه ایرانم ...علی از کانادا <BR/>32 ساله <BR/><BR/>عرض شود که من دیوانه ایرانم . حس وطن پرستی وقتی در خارج از ایران هستید کاملا حس میشود. من با نظرات گوشزد در مورد تاریخ ایران کاملا موافقم فقط کافیه دو تا کتاب در مورد افشاریه ، قاجاریه و زندیه خونده باشین تا بفهمین تقریبا تنها چیزی که مهم نبوده و اصلا وجود نداشته ، ایران بعنوان وطن بوده....<BR/><BR/>اما اینکه بگیم با استناد به تاریخ وطن پرستی بی معناست رو هم قبول ندارم چون با همه سلولهای بدنم اون مملکت کوفتی رو دوست دارم حتی اگر ویرانه باشه. با اینکه سالهاست در کانادا هستم اما ریشه هام رو در ایران حس میکنم.<BR/><BR/>اما بعد از روضه خونی ... در جواب سئوال شما اگه من در ایران بودم ، سرم رو مینداختم پائئین و زندگی میکردم از روی اجبار ... شاید هم تو یه سوراخی قایم میشدم تا جنگ تموم بشه . اما از روی ناچاری ... به هیچ عنوان هم نمیجنگیدم چون این جنگ در صورت تحقق جنگ ایران و آمریکا نیست . جنگ جمهوری اسلامی و آمریکاست. <BR/><BR/>برای آمریکا هم نمیجنگم چون تاریخ ثابت کرده آمریکائیها خونخوارترین و جنایتکارترین حکومتها را داشته اند و مسبب بدبختی همه ما هستند.<BR/><BR/>آقای دکتر ... یک انتقاد هم از شما دارم : تصور نکنید که آمریکا و غرب با شما هم فکر است . آنها برای ما ایرانیها بعنوان انسان هیچ اهمیتی قائل نیستند و اهدافشان از جنگ چیزی فراتر از موضوع هسته ای ایران است . همین آمریکا در کودتای 28 مرداد جلوی موج ملی گرایی و حکومت دمکراتیک در ایران را گرفت و اون شاه بیعرضه را برگردوند. آیا این تفکری است که شما از آن حمایت میکنید ؟ <BR/>ضمنا از بحث جالبی ه مطرح کردید ممنونم.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-75867427295935075912007-03-02T17:36:00.000+03:302007-03-02T17:36:00.000+03:30با بند آخر نوشته(با خط سبز) توافق نظر دارم.با بند آخر نوشته(با خط سبز) توافق نظر دارم.Majid Zoharihttps://www.blogger.com/profile/13216816465073527645noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-58922139374547911242007-03-02T13:45:00.000+03:302007-03-02T13:45:00.000+03:30با اجازهی شما! ؟با اجازهی شما! ؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-57438645639156468062007-03-02T08:26:00.000+03:302007-03-02T08:26:00.000+03:30خودت چکار میکنی؟خودت چکار میکنی؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-13191469704624116502007-03-02T07:39:00.000+03:302007-03-02T07:39:00.000+03:30در ضمن، وطن من مادر زمين است.در ضمن، وطن من مادر زمين است.Artemishttps://www.blogger.com/profile/13150561041407524445noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-45722450757014156062007-03-02T07:38:00.000+03:302007-03-02T07:38:00.000+03:30من سريعا يه شوهر رومانتيک هندی تور می کنم که خرج ت...من سريعا يه شوهر رومانتيک هندی تور می کنم که خرج تحصيلمو بده! شوخی کردم هی هی ولی يه چيزی تو همين مايه ها! من حاليم نيست من بايد جانورشناس بشم. اما اگه ساپورت ماليم از ايران قطع بشه -که اگه جنگ بشه می شه- مجبورم يه راهی پيدا کنم برای دوام آوردن. و البته غصه هم فراوان خواهم خورد و وبلاگ هم راجع به جنگ خواهم نوشتArtemishttps://www.blogger.com/profile/13150561041407524445noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-88514275901601470912007-03-02T01:04:00.000+03:302007-03-02T01:04:00.000+03:30-“A great civilization is not conquered from witho...-“A great civilization is not conquered from without until it has destroyed itself from within.” <BR/><BR/>“تمدنی مسخر و مغلوب نخواهد شد مگر از درون!” ویل دورانتAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-10115099.post-6254373521464214972007-03-01T22:44:00.000+03:302007-03-01T22:44:00.000+03:30وطن صرفاً به معنی یک سرزمین یا مساحت جغرافیایی نیس...وطن صرفاً به معنی یک سرزمین یا مساحت جغرافیایی نیست....چرا که در هر صورت هر جانوری برای خود یک قلمروی داردو آن را از طریق کاملاً فیزیکی (با پاشیدن ادرار یا فرمونهای ترشحی)از سایر قلمروها جدا کرده و از آن با چنگ و دندان و شاخ و ....حفاظت می کند.البته بگذریم که در این امر شباهت بسیاری با برخی ممالک و جوامع خودمان دارند!(از این لحاظ که یک عده میان و با ریدن به سطح مملکت قلمرو خودشون رو کاملاً مشخص می کنن!!)ولی منظور از وطن این نیست.به نظر من وطن یکی از آن واژگانی است که برایش تعریفی نمیتوان ارائه داد و در واقع مثل یک پک(به فتح پ )به ساکنین یک منطقه خاص تحویل داده میشود بدون آن که آن اشخاص اصلا به خود زحمت باز کردن آن را بدهند. فکر می کنند که وطن همان کشور است که نیست، همان هویت است که نیست، همان ملیت است که نیست، همان هزاران چیز است که نیست!<BR/>وطن چیزی نیست جز یک نام...یک نام برای هر نوع احساس وصف ناپذیری که باعث می شود فرد از جان خود برایش مایه بگذارد.<BR/> پس در آخر نتیجه می گیریم که وطن کلاًچیز خوبی است و اگر نباشد خیلی بد می شود (ببخشید خیلی طولانی شد، آخه عرق ملی ام همین جور ورقلمبیده بود و اگه اینا رو نمیگفتم سرطان ملی نوما میگرفتم و آخرش هم نتونستم اون چیزی رو که اینجام بود درست بگم! حالا دفعه بعدAnonymousnoreply@blogger.com