از علی دایی تا شیخ محمد عبده!

1)چند سال پیش در شیراز سمیناری جهت معرفی جاذبه های توریستی ایران برگزار شد که در آن صاحبان آژانس های مسافرتی داخل کشور به همراه تعدادی از نمایندگان آزانس های مسافرتی خارجی حضور داشتند.

رییس اداره ارشاد شیراز که از اصلاح طلبان بود تصمیم گرفت که از امام جمعه شیراز برای ایراد سخنرانی افتتاحیه دعوت کند و در پاسخ انتقاد برخی از آژانس داران که حضور امام جمعه را غیر ضروری می دانستند به طور خصوصی به آنها گفته بود که "می آوریمش تا یک جمله از لزوم پشتیبانی از صنعت توریسم صحبت کند و همان یک جمله را می گیریم و از آن بهره برداری می کنیم"
روز کنفرانس امام جمعه در پشت تریبون قرار گرفت و پس از خواندن مقادیری دعا و حدیث و آیات و روایات در حالی که مترجمان به طور همزمان ترجمه می کردند گفت:

از آقایان برگزار کننده سمینار می خواهم که کاری کنند که پای توریست ها از این کشور بریده شود!!! چرا که اکثر اینها جُنُب هستند و مساجد را نجس می کنند!

تا رییس سمینار بدود و به مترجمان بگوید که این جملات را برای خارجی ها ترجمه نکنند کار از کار گذشته بود.

در زمان تنفس هم بسیاری از نمایندگان آژانس های خارجی به مسئولین برگزار کننده سمینار گفته بودند که شما اول تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید و بعد سمینار جذب توریست بگذارید!

2) علی دایی در برنامه نود شب گذشته در پاسخ به این پرسش که "شما قبلا گفته بودید کسی سرمربی تیم ملی ایران می شود که در فدراسیون فوتبال لابی قویتری داشته باشد و حالا خودتان سرمربی شده اید" قیافه ای روحانی به خودش گرفت و با لحنی فروتنانه و پارساگونه گفت که بقیه با بنده های خدا لابی کردند و من با خود خدا!!! و چند دقیقه بعد اضافه کرد که حتی با خود خدا هم لابی نکرده و او راسا و بدون اطلاع وی تصمیم گرفته که ایشان را به سرمربی گری تیم ملی فوتبال ایران منصوب کند!

همین آقای علی دایی یکی دو سال پیش در کنسرت گوگوش در آمریکا حضور یافت و در صفوف نخست نشست.

اگر ایشان به عنوان یک مسلمان برگزیده توانست از یکی از مراجع تقلید فتوایی بگیرد که این کارش از لحاظ شرعی غیر مجاز نبوده است من باور خواهم کرد که انتخاب ایشان به سمت سرمربی تیم ملی از طرف خود خدا بوده است.

در کشوری که رییس جمهورش ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان دارد عجیب نیست که مربی تیم ملی اش هم ادعای انتصاب از سوی خدا داشته باشد.

راست گفته ان قدما که "پیش نماز که بگوزد پس نماز..."

3) من دختران فراوانی را می شناسم که بی حجابند و بر خلاف نص صریح قرآن با مردان نا محرم دست می دهند و می رقصند اما نماز هم می خوانند و بعضا روزه هم می گیرند.

همچنین مردان فراوانی را می شناسم که نماز و روزه شان ترک نمی شود ولی بر خلاف نص صریح کتاب خدا مشروبات الکلی می خورند و قمار هم می کنند.

آیا شما معتقدید که می توان قسمت هایی از دین را برگزید و قسمت هایی از
ان را رها کرد و یا مانند اکثر علمای دینیاز جمله شیخ محمد عبده باور دارید که یا اسلام تمام و یا هیچ!؟
پی نوشت:
متولیان رسمی دین در طول تاریخ روحانیون بوده اند و همه آنها بالجمله دین را به صورت یک پکیج کامل می دیده اند و آن را مثل زبان حفظ کرده و از نسلی به نسلی منتقل کرده اند.
هیچیک از آنها اعتقادی به این امر ندارند که می توان به قسمتی از دین بی اعتنا بود و یا از کنار آن گذشت.
اصلاح طلبان اخیر خواسته اند که هر کدام به اقتضای سلیقه خود بخشی از دین را با با مدرنیته بیامیزند و یا از قسمت هایی از دین که آشکارا با دنیای مدرن در تضاد است چشم پوشی کنند.
این درصد امتزاج دین با مدرنیته بیانگر میزان اصلاح طلبی آنان است چنانکه اگر کسی از پنجاه درصد قوانین اسلامی به نفع مدرنیته بگذرد نسبت به کسی که از ده در صد دین می گذرد اصلاح طلب تر محسوب می شود.
برخی از سنگسار و از کوه پرت کردن و برخی از حکم ارتداد و برخی از حجاب و موسیقی و غنا چشم پوشی می کنند ولی حتی یکی از مراجع از غیر انسانی ترین و ارتجاعی ترین قوانین اسلامی (مثل سنگسار) کوتاه نمی آید برای اینکه همه آنها خود را پاسدار مذهب جعفری و متولی مذهب شیعه می دانند و وارث کسانی هستند که دین و مذهب را نسل به نسل حفظ کرده و بر طول و عرضش افزوده اند.
در چنین شرایطی می توان شاخه ای از پروتستانیسم اسلامی را تصور کرد که در آن حجاب اجباری، سنگسار، برابری حقوقی زن و مرد، ارتداد، قوانین بانکی و دیات و قصاص و برده داری و اقلیت های دینی و ... حل شده باشد و عبادات غیر اجباری از آن باقی مانده باشد...آیا می توان اسم آن را اسلام محمدی گذاشت

پی نوشت دوم:


بحثی که بر سر گفته های اخیر دکتر سروش در گرفته مبنی بر اینکه قرآن به پیامبر الهام شده ولی به کلام اوست و مخصوصا واکنش مجید مجیدی مبنی بر تکفیر سروش، مثال واضحی است از آنچه در ایم مبحث من به آن پرداخته ام.


سروش از چند سال پیش که شروع به "پالایش شریعت" کرد و ابتدا نهاد روحانیت را از آن حذف کرد و سپس فقه را جزء ناچیز و قابل اغماض دین خواند و دست به لاغر کردن ایدئولوژی دینی زد معلوم بود که کارش به انکار معصومیت ائمه و نفی ضمنی مهدویت و در نهایت این کلام آخر می رسد.


سوالی که من پرسیده ام این اسن که آیا اگر کسی 50% اسلام را قبول داشت و کس دیگری 50% دیگر اسلام را آیا می توان هر دو را مسلمان دانست؟


اسلامی که سروش قبول دارد با اسلام مصباح یزدی چه مشترکاتی دارد؟


اینگونه که سروش دست به "هَرَس کردن دین" زده است نهالی هم از این درخت تناور باقی نخواهد ماند.


روشنفکری دینی همانطور که بارها گفته ام چون سنگ غلتان بر کوه است و یک مفهوم ثابت و ایستا نیست و بنابراین هر یک از پیروانش می توانند تا جایی از آن را قبول کنند و بقیه اش را نپذیرند و همین باعث می شود که ما با تعداد بسیار زیادی دین اسلام اصلاح شده مواجه باشیم وضع کنندگان آن خود پیروان آن هستند!


در این حالت که هر کسی قسمتی از دین را مطابق فهم و سلیقه خود بپذیرد وجه قدسی دین چه می شود؟


پی نوشت سوم:


زمانی شاه عباس صفوی در خواب امام علی را دید که از او می خواست خزانه خود را به او تقدیم کند.


شاه عباس پس از بیدار شدن تصمیم گرفت که خزانه را بار شتر کند و به نجف بفرستد که در آن روزگار تحت کنترل دولت عثمانی بود که دشمن ایران محسوب می شد.


شیخ بهایی به فکر چاره افتاد و نقشه ای کشید.


در روز سفر، پس از آنکه قافله چند فرسنگی از اصفهان دور شد به اشاره شیخ بهایی، قافله سالار شتر اول را خواباند و هر چه کردند برنخاست.


شاه قافله سالار را فراخواند و ماجرا را جویا شد.


قافله سالار داستانی را که شیخ بهایی به او آموخته بود اینگونه شرح داد که شب گذشته امام علی به خواب من آمد و گفت منظور من امتحان خلوص و صداقت و ارادت شاه عباس بود و حال که به آن اطمینان یافتم هر جا که شترت خوابید و بلند نشد شهری با این خزانه شهری بسازید و نام آن را به نیت نجف اشرف، نجف آباد بگذارید.


شاه نیز که قلبا مایل به تقدیم خزانه به دولت عثمانی نبود این خواب را رویای صادقه تلقی کرد و بدینسان شهر نجف آباد را بنا نهاد.


این ماجرا ماهیتا با ماجرای اول (مربوط به امام جمعه شیراز) شبیه است.


در هر دو این ماجراها برای اموری که راه حل های عقلانی وجود دارد بدون دلیل سعی می کنند که دین را دخیل کنند و به وسیله آن پاسخ مسئله ای را بدهند که اصولا مربوط به دین نیست.


چنین دخالت بی موردی در مورد قضیه شاه عباس مسئله را حل می کند و کردیت آن را به حساب دین می ریزد و در مورد ماجرای اول مانع حل مشکل خودساخته می شود...مشکلی که اصلا وجود نداشت.

48 نظرات:

تا جاییکه من خوندم دین همیشه اینقدر تبصره داشته که انتخابی عمل بشه!!!!!!!!!

بالاخره هر کسی ممکنه قسمتی از دین رو قبول داشته باشه و قسمتی رو قبول نداشته باشه.
من خودم نمازم رو می خونم ولی حجاب اسلامی رو هم رعایت نمی کنم و نیازی هم به تایید نظر آخوندها برای این رفتارم نمی بینم.
سمیرا

ایرانی ها نه تنها در اسلام حل نشده اند..بلکه اسلام رو در فرهنگ غنی خودشون حل کرده اند . بعضی مواقع به طور نا خوداگاه اون رو به نفع فرهنگ شخصی خودشون تغییر میدن..وگرنه جواب سوال شما یک کلمه است:نه!..نمیشه!اگر دیدید جایی داره میشه..بدونید پراگماتیک عمل شده.

سلام ... مسلام شدنی هست و این خود از اصول ادیان هست وگرنه که هنوز ما خرو گاو و شتر وسنگ و ستاره و عجوبات دیگر میپرستیدیم ....انعطاف پذیریم

of course it is possible. religion is a personal matter, and everybody should define his/her own version of the religion.

من نمیفهمم، اگه دین شخصیست و هرکس بنا به نظر خودش میتونه عمل کنه، که خب پس چه مرضیه اسم دین و خدا و اسلام رو به زور روش بذاریم؟ فقط ترس از اینکه نکنه صاحابش! ناراحت بشه اون دنیا بریم جهنم؟ اگه بگیم که میخوایم خودمون با عقل خودمون کار درست رو بکنیم، با این استدلال هیچ عاقلی نبایست نماز بخونه، کجاش عاقلانه است که یه سری جمله عربی رو تند تند روزی 5 بار تکرار کنیم؟ اگه بنا به عقل شخصیه بهتره فارسی هرچی میخوایم به هرکس که باور داریم هست بگیم. اگر داریم نماز عربی میخونیم قبول کرده ایم که یکی از طرف خدا اومده و گفته "باید" اینجوری من رو عبادت کنید، با این تفصیل بایست با گفته های دیگرش هم موافق باشیم.

در هر صورت من با "و یا هیچ" موافقم!

1.فکر نمی کردم که آقا دایی با اون پیشونی و هوش بلندش فریب بخوره و قبول کنه....این خوان هشتمه و رستم داستان حالیش نیست
حالا دیگه مطمئن شدم که تو اسفل اسافلین تنها نمی مونم:تخته نرد خاتم و تاسای عاج با من...چیبس و ماست و باقی قضایا با شما....

در ابتدا تشکر ويژه به خاطر اون مورد اول که واقعا جالب بود.

در مورد اعتقادات که فرمودید، به عقیده ی من مشکل اساسی این قشر مشخص که تعدادشان هم اصلا کم نیست التقاط موجود در افکارشان است. انتخاب گزینشی احکام در پله های بعدی رواج تفاسیر گوناگون از دین را گسترش می دهد. تفاسیر گوناگون هم دقیقا به چیزی منجر می شود که الان در مملکت ما جاریست. از یک نفر می پرسی چرا تو عرق می خوری مگر مسلمان نیستی؟ واقعا جواب قانع کننده ای نمی تواند بدهد. دلیلش هم تقابل دین با نیازهای عادی انسان است. مدرنیته کردن دین هم کار واقعا عبثیست. مانند تشت آبی می ماند که با shotgun به آن تیری زده اند و هر سوراخش را که می گیرند سوراخ دیگری باز می شود.

Dear Gooshzad,
I didn't understand the part " Labi kardan"? Will you explain it a little bit.
Thanks

موقعی که در پارلمانی بناست قانونی تصویب شود یا در نشست بین دیپلمات ها تصمیمی گرفته شود در لابی هتل یا پارلمان گروههای ذینفع حضور پیدا می کنند و با بحث کردن و چانه زدن و اعمال نفوذ و حتی پارتی بازی در جهت تصویب یا عدم تصویب آن اقدام می کنند.
آقای دایی با گفتن این حرف در برنامه قبل منظورش این بود که هر که پارتیش کلفت تر باشد سرمربی می شود و در این جلسه با گفتن این جمله "همه با بنده خدا لابی کردند و من با خود خدا" به کل همه مخاطبان تلویزیون را که قبلا از طرف مقامات بالاتر با این روش احمق فرض شده بودند را مورد عنایت مجدد قرار داد.

دین هم واسه خودش یه چیزیه واسه سرگرمی.واسه اینکه مردمو سرکار بذارن و بهشون حکومت کنن.در صورتی که دین یه مسئله کاملا شخصیه. هرکس به زبون خودش و راه خودش دینداره.من فکر می کنم این دینهای ساختگی ایرانی در حقیقت بخاطره اینه که ما در دوره گذر هستیم در برزخ سنت و مدرنیته. هم قبول محدودیتهای دین عقلانی نیست هم می ترسیم که بریم جهنم!!
یه جمله جالب از واینبرگ برنده جایزه نوبل فیزیک1979:
مذهب؛ توهینی است به شان و مقام انسان. با بود و نبودش؛ مردم نیک سیرت اعمال خوب و انسانهای پلید کارهای زشت را همچنان انجام می دهند...اما برای آنکه مردم پاک سرشت دست به اعمال پلید بزنند؛ تنها به مذهب نیاز داریم!!!

دین هم واسه خودش یه چیزیه واسه سرگرمی.واسه اینکه مردمو سرکار بذارن و بهشون حکومت کنن.در صورتی که دین یه مسئله کاملا شخصیه. هرکس به زبون خودش و راه خودش دینداره.من فکر می کنم این دینهای ساختگی ایرانی در حقیقت بخاطره اینه که ما در دوره گذر هستیم در برزخ سنت و مدرنیته. هم قبول محدودیتهای دین عقلانی نیست هم می ترسیم که بریم جهنم!!
یه جمله جالب از واینبرگ برنده جایزه نوبل فیزیک1979:
مذهب؛ توهینی است به شان و مقام انسان. با بود و نبودش؛ مردم نیک سیرت اعمال خوب و انسانهای پلید کارهای زشت را همچنان انجام می دهند...اما برای آنکه مردم پاک سرشت دست به اعمال پلید بزنند؛ تنها به مذهب نیاز داریم!!!

به نظر من دین یک امر شخصی است و هر کس می تواند هر مقدار از آن را بخواهد برگزیند و به آن عمل کند.

دوست ناشناس عزیز
اگر شما به دین به عنوان یک نقشه راه و الگوی زندگی برای رسیدن به رستگاری دنیوی و اخروی نگاه کنی نمی توانی به دلخواه این نقشه و الگو را عوض کنی...نه اینکه نتوانی ...می توانی...اما به منظورت نخواهی رسید

http://www.puyeshgaraan.com/ES.Notes/2007/ES.Notes.082407-religion-V-faith.htm

واژه روشنفکری دینی (!!!) خود یک پارادوکس بسیار بزرگ است جمع نقیضین !

من با گفته های دکتر سروش موافقم البته نه از روی هوا بلکه از روی یک سری دلایل کاملا منطقی .جالب اینجاست کسایی که ادعای دینداری می کنند حاضر نمیشن حتی یه جمله از کتابایی که تو این زمینه نوشته شده بخوونن که نکنه به ایمانشون ضربه وارد شه وقتی هم یه سری سوال میپرسی که نمیتونن جواب بدن میگن اسلام و قرآن که این طوری نبود الان تحریفش کردن .یکی نیست بگه پس این قران تحریفی چیه که هر روز قرایت میکنیدش

به نظر می رسد که نتیجه حرفهای سروش به زودی به انکار نبوت یا خاتمیت پیامبر اسلام بینجاند.

"باد هم سراپا سرمست سادگی هاش بود,
وقتی که می دید
هنوزم که هنوزه
- سکوت -
سین هفتم سفره هفت سین هرسالشه"

"عیدانه " - آخرین دستنوشته "دلتنگ دلتنگی های آسمان" - بهانه دیدار شما را دارد...

به نظر می رسید که موضوع به این مهمی حتما کامنت های زیادی هم داشته باشه ولی این طوری نیست . چرا؟

والله ما در مورد گوشزد هم گزینشی عمل می کنیم . نظریات سیاسی وبعضی از نظریات اجتماعی اش را قبول داریم ولی بقیه! نظریات اجتماعی ونظریات اقتصادی اش حالمان را می گیرد.

اگر دین و دولت جدا باشند هر کس هر قسمت از دین را که دوست داشت بپذیرد
مثلا من "لا اکراه فی الدین" را, مصباح یزدی حکم قتل مرتد را.وقتی قانون لاییک حامی جان شهروندان باشد از دینداران خونخوار هم کاری بر نمی آید.

آنیتا

راستش را بخواهید خود من هم فکر می کردم که این مطلب بسیار بحث برانگیز باشد و تن و بدنم را چرب کرده بودم که با خانم هایی که همزمان هم بی حجابند و هم نمازخوان و یا آقایانی که هم مشروب می خورند و هم سینه می زنند جدال کنم و در صورت لزوم کشتی بگیرم!!!
اما بسیاری از مردم ترجیح می دهند که راجع به رفتارهای متناقض خود توضیح ندهند و آن را امری شخصی بشمارند...سهل است که حتی راجع به آن نیندیشند.
آنیتای عزیز
منتظر می مانم تا با سایر نظریاتم هم موافق شوی.
می دانی...من فکر می کنم که محیط های مختلفی که ما در آنها رشد کرده ایم به ما تجارب متفاوتی دارد وگرنه در تئوری چندان اختلاف نظر نداریم.
مثلا من اکثریت بیمارانی را که از من تخفیف می خواهند بنا به تجربیاتم مرد رند و زرنگ می دانم و شما آنها را مستحق و بینوا می دانید.
من کمک به آنان را وظیفه اشخاص و سازمانهای خارج از مطبم می دانم و شما وظیفه من می دانید.
من فکر می کنم که اگر کل مبلغ چهار تریلیون و چهارصد ملیارد دلاری که متعلق به همه ملیاردرهای جهان است بین کلیه مردم دنیا تقسیم کنیم به هر نفر 700 دلار می رسد که این رقم نمی تواند بهبود قابل توجهی در وضعیت آنان ایجاد کند و شما را نمی دانم که چه فکر می کنید!!
با این حال من مراقبم که به شما توهین نکنم و امیدوارم که شما هم احتیاط کنید.
ممنون

گوشزد جان از تمام چیز هایی که در جواب به من گفتی فقط این جمله درست بود:" شما را نمی دانم که چه فکر می کنید!!"


آنیتا

گوشزد عزیز به موضوع جالبی پرداختی ! هر روز شاهد نمونه های زیادی از اینگونه رفتارهای متضاد با اعتقادات مذهبی جماعت هستم مخصوصا در این نصف جهان ( من هم اصفهان زندگی می کنم ) . ادم هایی که ادعای دین داریشون گوش فلک رو کر می کنه . طرف تا حالا شونصد بار حج واجب و عمره مفرده رفته ! نماز و روزه و مفاتیح الجنانش ترک نمیشه ! اما از اون طرف داستان بیا و ببین در جشن عروسی فک و فامیلش چه جوری لباس می پوشه !! خب یک شب که هزار شب نمیشه !! همسایه محترمی دارم که صدای روضه خونیش در ایام سوگواری اسایش رو از اهل محل سلب کرده بود و دو روز تمام به جماعت نذری میداد اما کی باورش میشه که شب ها از صدای پارس سگ کوچولو و زیبایی که این حضرات دارن گاهی خواب به چشمم نمیاد ! حالا کی و کجا مذهب شیعه اثنی عشری موی سگ رو حلال و نگهداری ان در منزل رو ازاد اعلام کرده خبر ندارم حتما فتوی جدید هستش ! به حریم خصوصی ادم ها احترام قائلم و به اعتقاداتشان اما این اسلام و مسلمونی در این دیار به شتر گاو پلنگ کرگدن الاغ گربه میمون و .... شبیه شده که جل الخالق !! با نظر ناشناس هم صددرصد موافقم : واژه روشنفکری دینی یک پارادوکس بزرگ است بسیار بزرگ !

به نظر من دلیل این رفتار های متناقض اینه که خدا رو به عنوان طرف معامله در نظر میگیرن و سعی میکنند طرف رفتار های خوب ترازوی الهی!سنگین تر از طرف بدها باشه واسه همین هم طرف تو مهمونی های مختلط میرقصه ولی عوضش فرداش میاد نمازهاشو میخونه که یه جورایی جبران کرده باشه.البته تقصیری هم نداره برای اینه که اصلا نگرش اسلام این طوریه نماز جماعت ثوابش 70برابر بیشتره قبل نماز اگه مسواک بزنی ثوابش چند برابر میشه .ماه رمضون هر آیه برابر با یه قرآنه.اگه 1 حمد و2 تا سوره بخونی روح مرده شاد میشه و اگه 7 تا صلوات و 1 حمد و 3 تا صوره بخونی تو ترافیک نمیمونی!!!! . اگه ...اگه....اگه.. آخه یعنی چی؟ مگه اومدید بقالی سر کوچه؟ (مهسا)

یادش بخیر اونروزایی که متدین بودیم ماه رمضونا همه سعیمونو میکردیم که قرآن بیشتری بخونیم تایک سال رو جبران کرده باشیم.

.أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَبِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَلِك مِنكمْ إِلا خِزْىٌ فى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشدِّ الْعَذَابِ وَ مَا اللَّهُ بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.
...آیا به بعضى از كتاب ايمان مى آوريد و به بعضى ديگر كفر مى ورزيد؟ و پاداش كسيكه چنين كند بجز خوارى در زندگى دنيا و اينكه روز قيامت بطرف بدترين عذاب برگردد چيست؟ و خدا از آنچه مى كنيد غافل نيست. (85 بقره)
از وبلاگ دوره گرد در پاسخ به سوال شما
http://doregard.blogfa.com/post-77.aspx

گوشزد نازنین درود بر تو که همیشه عالی می نویسی.
ارادت عبدالقادر بلوچ

Religon will be fucked! better get fucked big time since has been fucking people for centureis.
Farhad, ca

گوشزد عزیز لطفا تا بحث به جایی نرسیده نبندش. THanKS

سروش یه نظریه علمی ارایه داده و جالب اینجاست که این مدعیان دینی نمیان یه بحث علمی رو با جوابای علمی ببندنش . یکی تکفیرش میکنه یکی میگه سروش ضد اسلامه....

بحث تا چهارشنبه شب باز خواهد بود چون وقت نمی کنم چیز جدیدی بنویسم.
شاید یک پی نوشت دیگر هم بنویسم

دین همیشه ادعاش این بوده که یه تعریف ثابت از مفهوم سعادت ارائه بده و یه راه کلی و مطلق برای رسیدن بهش ترسیم کنه که به قول معروف، این است و جز این نیست. تموم زور و تلاش متولیان دین هم در طول تاریخ همین بوده که ولو شده به زور و چماق، ملت رو تو همون راه سعادت نگه دارن. اما در عمل مفهوم سعادت و فضیلت مفاهیمی هستن که برای هرکس تعبیر جداگانه ای دارن و عملن هرکس مسیر خودشو طی می کنه، گیرم بنا به شرایط از دین تاثیر بگیره. این طور می شه که یه عده نماز می خونن و قمار هم می کنن یا مثالهایی از این دست. من شخصن این افراد رو مسلمون نمی دونم. به نظر من، مسلمون کسیه که قرآن رو دربست به طور مطلق قبول داره و به چشم اعجاز بهش نگاه می کنه - البته پرواضحه که نمی خوام برای واژه مسلمون بار معنایی مثبت یا منفی درنظر بگیرم- اما به نظرم کسی که قسمتی از قرآنو قبول می کنه و برای قسمتهایی که با عقل و منطقش جور درنمی یاد، سریع به صحرای کربلا می زنه که خب این تیکه به درد 1400 سال پیش می خوره... همچین آدمی از دین تاثیر گرفته اما به تعبیر خود قرآن هم پیرو واقعی نیست. اصطلاح روشنفکر دینی به نظر من تو بطن خودش پارادوکس داره. روشنفکر دینی می تونه ایدئولوژی رو انعطاف پذیرتر کنه تا عده بیشتری در زمره پیروان و مومنان قرار بگیرن، اما به نظر من به تعبیری خائن به ایده آل بزرگ دینه: جزمیت! به نظر من اگه جزمیت دین رو برداریم دیگه اسمش دین نمی شه. می شه یک سری باورهای شخصی و انفرادی که سینه چاک دادن و هل من مبارز طلبیدن برای دفاع ازش بی معنی می شه.

Religion is HUMAN MADE
I thing this would answer the whole conversation. Islam, and the rest of the religions all are human made. why do you bother yourself toaeven occupy your time with it. be a good person and do not let a human ( Mohammad, Jesus and ....) dictate you that this is the way that you get to the good life. Fuck all the religions from A to Z...
Oss Meytee Dallak

Religion is HUMAN MADE
I think this would be the answer to the whole conversation. Islam, and the rest of the religions,all are human made. why do you bother yourself to waist your time to think about it. Be a good person and do not let a human ( Mohammad, Jesus and ....) dictate you that this is the way that you get to the good life. Fuck all the religions from A to Z...

به نظر من دین با هدف اصلی، آگاهی دادن و رستگاری به وجود آمده است ولی پس از مدت کوتاهی وسیله سوءاستفاده قرار می گیرد و ما با دید محدود مون نمی تونیم واقعیت را از تحریف جدا کنیم و این میشه که سردرگمی به وجود میاد

گوشزد جان سلام
تا جایی که هر مسلمان ادعای مسلمان کامل بودن رو نداشته باشه حق داره هرجایی از اسلام رو که براش ازار دهنده نیست بپذیره. اما باید توجه داشت من یا شما یا هرکس دیگه ای که بر اساس توانایی هامون مسلمان هستیم هرگز اعتقاد نداریم که این اسلام کامله و لاغیر. شرایط من که یه گوشه دنیا در تنهاای و خلوت خودم مسلمانم با یه مرجع دینی که کار و زندگیش حفاظت از اسلامه یا کسی مثل دکتر سروش که قراره چهره جدیدی از دین رو به بقیه بقبولونه کاملا فرق داره. اینکه من به حادثه عاشورا یا وجود جهنم یا امکان معصومیت امامان چه نظری داشته باشم تغییری در دین ایجاد نمی کنه ولی اگر همین فردا یه مرجع دینی در تناقض رحمانیت خدا و وجود جهنم تردید کنه قطعا بدعت جدیدی در دین ایجاد شده.
در یک کلمه از نظر من مردم عادی هرچه میخواهد دل تنگشان میتوانند انجام دهند در وجه قدسی اسلام هم خللی ایجاد نمی شود اما انهایی که خودشون رو نمایندگان خدا روی زمین میدانند حق چنین گزینشی ندارند
نگار

Salam /
arze Tabadole Lik Dashtam Agar Momkene /
Agar Tonestid Maro Ba Onwan :
بزرگترین سایت عکس
Bezarid Va Linke Khod Ra Ersal Konid

سلام ... نگار همین چند نظر بالاتر گفته بود که مراجع نمی تونن دین رو اونجوری که می خوان تغییر بدن، محض اطلاع شما و همون نگار خانوم یه لینک می ذارم که دو نمونه از فتواهای مراجع مصری هستش!!!
http://www.asriran.com/view.php?id=37600

راجع به نجف آباد و نامگذاریش جالب بود.
با کلیت مطلبتان اما مخالفم.
اگر اینطورکه شما می گویی باشد هیچ دینی قابل اصلاح نیست.
هادی

من با دکتر سروش موافقم و متاسفم که علما و روشنفکران اسلامی حاضر به قبول باز شدن فضای بحث در مورد دین نیستند.و این بزرگترین لطمه را به دین و ایمان مردم میزند.نمیشود از همه انتظار داشت که بدون تفکر تمام مسایل مطرحه دراسلام مانند سنگساروحقوق زنان را قبول کنند.

سلام دوست نادیده
آقا ما طرفدار وبلاگتان شدیم بد رقم.
خیلی از یادداشتهاتون خوشم آمده.
وبلاگتان به تعبیری مصداق "درشتی و نرمی به هم در به است" می باشد.
پس از مدتها دل سیری خندیدم از خواندن اون پستی که دوستتون علی رو سر کار گذاشته بودین...
لینکتان کردم

شاد وپیروز باشید

دین آن چیزی است که با آن خوشبخت سالم و انسان باشیم.من نمیتونم خودم رو پیرو بی چون وچرای هیچ دینی معرفی کنم چون قادر نیستم ندای عقلم رو که میگه همه قوانین 1000 سال پیش برای بشر امروز کارآمد نیست رو با یه جمله (خدا اینطور خواسته) ساکت کنم. ازطرفی در تمام ادیان(ابراهیمی زرتشتی بودایی و غیره ) آموزه های مفید و خردمندانه ای هم هست که دلیلی نمیبینم خودم رو از اونها محروم کنمو به صرف اینکه ازتعدادی از اونها خوشم نمیاد همه رو دور بریزم.

راستش من مدت زيادي بود كه سعي مي‌كردم و فكر مي‌كردم بايد مقيد بود، به همه اون 100% قضيه اما جديدا هر چه فكر مي‌كنم نمي‌توانم امروز با افكار 1400 سال پيش زندگي كنم.
فعلا كمي براي خودم customize كردمش تا ببينم به كجا مي‌رسه! به نظرم اصل و فلسفه هر ديني چيز ديگري است،‌آدم بودن. چيزي كه تو وجدانمون داريمش بقيه قضايا شايد حواشي و بهانه‌هاست. چيزهايي كه مختص آن زمان و مكان بوده...

شما میگویی که بعضی یک تکه دین را میگیرند (نماز میخوانند) و یک تکه را رها میکنند (حجاب نمیکنند). من میخواهم بگویم این قسمتی را گرفتن و قسمتی را رها کردن حتی فراتر از اینست. شما نگاه کن به آنها که حجاب میکنند: یکی چادر سر میکند یکی اینرا کافی نمیداند و پوشیه هم به صورت میزند یکی اینها را زیادی حجاب میداند و به مانتوی گشاد بلند (برای پوشیده نگه داشتن برجستگیها) و مقنعه رضایت میدهد یکی دیده شدن برجستگیهای طبیعی بدنش را طبیعی میداند و مانتوی تنگ و روسری میپوشد یکی هم بلوز آستین بلند و شلوار تن میکند و روی موهایش هم کلاه گیس میگذارد و عقیده دارد چون موهای واقعی خودش دیده نمیشود حجابش کامل است. همه اینها را که میبینی به زعم خود حجاب کرده اند (نگاه هم که میکنی همین است!) و اما هیچکدام هم دیگری را قبول ندارد! اما اصل قضیه همانست که بود: هرکس تا آنجا که خودش راحتی بیشتری احساس میکند، دیندار است. به عبارت دیگر منافع شخصی در انتخاب مقدار و شدت دینداری هم دخیل است! حال سوال اینست که "حقیقت" چیست؟ آیا "حجاب" تعریف مشخصی دارد؟ یعنی حقیقتی فرامادی ورای رفتارهای انسانی وجود دارد یا خیر؟..

این بحث نمیتونه کامل باشه چون مسائل دیگه ای هم باید در اون لحاظ بشه. مثلن اینکه اگر دین را بطور کامل هم قبول بکنیم "تا کجا " میشه ادامه داد؟ بطور مثال من آدم مذهبی نیستم ولی آنچه که از ساختار کنونی ام دارم از اسلام دارم.چون مدت ها کاملن مقید بودم. ولی الان احساس می کنم آن قید و بندها برای رساندن من بجایی بوده که الان هستم. ولی تکرار مکررات برام فایده ای نداره. البته منظورم نماز نیست چون نماز بخث دیگری داره. در نهایت دین به هر نوعی که باشه خوبه فقط نباید ابزار دست دولت و حکومت باشه. چون در آن صورت دین دیگه اثری بر انسان نداره فقط خواسته های پاک و یا کثیف عده دیگری را برآورده می کنه

براي درك بهتر مساله بايد عميقتر به ظان نگاه كنيد.
پيامبر اسلام در جامعه اي عاري از تمدن و بلكه بهتر بگويم وحشي و عقب مانده(همين الانشونو مي تونيد ببينيد!) ظهور كردند.جامعه اي بدوي كه پاي بند به رعايت ضروري ترين حقوق انسانها نبود.
ديني كه امروز خيلي ها از آن ايراد مي گيرند و مثلا به نابرابري حقوق زن و مرد در آن معترضند هماني بود كه در جامعه بدوي اعراب كه كمترين شان و منزلتي براي بيشتر زنان قايل نبود و آنها را نه به عنوان انسان كه به عنوان موجوداتي براي ارضاي مردان و زاد و ولد و خانه داري مي خواست زنان را صاحب حقوقي كرد كه تا آن موقع از آن بي بهره بودند.اسلام در جامعه اي كه مردمانش براي مسايل بي اهميت خون يكديگر را مي ريختند خون را نجس شمرد.نمونه هايي از اين دست بسيار است.
بنا بر اين مي بينيد كه اسلام از زمانه خود بسيار جلوتر بود.مطمئنا اگر پيامبر اسلام در زمانه ما ظهور مي كردند ديني فراتر و پيشروتر از زمانه خود مي داشتيم.
اشكال كار كجاست؟

به عقيده من كساني كه خود را متولي دين مي دانستند و مي دانند بايد مطابق با مقتضيات هر دوره اي از زمان ضمن حفظ مفاهيم و اهداف اصلي اسلام فرعيات و جزييات مذهبي را به روز مي كردند اما تعصب جهالت قدرت طلبي عوام فريبي كوته بيني و البته دخالت صاحبان قدرت و حتي بيگانگاني كه عقب ماندگي ملل را بيشتر مي پسندند مانع از اين قدام گرديد.
مي بينيد كه در جامعه امروز هم روحانيان براي يك تغيير منطقي در جزييات ديني كلي محافظه كاري مي كنند و از هم حساب مي برند.از الان بي خبرم ولي تا چند سال پيش روحاني محترمي كه مرجع تقليد هم بودند ديدن همين برنامه هاي آبكي تلويزيون خودمان را حرام مي دانستند.
نتيجه آن شده كه كساني كه به اسلام باور دارند ضمن رعايت اصل آن خود در عقيده خود تغييراتي داده اند و از آنجا كه سلايق همه آدمها مثل هم نيست شما همانطور كه نوشته ايد مدلهاي مختلفي از اسلام را مي بينيد.
من بعنوان يك مسلمان دقيقا به اين دستور فقهي معتقدم كه:((هرچه عقل آن را تاييد مي كند مورد تاييد دين است و بر عكس)).بديهيست عقل آدمي در هر دوره اي از زمان مسايل متفاوتي را رد يا تاييد مي كند.
فكر مي كنم اگر نهاد روحانيت بعوان متولي رسمي دين خود حركتي را در اين مورد آغاز كند مساله حل مي شود.

با اندكي تامل!
تو جهنم بمب گذاري ميكنن،همه جهنمي ها شهيد ميشن ميرن بهشت!
*آينه*

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes