هفت شين مرد ستيزانه


مي‌گويند شخصي در مجلسي ادعا مي‌كرد كه يك‌تنه با
پنجاه گرگ جنگيده و آنها را شكست داده است!


يكي بلند شد و در جوابش گفت كه تو يا گرگ نديده‌اي و
يا شمردن بلد نيستي!!


اين مقدمه البته بطور مستقيم با موضوعي كه مي‌خواهم
بيان كنم ارتباط ندارد مگر آنكه تا آخر مطلب آنقدر آسمان را به ريسمان ببافم تا
براي آن هم مدلولي بيابم!


اما اصل مطلب راجع به حقوق زنان و جمعيت‌هاي وابسته و
فيمينيست‌هاي محترم و كليه كساني است كه شمول بر آنها مستلزم ذكر نام است.


اول اينكه به نظر مي‌رسد كه بيشتر كساني كه در اين
دايره فعاليت مي‌كنند بسيار جوانند و نگاه آنها به اولويت‌هاي مسائل زنان
بسيار فانتزي است.


من ضمن آنكه حق زنان مي‌دانم كه به ورزشگاه بروند،
دوچرخه سواري كنند و رييس جمهور شوند ولي در عين حال مي‌دانم كه چنين خواسته‌هايي
در توالي خواسته‌هاي عمومي‌تري چون حق طلاق، حق حضانت اطفال، حق تساوي در ارث و
شهادت دادن و حتي حق انتخاب پوشش است و نه مقدم به آنها...خواسته‌هايي كه هم
فراگير‌ترند و هم مقدم‌ترند.


مي‌دانم كه جمع كثيري خواهند گفت كه تقدم و توالي در
نيل به حقوق صحيح نيست ولي به باور من اگر به جاي دعوت به رفتن ورزشگاه كه به زحمت
صد تا دويست نفر را به خيابان مي‌كشاند دعوتي براي حق طلاق در مقابل دادگستري صورت
بگيرد، هزاران زن درگير طلاق به آن مي‌پيوندند و صداي خود، ماجراي زندگي و
مرارت‌هاي خود را به گوش همگان رسانده و محق بودن نوع زن را در اين
دعويبه كرسي مي‌نشانند.


دوم آنكه درخواست‌هايي شبيه به هفت شين منتشره در
زنستان به دلايل زير مورد بي‌توجهي و حتي رويگرداني از خواست‌هاي منطقي تر زنان
مي‌شوند.


1-مدرن هستيد يا سنتي؟...اگر سنتي هستيد كه در جوامع
سنتي، مرد به طايفه‌اي يا خانواده‌اي مراجعه مي‌كرد و زني را خريداري
مي‌كرد...مبلغي به خانواده‌اش به عنوان شيربها مي‌داد و مبلغي هم به خودش به عنوان
مهريه مي‌پرداخت و از آن به بعد زن، ملك مرد مي‌شد(با عرض معذرت مثل اسبش)...


در قبال كارهاي متعددي كه مي‌كرد خرجي مي‌گرفت.


هميشه بايد ميل جنسي مرد را برآورده مي‌كرد.


بايد به مالكش وفادار مي‌ماند وگرنه كشتنش به دست
مالك، مباح بود و در عين حال بايد همسران متعدد مرد را تحمل مي‌كرد.


در صورت نافرماني، سزاوار تنبيه بود.


در صورتي هم كه مرد او را نمي‌خواست، بدون در نظر
گرفتن خواست زن، طلاقش مي‌داد و از فرزندانش جدايش مي‌كرد و هيچ حقي براي او قايل
نبود...


همه اينها در جوامع سنتي كاملا پذيرفته شده و مباح
بود ولي در جوامع مدرن كه به زن به عنوان يك انسان كامل نگريسته مي‌شود خريد و فروش
زن و به تبع آن رابطه مالك و مملوكي برچيده شد و حقوق و وظايف مساوي براي زن و مرد
در نظر گرفته شد.


غرض آنكه هفت شين مذكور ملغمه‌اي است از قوانين سنتي
و مدرن...به نفع زنان.


مطرح كردن چنين درخواست‌هايي صرف نظر از اينكه عملي
نيست، خواست‌هاي مشروع زنان را نيز تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.


درخواست حق طلاق (كه به تنهايي منطقي است) در هر زمان
و به هر دليل و حتي بدون دليل همراه با درخواست همزمان مهريه و نصف اموال و
حضانت اطفال (بدون صلاحديد دادگاه) و نيز تعيين محل زندگي، بيشتر متبادر كننده يك
تفكر ضد مرد و سلطه جوست تا يك انديشه مدافع حقوق زنان!


اين مجموعه كه تك تك اجزاء آن تا حدي مشروع مي‌نمايد، در كليت خود
سبب نابساماني‌هاي فراواني خواهد شد كه براي پيش بيني آنها نياز به غور عميق نيست!


فرض مي‌كنيم كه فردا صبح اين مجموعه به عنوان قانون
پذيرفته شود...آيا به سعادت جامعه زنان منتهي خواهد شد؟...من شك دارم!


آنان كه چنين خواست‌هايي را مطرح مي‌كنند يا گرگ
نديده‌اند و يا شمردن بلد نيستند!! (بالاخره ربطش دادم)

پي‌نوشت:

نارسائي‌هاي متعدد ديگري در اين طرح به نظرم رسيده است ولي در حال حاضر دارم به مسافرت مي‌روم. پس از روي ديوار حصار وبلاگ‌شهر پائين مي‌آيم و اگر در برگشت هنوز بحث داغ بود كه پيگيري مي‌كنم وگرنه چشم‌پوشي گزيده‌تر است!

72 نظرات:

دوست عزیز! شما چرا به خودت زحمت ندادی مطلب پایین که مصاحبه با خانم ارزنی هست را بخوانی و ببینی که به صراحت گفتند مهریه نگیرید؟ راستی! کدام یک از این فعالان که فکر می کنید همه جوان هستند را از نزدیک دیده اید؟چه انهایی که سال ها پیش ازدواج کرده اند و چه انهای که چند سالی است همه شان تا جایی که من می شناسم همه این حقوق را گرفته اند و با خوبی و خوشی هم زندگی می کنند.خانم ارزنی در این گفت و گو حرف بسیار درستی زده اند که کسی ازدواج نمی کندکه طلاق بگیرد! در ضمن بحث اولیوت بندی هم از نظر من اصلا صحیح نیست. این نوشته ها چه خوب نشان می دهد مردانم ا در پس ذهن چه اندازه خودخواه و دیکتاتور هستند!در ضمن، همه فمنیست هایی که من دیده ام و می شناسم مخالف صد درصد مهر یه هستند. شمااقایون که دم از بدی مهریه می زنید چرا کلمه ای از بد بودن جهیزیه حرف نمی زنید اون وقت؟

ماندانا

ماندانا خانم عزيز...حرف من بر اساس هفت شين كذايي است كه قرار است جزء شروط ضمن عقد شود نه بر اساس مصاحبه‌اي كه مبناي قانوني ندارد.
من هيچكدام از فعالين زنان را از نزديك نديده‌ام ولي حرفهايشان را خوانده‌ام...شايد بهتر بود بجاي كلمه جوان هستند مي‌گفتم افكار كودكانه‌اي دارند...ضمن احترامي كه نسبت به بسياري از آنها مي‌گذارم متاسفانه به نظرم فاقد يك سياست راهبردي هستند...شايد همه كساني كه شما مي‌شناسيد به دنبال طلاق و مهريه و نصف مال و حق تعيين محل زندگي و حصانت اطفال نيستند ولي قانوني كه بايد جامع و مانع باشد اينگونه نوشته نمي‌شود كه خرمن خرمن گيسو لاي درزهاي آن برود...من خودخواه و مستبد نيستم و اين توهين شخصي شما را هم ناشنيده مي‌گيرم ولي اميدارم بدانيد كه چنين تخته گاز رفتني يا به چپ شدن مي‌انجامد و يا به موتور سوزاندن!! اين را هم اضافه كنم كه مثلا در كشورهاي متمدن تا جايي كه من مي‌دانم حق حضانت را دادگاه بر اساس صلاحيت زوجين تعيين مي‌كند و نه اينكه پيشاپيش آن را به زني بدهد كه شايد بدون هيچ دليل قانع كننده‌اي قصد طلاق و گرفتن مهريه و نصف اموال مشترك را داشته باشد

زيتون جان ...با اين حرفهايي كه گفتي موافقم...من يك سال پيش در مطلبي كه در آرشيو ايسنا هم هست به برد بسيار ناچيز وبلاگ‌ها در دنياي حقيقي اشاره كرده بودم و هنوز هم بر اين اعتقادم كه محيط هاي وبلاگي شبيه مهماني‌هاست كه هر چند نفر گرد ميزي جمع مي‌شوند و با هم بحث مي‌كنند و يارگيري مي‌كنند و همديگر را متقاعد مي‌كنند و كم كم امر بر خودشان مشتبه مي‌شود كه مردم بيرون هم همين نتايج را گرفته يا بايد بگيرند...اينكه سطح مباحث مطروحه در وبلاگستان بسيار متفاوت از سطح اين مباحث در حوزه اجتماعي است به همراه نكته‌اي كه خود تو به درستي در وبلاگت اشاره كرده‌اي كه برخي از اين جريان‌ها نفوذي و غير‌قابل اعتمادند ترديد مرا در كارآيي روش‌ها و اهداف آنان افزون مي‌كند.
اصفهان فعلا از آن خبرها نيست...نكنه داري مي‌آيي اصفهان حالا كه من دارم مي‌رم شمال؟

راستي ماندانا خانم...من نه مهريه داده‌ام و نه جهيزيه گرفته‌ام و بيست سال است كه متاهل هستم...شما هم اگر چند نفر را مي‌شناسيد كه با اين شروط ازدواج كرده‌اند و مشكلي ندارند من هم هزارن نفر را مي‌شناسم كه با آن اصول مردسالارانه ازدواج كرده‌اند و مشكلي ندارند...منظورم نحوه استدلالتان است كه به نظر من ايراد دارد.

ندا جان در اين هفت شين با سه تايش كاملا موافقم...حق انتخاب شغل، ادامه تحصيل و مسافرت به خارج يا داخل كشور و در متن هم به آنها اشاره‌اي نكرده‌ام ولي در مورد چهار تاي ديگر به نظرم بايد تعديلاتي صورت بگيرد كه امكان سو‌ئ استفاده را از بين ببرد...مثلا حق طلاق بدون دليل موجه از طرف دادگاه را به زن بدهيم ولي در قبال آن از مهريه و حضانت اطفال خبري نباشد و نصف اموال را نيز در صورتي بگيرد كه خود به اندازه مرد در فراهم كردن آن نقش داشته باشد...كلا به نظرم بهتر است اين شروط به نحوي باشد كه بيشتر به ضرر "درخواست كننده طلاق بدون علت موجه قانوني" باشد .
عيد تو هم مبارك ...نمي‌نوشتي هم مي‌دانستم كه همان نداي بالاي ديواري كه كلماتت عطر معابد مقدس را دارند.

دکترجان عیدت مبارک
این هفت شین بنظرم از دروغای سیزدهه. اگه واقعی باشه که ثابت میشه اینا ناقص العقلن.

با سلام و تبریک سال نو
چند جای استدلاتون با توجه به مفروضات و نتیجه گیری ای که از اونا داشتین به نظرم به شدت غلطه:
1- این شرایط(البته غیر از شرط یکطرفه حق تعیین محل زندگی توسط زن) فقط و فقط می تونه کمک کنه زنان به حقوقی که حق مسلوشون بوده و هست و براساس قوانین موجود ازش محرومن دست پیدا کنن. ولی در عین حال به هیچ وجه منافی و ناقض حقوق مردان نیست.در واقع فقط در این زمینه ها برابری حقوقو ایجاد می کنه و نه بیشتر از اون(با توجه به اینکه شرط حضانت بدون تصمیم گیری دادگاه اصلا قابل اجرا نیست)
2- اینکه شما به هر دلیلی(درست یا غلط) از فعلان فعلی زنان خوشتون نیاد دلیل بر غلط بودن این شروط نیست. ضمن اینکه این شروط خیلی وقته که توسط افراد زیادی اجرا می شه و درواقع چیز جدیدی نیست وفقط یک یادآوریه جهت فراموش نشدن.
3- اینکه وبلاگ دامنه محدودی داره درسته. ولی این باعث نمی شه که تلاشهای وبلاگی رو انکار کنیم. شاید هم این تلاشها بتونه یک نقطه شروع(وفقط یک نقطه شروع که بعدا باید به کل جامعه تعمیم پیدا کنه) باشه و این به نظر من هیچ ایرادی نداره.
3- این شرایط باید با توافق طرفین باشه و مسلمه که با اجرای این شرایط مهریه، نفقه و... معنی پیدا نمی کنه. در واقع وقتی ما داریم برای حق کار کردن، سفر ، طلاق و... تلاش می کنیم مسلمه که انتظار نداریم توی زندگی نقش مصرف کننده رو بازی کنیم. در واقع شرط آقایون برای پذیرش این شرایط هم می تونه ندادن مهریه، نفقه و اینجور چیزا باشه که کاملا عادلانس.
4- در آخرم اینکه ما نمی خوایم هیچ امتیاز اضافی بگیریم. ما برابری می خوایم. چه در حقوق و البته چه در مسئولیت ها و تا موقعی که ضعف قوانین وجود داره این شرایط ضمن عقد می تونه چاره ساز باشه.ضمن اینکه برای اصلاح قوانین هم باید تلاش کنیم.

در مورد شرط حق طلاق هم شما حق طلاق را به زن نمی دهید.فقط این حق برای هر دو طرف(چه زن و چه مرد) با این وکالت محفوظ می مونه که به نظر من عین عدالته.

مينا خانوم عزيز...من با كليت اين مجموعه مشكل دارم نه با تك تك بندهاي آن...فرض كنيد يك زن با يك كارخانه‌دار ازدواج كند و صاحب فرزندي بشود و بعد از 4-3 سال از پسر همسايه‌شان خوشش بيايد ...مي‌تواند مهريه‌اش را به همراه نصف اموالي كه مرد پس از ازدواج به دست آورده است بگيرد و بچه‌اش را هم بردارد و برود با معشوقه جديد نرد عشق ببازد!!حرف من اين است كه اگر قانون فعلي ظالمانه است كه هست با تعويض جاي زن و مرد عادلانه نخواهد شد

ضمن اینکه در نهایت من خودم به عنوان یک زن حاضرم از حق تعیین مسکن(که البته باید توافقی باشه) وحتی تقسیم مساوی اموال بعد از زندگی مشترک بگذرم.اما از حق طلاق، اشتغال، تحصیل و سفر به هیچ وجه.
در مورد حضانت هم باید کار به دادگاه و مرجع ذیصلاح(والبته با قوانین عادلانه) سپرده بشه.اما در مورد جدایی دو انسان(وقتی که یکی از طرفین یا هر دو حاضر به ادامه اون زندگی نباشن) دادگاه(حتی عادلانه) نمی تونه نقش چندانی داشته باشه. پس حق طلاق باید در اختیار هر دوطرف باشه که با این شرط وکالت تامین می شه(تا وقتی که قوانین اصلاح بشن که واقعا هم باید بشن)

اون کارخانه دار هم به اندازه همون زنی که باهاش ازدواج کرده باید اینده نگری داشته باشه و وقتی این شرایط رو می پذیره خیلی راحت در ازاش مهریه و یا اینجور چیزارو حذف کنه. بازم فکر می کنم که در شرایط ناعادلانه موجود این شرایط کمی کمک می کنه که توازن برقرار بشه.این شراط جای زن و مردو عوض نمی کنه فقط یک کمی اوضاع برابر تر می شه. در ضمن در مورد مثال مرد کارخانه دار می تونه زن کارخانه داری هم باشه که با این شرط باید نصف اموال پس از ازدواجشو ببخشه. اگر مثال موردی می زنیم باید از هر دو طرف بزنیم.

خوب داريم كم كم به توافق مي‌رسيم!در مورد حق طلاق به نظرم راه حل اين است كه اگر هر يك از طرفين بدون دليل موجه قانوني خواستار طلاق شد مي‌تواند اموال خودش و نه نصف اموال همسرش را بردارد و برود و اگر قانون صلاحيت او را احراز كرد حضانت اطفال هم به او سپرده شود...صلوات بفرستيم يا صبر كنم!!؟

در مورد كارخانه دار اصلا شرايط چيزي نمي‌شود كه شما مي‌گويي...در ايران امروز شايد به ازاي يك كارخانه دار زن هزار كارخانه دار مرد وجود دارند و هر يك براي ازدواج با دختر مورد علاقه خود اقدام كنند چندين برابر ميزان متعارف بايد مهريه بپردازند .
از طرفي وضعيتي كه با آن بيشتر مواجهيم اين است كه پسر كارخانه داري قصد ازدواج دارد و با مهريه گزافي همسري اختيار مي‌كند و بعد از چندي پدر سرپرستي كارخانه را به او مي‌سپارد و بدون آنكه همسرش نقشي در اين ميانه بازي كند درآمد شوهر به ناگهان بالا مي‌رود و فيل زن ياد هندوستان مي‌كند و طلاق مي‌خواهد...با همين قانون مردسالارانه فعلي من چندين نمونه سراغ دارم كه مرد بدبخت را سركيسه كرده‌اند چه برسد كه قانون جديد وضع شود.

لول! با صلوات که کاری نداریم! این چیزی که شما می گین خیلی ایده آله، اما کلی(مثلا دلیل موجه قانونی چی می تونه باشه و براساس کدوم قوانین؟ قوانینی که وظایفی مثل تمکین و... به ترتیبی که خودتون می دونین رو شامل می شه یا قوانین انسانی که نداریم؟) راستش من با نصف اموال زیاد(در واقع اصلا) کاری ندارم، چون اینقدر توانایی در خودم می بینم (و البته اینقدر همت!) که خودم بتونم درآمدی که کفاف زندگیمو می ده تامین کنم و احتیاجی به نصف اموال کس دیگه ای نداشته باشم، اونم موقع جدایی از اون شخص!(تازه اینی که منم شاید نصف اموال خودم بیشتر شد!از کجا معلوم!!!) اما حاضر نیستم از حق طلاق بگذرم و یا بسپرمش به بیدادگاه های موجود.

عذر موجه قانوني چيزيست كه تعيين مي‌كند كه زن آيا واجد شرايط دريافت مهريه و اموال اضافه‌تري از جانب شوهر هست و يا نيست ولي مانع حق طلاق او نمي‌شود...حدود آن را قانون عرفي و نه شرعي تعيين مي‌كند مثلا اگر زني اثبات كرد كه شوهرش معتاد است يا دست بزن دارد عذرش براي نه تنها طلاق كه دريافت مهريه و نصف اموال موجه است ولي اگر به دليل عدم تفاهم درخواست طلاق كند فقط مي‌تواند طلاق بگيرد ولي برايش مهريه و نصف اموال تعلق نمي‌گيرد.

آخ که چقدر من باید فریاد بزنم تا منظورمو بگم!!!!
بابا جان اون پسر کارخانه دار نمی یاد هم زیر بار شرایط گفته شده بره و هم مهریه سنگین، پس این استدلال اصلا غلطه!
2- اگر بخوایم بحث آدمای شارلاتان رو وارد کنیم که هم در قشر زنان وجود دارن و هم مردان در مقابل هر یک زنی که سواستفاده کرده و مرد رو بدبخت کرده انصافا به نظر خود شما چند مرد این بلا رو سر زنان آوردن؟ به خاطر استثناهای شارلاتان نمی شه از حقوق ( ومسئولیت های)برابر گذشت!و بازهم می گم این شرایط فقط کمک می کنه که اوضاع کمی برابر بشه! نه اینکه زن سالارانه بشه.
3- زنی که به اشتغال ، تحصیل ،سفر و کلا حقوق برابر فکر می کنه مطمئن باشین که در آینده موازنه یک در برابر هزار شما رو هم به هم می زنه و کلا زنانی که به این شرایط اصرار دارن(حداقل به نظر من) معمولا در وضعیت(مالی و اجتماعی) برابرتری با همسرانشون هستن نسبت به کل جامعه
4- بازم تاکید می کنم که مرد هم در ازای موافقت با این شرایط چیزایی مثل مهریه و نفقه و... رو حذف کنه که شرایط زندگی(حقوق و مسئولیت ها)عادلانه باشه.
5- خودم به شخصه از هیچکس انتظار ندارم که هزینه های زندگی منو تامین کنه، ولی از حقوق مسلمم(مسلما نه مهریه و نفقه و اینجور چیزا که باهاشون مخالفم بلکه حق طلاق، اشتغال و...) نمی گذرم.

اون باللایی هم خودم بودم!

به هر حال ببخشید که زیاد حرف زدم! اما خودتون باعث شدین!منم که سرم درد می کنه برای بحث کردن!

مينا خانم عزي در كليات هم نظريم و در مورد مصاديق با هم اختلاف نظر داريم.
از اظهار نظرتان سپاسگزارم...من امروز نشسته‌ام بر روي حصار وبلاگ‌شهر و پاهاي خود را آويزان كرده‌ام و خيره به افق مانده‌ام...هر كه را از اين دروازه پا به درون نهد مي‌كاوم!!تا شايد در اين كند و كاو قسمتي از حقيقت را بيابم

سلام گوش‌زد جان. خوب قابل درکه که نه مهریه دادی و نه جهیزیه گرفتی. بلاخره از کجا بدونیم اصفاهونی هستی؟ :))

شوخی کردما! نیای کتک‌کاری.

من‌ با شین‌های ۶ و ۷ مشکل دارم ولی آلترناتیو ترو هم اصلا" قبول ندارم. اینا رو اگر تو یه مملکت دیگه بخوان به عنوان قانون بگذرونن انقلاب می‌شه جان‌ام. خانم شاید بخواد بی‌دلیل طلاق بگیره، یا اصلا" شوهره دل‌اش رو زده باشه، بعد باید با از دست دادن بچه‌هاش تاوان پس بده؟ عجب حرفی می‌زنی ها!

خوب دیگه برم چون جدی جدی داره دعوا می‌شه، ممکنه از اون کلفت‌های اصفاهونی بارم کنی به‌ام بر بخوره. :)

راستی این‌‌‌ورا نصف مال مرد رو اتوماتیک به خانم نمی‌دن و بلعکس - هر چه که هر کی با خودش به زندگی مشترک آورده می‌گیره. مثلا" اگر آقا بیشتر قسط خونه رو داده باشه سهم بیش‌تری می‌بره تا خانم. خلاصه اتوماتیک نصف نمی‌شه و باید هر کس ثابت کنه که چی آورده.

هاله جان از قرار تو با شين‌هاي 6و7 مشكل داري شين پنجم را هم كه گفته‌اي كه اون ورا به نحوي كه در اين شروط ضمن عقد آمده است اجرا نمي‌كنند شين هاي 2و3و4 را هم كه من قبول دارم مي‌ماند شين اول كه تو بيا و بزرگواري كن و به نفع من كوتاه بيا كه كار به زد و خورد نكشد!!!من فكر مي‌كنم كه در مورد حضانت دادگاه بهتر است با در نظر گرفتن صلاح بچه‌ها نظر بدهد و نه اينكه از قبل تكليف آنها را مشخص شده بدانيم...تو مخالفي؟
به خدا اگر يك نفر در وبلاگشهر و دهات اطراف پيدا شود كه با تو موافق باشد آن من هستم و لاغير!!!

يك تشكر ويژه هم به سيد يوسف منيري عزيز بدهكارم بابت اصلاح كامنت‌داني و رفع و رجوع آبرومندانه خراكاري‌هايي كه من در قالب وبلاگ كرده بودم

الحق و والانصاف که اصفاهونی هستی و بر منکرش لعنت. فکر کنم آخرش با هم فامیل هم از آب در بیائیم این‌جوری که تو رفع و رجوع کردی. :)

باشه قبول. اون اولی رو من کوتاه می‌آم. حضانت هم دادگاه رای بده، قبول. دیگه چی می‌مونه؟ آهان ... بیا جلو یه ماچ آب‌دار هم بدم رستم ازت بگیره که رفیق رفیق بشیم.

خداوند سایه‌ی این پسرعموی سادات ما رو از سر اهالی وب‌لاگ‌شهر کم نکنه که کلی به داد رسه.

سید یوسف جان یک پرس چلوکباب از طرف گوش‌زد طلب‌ات (البته اگر همین الان سکته نکنه از هول خرج‌اش).

هاله جان خوشحالم كه رفع و رجوع شد...
بر اساس بند اول كه خانم‌ها را از جانب آقايان وكيل مي‌كند كه...به تو وكالت مي‌دهم ماچ رستم را بدون كم و كاست وصول كني و در اولين ديدار تقديم كني!!!
يوسف جان چلو كباب چه ارزشي دارد در برابر لطف بي اندازه تو...
اصلا من بعيد مي‌دانم كه از پسش بر آيم مگر آنكه خدا خودش به حق جلال و بزرگيش جبران كند!

ما رفتيم برويم دنبال يك لقمه نان حلال...
تا 5 ساعت ديگر منتظر پاسخ نباشيد...
گفتم كه زياده منتظر نمانيد

در بلاگ نیوز لینک داده شد .

سلام فرزاد جان
قالب وبلاگت، فوري، مورد نياز است! برسان اخوي كه در خماري مُرديم

مسعود جان فرستادم...به دستت نرسيد؟

مـن بـدون ایـنکه کامـنتها رو درسـت بـخـونم بـا اجازه بــزرگـتر هـای مـجلس میـپرم وسط گـفتـگو و بـراتـون میـگـم که:
در اروپـا (حد اقل آلمـان) حـق طلاق بـدون هـیچ دلیل خـاصی بـرای هـمه هـست (خـودم ازش اسـتفاده کـرده ام) یـعـنی کافـیه که یـکی از دو طـرف مـعتـقد بـاشه که با شـریک زنـدگیش تـفاهـم نـداره(بـه هـــر دلیل) بـعد یکسال از هـم جـدا زنـدگی میـکـنـند و بـعد هـم میـتونه یـکطرفـه تـقاضای طلاق کـنه.... دیگـری هـم نـمیتـونه بـگه مـن طلاق نـمیدم و. . .
امـا ثـروت رو از زمـان شـروع زنـدگی حـساب مـیکـنـند و تـقسیم بـر دو میـکـنـند، الـبـته اگـر دو طرف خـودشون نـتونـنـد باهـم کـنار بیـان... ولـی ایـنطور نـیسـت که هـرچی داشـته باشـن بـدون هـیچ ملاحـظه ای نـصف بـشـه !!! خـود مـن بـعد از ایـنکه از هـمسـرم جـدا شـدم و قبل از ایـنکه طلاق بـگیرم، شـروع بـه کاری کـردم که سـرمایه اش هـم از خـودم بـود و وقــی که از وکیلـمـون پـرسیدم که آیا درامـد مـن و سـرمایه ام مـمـکنه به خـطر بیـافـته، جـواب داد "خـــیر، به هـیچ عـنوان" چـون دادگاه دقیقـن بـرسی میـکنه که کــی، چـه چیزی وارد زنـدگی کـرده و چـه چـیزی رو میـتـونه خـارج کـنه... البـته مـن بایـد در ایـن صـورت بـه شـوهـرم نـفقه هـم میدادم :))
در عـین حـال مـن در قـلب اروپـا نـتونـستـم حـضانـت دخـترم رو بـه تـنهائی بـگیرم !!! بـرای ایـنکار بـاید دلایلـی ارائه بـشه که نـشونـدهـنده عـدم صلاحـیت طـرف مـقابل اسـت، مـثل اعـتیاد بـه مـواد مـخدر یا الکل، قـاچاق، یـا داشتـن سـوء سـابـقه طـرف مـربـوطه... ولی مـثلـن ایـنکه زنـم دوسـت پـسر داره یا شـوهـرم مـعشـوقه داره دلیل قـانع کـنـده نیسـتن بـرای اینکار...

مـن هـم فـکر میـکـنم که بـعضی از زنـان مـا دارن عـقب عـقب از پـشت بـوم فـمینیسم می افـتنـد !!! البتـه در عـین حال نـمی تـونـم بـهـشون ایراد بـگیرم چــون میبینـم که جـوّ فـرهـنگی ایـران جـوریه که در اصل داره اونـها رو هُـل میده . . .
هـفت شـین رو هـم نـخـوندم ولـی مثلـن حـق تـعیین محـل زنـدگی بـرای زن فـقط تـو ایرانـه که مـطرح میشـه و مـعنی میـده !!
ایـنجا هـیچکـس نـمیتـونـه زنـی رو مـجـبور کـنه جـائی یا جـوری زنـدگی کـنه که دوسـت نـداره و مـردی هـم که داره بـا زنـی زنـدگی میـکـنه اونـقدر بـهـش علاقـه داره که نـخواد کاری رو بـدون رضـایت زن انـجام بـده و شـرایط رو بـهش تـحمیل کـنه... اگـر هـم نـداشـت که تـورو بـه خـیر و مـن رو بـه سلامـت است و دعـوا نـداره !!!
نـه ایـنکه بـخـوام این شـرایط رو ایـنجا تأمیم بـدم بـه هـمه... ایـنجا هـم ملت باهـم دعـوا و کتک کاری میکـنـند... در کل هـمه چـیز نسـبیه و بـستگی بـه فــرهـنگ دو طـرف داره، اونـهم هـــمــه جـای دنـیا

یـکی از قـوانـین فـیزیک نـبود کـه میـگـفت "بـرای هـر عـملی، عـکـس العـملی وجـود داره که نـیروش با نیروی عـمل بـرابـره ولـی در جـهـت خلاف اون وارد میـشه" ؟؟؟
ایـن هـفت شـین هـم هـمون نـیروی عـکس اسـت گـوشـزد جـان... یـعـنی از مـرد ایـرانی اسـت که بــر مـرد ایـرانی اســت ؛)
الـبـته مـنظورم تـأئیدش نیـست هـا !! فـقط دارم منـبع رو مـعرفـی میـکـنم D:

کامـنت دومی هـم از خـودم بـود. چـرا اسـم مـنو چـپ انـدر قـیچـیش کـرد ؟؟

کـیانـوش

كيانوش جان!
من از نوشته‌ات بسيار آموختم و به سهم خودم ممنونم.
به نظر من اين هفت شين حق حضانت را از مرد مي‌گيرد و به زن مي‌دهد.
حق تعيين محل زندگي را از مرد مي‌گيرد و به زن مي‌دهد.
زن را وكيل مي‌كند از جانب مرد كه هر موقع خواست طلاق بگيرد و نصف اموال مرد را ( كه در ايران معمولا مرد كار مي‌كند ) بردارد و مهريه‌اش را هم بگيرد و برود خانه پدرش!!
پيش بيني سناريوي احتمالي بسيار آسان است...تعداد بسيار زيادي از زنان فقط و فقط به طمع به دست آوردن ثروت مجاني تن به ازدواج مي‌دهندو پس از مدتي طلاق مي‌گيرند...يك نوع تجارت مي‌شود ازدواج كردن!
با عرض معذرت اينكه بيشتر اين فيمينيست‌هاي افراطي مجرد مانده‌اند به دليل همين افكار ترسناكشان است!!

چرا مزخرف می گید دوستان؟ کجا دارند از آن ور بوم می افتند؟ شما زحمت کشیدید مصاحبه اصلی را که این هفت شین نکته الحاقی اش بود را بخوانید؟ باباجان در شرایط کنونی و قوانین موجود این تنها راه ممکن است. می فرمایید از خودشان دادگاه اختراع کنند که بیاید نمی دانم اموال را بررسی کند یا صلاحیت را محک بزند؟ نداریم آقا جان! نداریم! قانون دست ما را بسته، یا بایستی به این صورت تنظیم کرد و یا بایستی کلا بی خیال شد. زحمت بکشید کمی تحقیق کنید بعد این قدر ارد بدهید که چی را چیکار کنند!

گوشزد جان تو هم واقعا آدم مغرضی هستی. این همه ملت همه جا توضیح دادند بعد برگشتی این نظر ۲:۳۳ فجیع رو گذاشتی!

خیلی خیلی برای خودم متاسفم از اینکه این همه برای بحث با کسی وقت صرف کردم که آخر سر به کامنت توهین آمیز 2:33 رسید. بهتره که به جای پیش بینی سناریوی احتمالی و نگرانی از مجرد موندن فمنیستها(!!!) یکمی هم به سناریوهای وحشیانه ای که بدون اغراق هر روزه در مقیاس خیلی وسیع تر از پیش بینی سناریوهای احتمالی شما(!!!) داره در واقعیت این جامعه بر علیه زنان صورت می گیره هم فکر کنید.هرچند که خودم می دونم بی فایدس! چون مشخصه که شما از قبل قضاوت مغرضانتون(با توجه به کامنت های آخر می گم.والا من هیچ وقت پیش داوری نمی کنم که قضاوت کسی مقرضانس)رو داشتین و نمی خواین هم تغییرش بدین.
خوش باشین.

گوشزد جان از اون عطر معابدی که گفتی ممنون کلمات تو هم نوای شیرین ترین لهجهء دنیا رو دارن (از اون اصفهونی های بی لهجه که نیستی؟)
در مورد حق طلاق و اینکه بی قید و شرط بودنش ظلم به مرد است، آیا قبول داری که این قوانین فعلی طلاق هم ظلم به زن هست؟اگر هست می تونم بپرسم چطور تا به حال به اونها هیچ اشاره و اعتراضی نکردی؟ حتما می دونی که مرد حق داره بدون هیچ قیدی و شرطی و چون و چرایی زن رو حتی غیابی طلاق بده.
شاید چون ظلم به زن و زن ستیزی انقدر ادامه داشته که دیگه عادی شده؟

راستی در مورد نصف اموال و این بحث های مهریه و غیره، مهریه که هیچی به نظر من زن و مرد هر ود باید مستقل باشن و کار کنند و هم با هم زندگی رو بسازن هم هیچ کدوم با طلاق محتاج نون شب نشن که در او صورت مهریه ای لازم نیست. گاون قانون ولایت هاله خانم جون هم به نظرم منصفانه ترینه.
در ضمن، با این هم موافقم که آدم باید بتونه بی دلیل طلاق بگیره.

مينا خانم عزيز
اين هفت شين شامل آنتي تزهايي است كه براي تزهاي فعلي نوشته شده باشد...تعيين محل زندگي را از مرد بگيريم و به زن بدهيم...حضانت را از مرد بگيريم و به زن بدهيم...نصف اموال را از مرد بگيريم و به زن بدهيم...به نظر شما با اين شيوه ظلمي كه در حق زنان شده است جبران مي‌شود.
من البته مي‌خواهم به نكته‌اي اشاره كنم كه اگر امثال خورشيد خانم و ساير بزرگان فيمينيست‌ وبلاگ‌شهر گذرشان به اينجا افتاد به آن توجه كنند و آن اينكه وقتي نوشته‌اي در دفاع از حقوق زنان مخالفت چون مني را برمي‌انگيزد كه حتي با ملاك‌هاي امروزين يك مرد طرفدار حقوق زنان محسوب مي‌شوم يعني كه آش زيادي شور شده است...صلاح كار خود را البته شما بهتر مي‌دانيد ولي من بجاي شما بودم (كه نيستم!) هفت شين مربوطه را حداقل در 3 بند به نحوي اصلاح مي‌كردم كه مانع سوء استفاده بشود و منصفانه تر باشد...اين سه بند را در بالا توضيح داده‌ام و تاكيد مي‌كنم كه طنز تلخ قضيه اينجاست كه شما براي اصلاح قوانين زنان متاسفانه نياز به همراهي مردان داريد!

گوشزد جان ببخش مجبورم این رو هم اضافه کنم، امیدوارم تک تک دخترهای ایرانی روزی نه چندان دور به این نتیجه برسن که مجرد موندن بهتر از تن دادن به این قوانین زن ستیز فعلی هست. راستش من فکر نمی کنم حتی با این هفت شین هم بشه عدالت رو برقرار کرد عملا.

ندا جان
ظاهرا وقت نكرده‌اي كه همه كامنت‌ها را به دقت بخواني بنابراين من خلاصه توضيح مي‌دهم كه به نظر من زن بايد بتواند هر موقع كه خواست با دليل يا بي دليل طلاق بگيرد مشروط به آنكه چيزي اضافه بر آنچه خود كار كرده است و يا با خود آورده است از مرد نخواهد.
حتي معتقدم كه اگر مرد خواست بدون دليل قانوني موجه از زنش جدا بشود بايد بتواند اين كار را بكند ولي بايد به زن خسارت بدهد كه مي‌تواند مهريه باشد يا نصف اموالي كه در زمان پس از ازدواج به دست آورده است يا هر دو!
اگر زن با دليل موجه قانوني بخواهد از مرد جدا شود نيز حق دارد كه خسارت بخواهد.
در مورد حضانت نيز بايد دادگاه صالح تصميم بگيرد كه چه كسي براي طفل مناسب‌تر است...طفل به هر كس رسيد با درآمد خودش (نه اينكه با خرجي همسرش) بايد از او نگهداري كند.
در مورد حق تعيين محل زندگي نيز يك كار مشترك است كه اگر با هم به توافق نرسيدند مي‌توانند از هم جدا شوند.
راجع به ساير شروط هم كه من موافقم.
من اصلا نگفته‌ام كه بي قيد و شرط بودن حق طلاق ظلم به مرد است آنچه واضحا و مكرر گفته‌ام اين است كه اين 3 شرط حق طلاق بدون عذر وجه با گرفتن مهريه يا با گرفتن نصف اموال مرد ( در صورتي كه كه زن نقشي در بدست آوردن آن نداشته باشد) و نيز با تعيين پيشاپيش حق حضانت براي مادر بدون آنكه صلاح طفل را در نظر بگيريم، اين مجموعه (و نه لزوما تك تك بندهاي آن) مردستيزانه است.
راجع به اينكه چرا من تا به حال به ظلمي كه به زنان مي‌شود اعتراضي نكرده‌ام هم اولا كه من همه كارهايي كه مي‌كنم در فضاي مجازي نمي‌كنم...
ثانيا من در دفاع از حقوق بسياري از انسانهاي ديگر نيز چيزي ننوشته‌ام ولي دليل نمي‌شود كه موافق ظلم به آنها باشد.
ثالثا آرشيو وبلاگ قبلي من از بين رفته و مسدود شده است وگرنه به اين بي‌‌بخاري هم كه مي‌گويي نبوده‌ام!
رابعا همين متني كه نوشته‌ام في‌الواقع در دفاع از حقوق زنان است وگرنه مردان واقعي وقعي به منطقي ترين درخواست‌هاي زنان نمي‌گذارند!!!

ندا جان...
مجرد يا متاهل بودن به خودي خود به وجود آوردن حس سعادت نيست...قوانين زن ستيزانه يا مرد‌ستيزانه هم به تنهايي نمي‌توانند تضميني براي برقراري عدالت باشند.
ولي گفتگوي مكرر و يادآوري دايم به همراه جدا كردن احساس نامطبوع پديدار شده از خود مطلب يادآوري شده مي‌تواند در نهايت براي بهبود وضعيت كمك كننده باشد.
ببخشيد كه جمله‌اش كمي ثقيل شد...خواستم كمي علمي حرف بزنم!

در پـاسـخ آرش مـیخـوام بـگـم که "کامـنت شـما نـشانـه و نـمونه بارز و عـیان چیزیه که مـن نـوشـتم!! یـعنی از اونـور بـوم افـتادن"

افـراط و تـفریط هـرچـند که هـمون قانـون فیزیکی هـستند که مـن اشاره کـردم ولـی هـیچـکدام راه حل صـحیح نـمیباشـند !!
فـکر نـمیکـنم تـوی ایـن جـمع که داریم بـحث مـیکـنیم کـسی وجـود داشـته باشـه که قـبول نـکـنه قـوانین فـعلی ایـران (اسلام) زن سـتیز اســت !!!
امـا مـنهـم با گـوشـزد در ایـن فـکر هـم نـظرم که صـرف گـرفـتن ایـن قـوانین از مـرد و دادنـش بـه زن حلال مشکل نیـست فـقط جـای ظالـم رو بـا مـظلـوم عـوض میـکـنه !!!

اگــر مـا قـوانین مـناسـب نـداریم، بـاید اونـها رو بـوجـود بیـاریم نـه ایـنکه فـقط جـای فـاعل و مـفعـول رو عـوض کـنیم.
تـا اونـجا که مـن مـیدونـم آزادی هـای غـربـی و غـرب الـگـوی خـیلی از فـمینـیسـت هـای ایـران هـست.... امـا خـود مـن بـه عـنوان یـه زن در هـمین غـرب دارم بـرای هـمسـر سـابـقم بـیـمه و بازنـشسـتگی پـرداخـت میـکـنم !!! اگـر خـودش نـمیرفـت سـر کار بـاید مـخارج زنـدگیش رو هـم تأمین میـکـردم !!! هـمیـنـطور هـم اون. . .
وقـتی میـگیم مـساوات ایـنها رو انگار جـزوش به حـساب نـمیاریم :)

در عـین حـالکه مـوافـقم که ازدواج نـکردن در ایـران بـهـتر از تـن دادن بـه ایـن قـوانین فـعـلی اسـت، امـا خـانـم نـدا چـند در صـد از زنـان ایـرانی ایـن شـهامـت رو دارنـد که دسـت مـردی رو بـگیرنـد و بـبـرند تـو فـامیل و بـه عـنوان دوسـت پـسری که باهـاش ازدواج نـکرده انـد مـعـرفـی کـنـند؟؟؟؟ یـا مـنـظورتـون ایـن بـود که بـایـد درکل از یـک نـیاز طـبیعـی ِ انـسانی چـشم پـوشـید ؟؟!!!! کـه چــی ثـابـت بـشه؟؟؟؟؟

شـماها که تـصمیـم گـرفـتید تـبلیغ ِ کار نـشد رو بـکـنید چـرا یـکـهو بـرچیده شـدن نـظام ِاسلامی رو تـقاضا نـمیکـنید ؟؟ کلی از مشکلات اینـجوری حل میـشن که. . .

امـا در بـاب ثـروت مـشـترک زن و شـوهـر گــوشـزد عـزیز، نـکـنه خـدای نـکرده شـما وظایـف مـنزل رو بـه حـساب کار ِ زن نـمیذاریـد ؟!!!!
ایـنجا که دقیـقـن حـساب میشـه ؛)
یـعنـی اگـر زنـی خـانه دار بـوده بـاشـه هـم بـعد از طلاق حـق داره نـصف دارائـی حـاصل شـده در طـی دوران زنـاشـوئی رو تـقاضـا کـنه. . . والبـته چـون ایـنجا گاهـن مـردهـای خـانه دار هـم داریم هـمین قـانـون شـامـل حـالـشون میـشه.

در بـاب حـضانـت بـرای ایـنکه اشـتباه و سـوء تـفاهـمی نـشـه تـوضیح میـدم که در آلـمان حـضانـت بـچـه بـا هـردو طـرف اسـت !!! نـه فقـط بـا مـرد. الـبـته سـهـم سـرپـرسـی رو مـیشـه خـیلی راحـت از مـرد گـرفـت ولـی سـهـم حـضانـتش رو نـمیشـه بـه راحـتی گـرفـت. . . کـه ایـن الـبـته در ایـنـجا در اصل بـه نـفـع زن اسـت !!!! چـون مـرد قانـونـن دیـگه نـمیـتونه زن و بـچـه رو بـه امـان خـدا رهـا کـنه و بـره دنـبال کـیفـش. . . بلـکه بـاید در پـرورش بـچه حـتی بـعد از طلاق سـهـم خـودش رو ایـفا کـنه و در تـصمیم گـیری هـای مـهـم دخالـت داشـته بـاشـه

دیر رسیدم ولی فکر کنم یکی دعوتم کرد به چلوکباب :-)
اما در مورد بحث، خوشحالم که بالاخره در یک مورد دیدم بدون فحاشی به دیگران داریم حرفمون رو می‌زنیم، به امید این‌که بتونیم عاقلانه و منصفانه به توافق برسیم!
فکر می‌کنم چند تا از بندها اگر اصلاح بشن و صلاح دو طرف رو به یک صورت در نظر بگیرن اتفاقا هفت‌شین خوبی از کار در میاد، به صورتی که بشه به‌ش گفت شرایط برابر.

راستی،
قالب وبلاگتون فروشیه آقا؟
:-)
این هم محض این‌که از این حال و هوا بریم بیرون!

به به يوسف خان عزيز!
آقا اگه خوب بخري بله كه فروشيه!!!
انشاءالله با هم ميريم استراليا، شهر سيدني، زير بازارچه يه چلوكبابي نايب هست مال اين خاله منه!! چلوكباب سلطاني با دوغ و ريحون و سماق! مجاني ميده!

دوست عزيز...اونطور كه مشخصه شما از نفس به وجود اومدن اين قوانين درست مطلع نيستي و تو خيلي از موارد دچار سو تفاهم شدي!..پيشنهاد ميكنم براي برطرف شدن اين سوء تفاهم ها اين لينك رو خيلي بادقت بخوني...بعد اگه حرفي بود در خدمتم.(http://sooratak.com/archive/cat_uuuuuoeu.html) اين هم اون لينك مورد نظر.

دوست عزيز...اونطور كه مشخصه شما از نفس به وجود اومدن اين قوانين درست مطلع نيستي و تو خيلي از موارد دچار سو تفاهم شدي!..پيشنهاد ميكنم براي برطرف شدن اين سوء تفاهم ها اين لينك رو خيلي بادقت بخوني...بعد اگه حرفي بود در خدمتم.(http://sooratak.com/archive/cat_uuuuuoeu.html) اين هم اون لينك مورد نظر.

یك دوست وبلاگ‌نویس همشهری؟!!
ظاهراً كه این طوره...

مسخ اعداد!
http://motanavolia.blogspot.com/2006/03/blog-post_114357146980944330.html
هفت شین ازدواج؛ متن و در زمینه‌ی متن
http://motanavolia.blogspot.com/2006/03/blog-post_114356457251751083.html

اول این‌که گوش‌زد جان بفرمائید چلوکباب، نه ترو خدا ... تعارف نکنید ... نه حتما" مهمون من ... رودرواسی نکنید ها یه موقع ... از دوستان‌ هم هر کدوم رو که خواستید بیارید ... بعله ... این از این. جیب ما و جیب شما نداره اصلا".

دوم این‌که در مورد ازدواج و خانم‌های فمینیست من جای تو باشم کامنت‌ام رو پاک می‌کنم و به جاش یک عذرخواهی می‌نویسم. این‌ام حرف بود زدی؟ آخه من چه قدر باید به‌ات گوش‌زد کنم این چیز ها رو؟

راست‌اش رو بخواهی به نظر من ازدواج حماقت اول است و بچه‌دار شدن حماقت دوم. این نصیحت رو من به همه‌‌ی دخترها و پسرهای دم بخت می‌کنم.

دیگه در مورد کامنت کذائی (2:33) چیزی نمی‌گم و کنار می‌شینم تا ملت بیان دمار از روزگارت در بیارن. اصفونی به این شرخری ندیده بودیم تا حالا!

گوشزد جان، توی نظرخواهیت بیشتر متوجه منظورت شدم، البته اون کامنتی که از روی عصبانیت به نظر میاد نوشتی رو نمی گم.
به هر حال من دوستی ای رو دوست دارم که بتونم در اون حرفهام رو هم بزنم. امیدوارم که نرجیده باشی. آخه بعضی آدمها تا وقتی دوست ات هستن که باهاشون هی موافقت کنی.
البته یک چیزی رو بگم، اینطور که معلومه از جواب هات به کامنت ها، دقیقاْ منظورت اینی نبوده که نوشتی. مثلاْ اونجا که می گی به طور کلی می گی مرد سیزانه است هفت شین و با چندتاش موافق هستی، یا با ظلاق بی دلیل تحت شرایطی موافقی.

یک پیشنهاد:

از خانمها و آقایان محترم تقاضا می شود فعلا یک کار شدنی بکنند و سقفی برای مهریه تعیین نمایند.در این کار به دو مساله توجه کنید:
1- دیه کامل برابر 35 میلیون تومان یعنی معادل 233 سکه بهار آزادی است.یعنی اگر شما مرتکب قتل غیر عمد شوید با پرداخت این مبلغ آزاد می شوید.
2- ازدواج از مزدن بدتر نیست!

من الان از هتل هايت شمال دارم نوشته هاي شما را دنبال مي كنم.
بعدا مفصل تن و بدنم را روغن مالي مي كنم و مي آيم براي بقيه بحث!!

خوب! من برگشتم!
كامنت كذايي را خواندم...كمي رك بود ولي ركيك نبود! عذر‌خواهي هم لازم ندارد اگرچه من اول جمله‌اش يك عذر‌خواهي سمبليك كرده بودم.
هاله جان...يك چلوكباب كه ديگه اين همه تيكه انداختن نداره!! قرارمون فرداظهر دم در چلو كبابي!
ندا جان خوب شد قهر نكردي وگرنه مجبور بودم بيايم منت كشي!! با اين دل وامونده‌ام!!
مونا خانم عزيز...من توي همين اجتماع سالهاست با آدم‌هاي مختلفي سروكار دارم كه پيه قوانين مردسالارانه به تنشان خورده است ولي وقتي با مجموعه‌اي از شروط حين عقد روبرو مي‌شوم كه بدون توجه به شرايط اجتماعي تدوين شده‌اند متاسف مي‌شوم.
حيف كه اين چهار روز آتش بحث فروكش كرده است وگرنه چند پرسش ديگر من داشتم كه مطرح مي‌كردم و مهمترينش اين بود كه زنان با اين شروط بناست چه كاري انجام بدهند؟

گوشزد عزيز:كامنتي كه ميلاد گذاشته باعث شد برم و يكبار ديگه كامنت هاي شما را بخونم. بله. شما آنجا مي خواستي جواب استدلال ماندانا را بدي. هرچند استدلال شما هم استدلال درستي نبوده.ولي از قرار معلوم استفاده از منطق طرف مقابل بوده و فقط يك روش استدلالي.
با وجود اينكه با بعضي از حرفهاي شما در اون پست و كامنت ها مشكل دارم. اما انگار در اصل مطلب( اگر اصل حرف شما هموني باشه كه در جواب ندا گفتيد) با هم مشكل نداريم.بحث شما سر حق مسكن و حضانت است. كه حضانت را ما هم گفته ايم كه بهتره شرط نكنن چون جداي از مسائل اخلاقي ارزش حقوقي هم نداره. ولي چون بعضي زوج ها ( توجه كنيد مي گم زوج‌ها) بودن كه اصرار به گذاشتن اين شرط داشتن عبارات هاي حقوقي اش بيان شده.
براي مسكن هم كه گفتم. چاره ا‌ي نيست و از نظر حقوقي يا بايد دست مرد باشه يا زن.حالا اين انتخاب خودشونه كه كدوم را تعيين كنن. براي اينكه زود قضاوت كردم معذرت مي خوام

صورتك عزيز...
از نظر شخص من احتياجي به عذر خواهي نبود و نيست.
بيشتر دوستاني كه وبلاگ مرا دنبال مي‌كنند تا ماهها مرا يك زن فيمينيست مي‌پنداشتند و مخالفت امروز من با برخي از اين شروط پيشنهادي را بهتر است خيرخواهانه ارزيابي كني تا مغرضانه!
باز هم از لطفت ممنونم.

آقای دکتر عزیز!
1- این رو بگم قبول دارم قوانین مدنی ایران به نفع مردهاست و نه زنها.این بحثی نداره که این قوانین باید اصلاح بشه و احساس می کنم چند سالی هست که مجلس آرام آرام به این فکر افتاده.البته با تغییر ناگهانی و انقلاب هم در این زمینه مخالفم.چون به استناد خود حضرات فمینیست در کشور ما هنوز جاهایی هست که زن به عنوان کالا داد و ستد میشه.
2-در زندگی مشترک اصل بر تفاهم و توافقه وگرنه هزار تا امضا و شرط چیزی رو درست نمی کنه.فرض کنید اگر شما و همسرتون نتونین سر رفتن به یک مهمونی به توافق برسین آیا این شروط به شما کمکی خواهد کرد؟
3-خانمهای محترم خودشون رو یک دقیقه بذارن جای ما:
- تعهدمهریه بدن(معمولا هم بالا چون مهریه نباید از دوست و دختر خاله و همسایه آدم کمتر باشه!)و در عین حال طرف مقابل هر وقت خواست طلاق بگیره و نصف اموالشون رو هم بگیره!
-نفقه بدن و در عین حال به همسرشون اجازه کسب درآمد بدن و از درآمد همسرشون هم عرفا نتونن استفاده کنن!
- با پول خودشون خونه بخرن و البته حق نداشته باشن محلش رو تعیین کنن!!
-بچه دار بشن وخرجی بچه رو هم بدن و نه تا سن 2 یا 5 یا7 یا 12 سالگی اصولا در هیچ سنی هیچ حقی برای نگهداری بچه شون نداشته باشن مگر اینکه همسر محترمشون اجازه بدن!!

خوب حالا چه حالی بهتون دست میده؟!به نظر شما این ظالمانه تر,احمقانه تر و مسخره تر از وضعیت پر ایراد فعلی نیست؟؟!


دست آخر هم می خوام این رو بپرسم دور و بر خودتون کدوم مردی رو میشناسید که عملا و علی رغم همه هارت و پورت ها مطیع زنش نباشه؟لطفا از دهات کوره ها و صفحه حوادث روزنامه ایران هم نمونه نیارید چون من هم می تونم دهها نمونه مشابه که مقصرش خانمها بودند بیارم.از بابت روده درازی معذرت میخوام.

ببخشید آقای دکتر دوباره مینویسم.یک پیشنهاد داشتم.
شما بیایید و در وبلاگتون در مورد مهریه نظر سنجی کنید و همینطور اگر بنا بر باقی بودن مهریه بود در مورد سقف اون هم صحبت کنید.برای خانم صورتک هم نوشته بودم با توجه به اینکه دیه کامل یک انسان حدود 35میلیون تومن هیت یعنی معادل233 سکه فکر نمی کنید حداکثر مبلغ مهریه باید همین باشه؟مگر اینکه ازدواج را از مردن هم بدتر بدونیم.

امير جان
با فلسفه حرفهايت موافقم.
اينكه نوشته‌ام اين هفت شين ملغمه‌ايست از قوانين مدرن و سنتي به نفع زنان به همين علت است.
بحث نسبتا فروكش كرده است وگرنه در ادامه‌اش مي‌خواستم بگويم كه حق طلاق با دريافت مقداري از اموال مرد مي‌تواند بقيه شروط را هم در متن خود حمل كند.
به عنوان مثال اگر زن و مردي درباره محل زندگي توافق نكردند در نهايت به طلاق مي‌انجامد.
يك نكته ديگر هم بگويم و آن اينكه در شراكت‌هاي عرفي هيچگاه كسي چنين شرايطي را به نفع شريكش قبول نمي‌كند...هيچگاه كسي قبول نمي‌كند كه شريكش هر موقع خواست نصف اموال را بردارد و شراكت را به هم بزند و محل كارخانه را هر كجا كه او خواست تعيين كند و ...

وقتي در كشوري زندگي مي كنيم كه هيج اعتمادي به دادگاه نداريم خودمون بايد حقوقمون رو مشخص كنيم.
حق تايين محل زندگي قبل از ازدواج به صورت توافقي به يكي از طرفين داده بشه و بعد اگه مشكلي پيش بياد حق طلاق و...
وكالت طلاق رو به زن ميديم چون با قانون فعلي تنها حق طلاق بي چون وچرا رو از مرد ميگيره و يه زن هم نميده و زن براي طلاق در اين حال هم دوندگي هاي زيادي بايد بكنه و مرد هم اگه بخواد طلاق بگيره بايد در همون حد تلاش كنه.
و اما در مورد نصف دارايي:
زن و مرد با هم دارن يه زندگي رو مي گردونن حالا ممكنه يكيشون درآمدش كمتر يا اصلن صفر باشه نبايد كه در صورت طلاق حتا اگه به درخواست خودش باشه هيچ حقي نداشته باشه.
در مورد مهريه از اونجهت كه براي فقط زنه بايد حذف بشه نه كه واسش سقف بذاريم.
البته در كل بايد حداقل خودمون كه ادعاي برابري حقوقمون ميشه انصاف داشته باشيم و ازحقوقمون سو استفاده نكنيم.

(هفت شین) و غیرت ما



آری برادر ما بی غیرتیم زیرا:

به مواد غیرعادلانه قانون اساسی تن میدهیم که برعلیه مادران خواهران همسران و دخترانمان تدوین شده.

به زنان حق حضانت اطفال خود را نمیدهیم.

وقتی زنان ما حق بلاشرط طلاق ندارند.

زنان ما حق مسافرت (اخذ گذرنامه) ندارند.

زنان ما حق اشتغال ندارند.

سهم الارث دختران ما نصف بسران است.

وقتی به زنان حقوقدان جامعه مان حق قضاوت نمی دهیم.

وقتی زنان ما حق ادای شهادت ندارند.

ما بی غیرتیم زیرا در ریشه کنی قوانین متضاد باحقوق انسانی زنان مستحکم نیستیم.

ما بی غیرتیم زیرا دختران باکره را برای بسران بکارت دریده میخواهیم.

آری ما بی غیرتیم که همزمان با زیرباگذاری حقوق نیمی از جامعه مان تظاهر به آزادی خواهی می کنیم.

آری برادر ما هنوز غیرت لازم برای استقرار دموکراسی و تامین حقوق انسانی همگانی را فراهم نداریم.

شش سال بیش د رسفری به شیراز شعارهای ناب محمدی که با رنگ سیاه بر دیواره های تاریخی ارگ زندیه نوشته شده بود نظرم را جلب کرد. متن یکی از شعارها چنین بود: (مردان با غیرت زنان با حجاب دارند). این شعار اثرهای گوناگونی برمن گذارد و نخستین عکس العمل به آن چند خط بالا بود.

فرقی ندارد چه فرد یا گروهی این (شین) ها را شروع کرده باشد. حکایت مرغ و تخم مرغ شده.
هر فرد مسولی وظیفه دارد با زنان ایران برای رسیدن به حقوق انسانی همگام شود.


تامین حقوق انسانی زنان ضامن استقرار دموکراسی واقعی در ایران.

امیر نورمندی

دیگه مسخره تر از همه حق انتخاب محل زندگی است. لابد ماشاله تمام این خانمهای محترم می تونن بار مالی یک خانواده را به دوش بکشن که می خوان محل زندگی به انتخابشون باشه. حتما هر آدم عاقلی قبول میکنه که محل زنذگی بر اساس کار و تسهیلات زنذگی است نه جنسیت!

مهريه برابراست با باج
بهتراست زنان مهريه بدهند تا انصاف برقرار شود

چرا كسي از زندانيان مهريه حرفي نميزند.در كجاي دنيا ميتوان يافت مردي پس از ازدواج راهي زندان شود. چطور خانم مهرانگيزكار كه اينقدر بفكر حقوق بشر است تا بحال دراين مورد حرفي نميزند.
بنده بيصبرانه منتظر موضع ايشان هستم.

بله! حقوق زن در ایران پایمال شده و باید یک فکری کرد.
باید یک فکری کرد برای 90% آمار طلاق برای تیغ زدن مهریه!!!
باید یک فکری کرد برای این همه فساد از بالا و پایین و یک پدربیامرزی باید خانم ها را وزیر صنایع و معادن کند تا ما نجات پیدا کنیم.
خانم ها باید راننده ی ترانزیت بشوند.
یک خانواده ی خوشبخت مدرن قرن 21 که حقوق زن در آن رعایت می شود خانواده ای است متشکل از دو زن و یک بچه!!
زن های ما ضد زن های ما قانون تصویب می کنند.
زن شوهر دار خیلی در ایران محدودیت دارد می گویید نه! بروید پاساژها را ببینید بوتیک ها را ببینید.
زن آدم است
مرد هم آدم است
زن دین دار با مرد دین دار ازدواج می کند در غیر این صورت چشمم کور می خواست نکند.
مرد دین دار هم به همچنین!
من فقط این وسط تو کف مردنما هایی هستم که پریده اند وسط معرکه و فمینیست شده اند!!!

نهار پختید اومدید پای کامپیوتر

آقا من دیر این مطلب رو خوندم ولی می گن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست.می خوام نظر بدم و امیدوارم خونده بشه.می خوام تک تک رو جواب بدم:
حق طلاق:اول بگم من نه طلاق رو قبول دارم نه مهریه.چون طلاق برای مردای هوس بازیه که می خوان با این حربه زور بگن و به مقاصدشون برسن.مهریه هم برای دخترای کلاه برداریه که می خوان یه شبه پول مفت گیرشون بیاد.در نتیجه این 2 مورد برای کسانی نیست که می خوان زندگی کنن..اما قانون کشور وا فعلا این طوریه.اما چرا ما می گیم که چون حق طلاق با مرده من مهریه نمی گیرم اما حق طلاق رو ازش می خوام؟چرا زندگی رو می خوائيم با کلمه نحس طلاق و ترس از جدائی شروع کنیم.بهتر نیست در عوض نگرفتن مهریه از مردها بخوایم حق طلاق رو از خودشون صلب کنن.نگید نمی شه که خوبم می شه.خودم تو یه وبلاگی که یک وکیل مرد نوشته بود خوندم.می گفت من برای دخترم مهریه نمی گیرم در عوض حق طلاق رو از مرد صلب می کنم.خوب در این صورت زن ومرد با خیال راحت میرن سر زندگی.نه ترس از طلاق نه ترس از مهریه.اگه هم تو زندگی به مشکل خوردن با دلیل برن دادگاه و بگن من این مشکل رو با همسرم دارم و طلاق می خوام.سفر خارج:به نظرمن که این مورد جزء موارد خاصه وبسته به شراط دو طرف و نوع زندگی و کارشون داره.یک زن روستائی یا اصلن زن و مردی که به سختی می تونن غذای شبشون رو تهیه کنن که صد سال هم خواب خارج رفتن رو نمی بینن.ادامه تحصیل زوجه:کی بدش میاد زنش با سواد باشه جزء مردای...اما در هر مکان و محل هم باز طرفین باید توافق کنن.ممکنه محل درس خوندن زن با شرایط مرد جور نشه و این بستگی به در طرف داره.اشتغال:این هم متل قبلی.تقسیم دارائی:این رنگ و لعاب خوبی داره در نظره اول جانبه انصاف توش انگار رعایت شده!اما در نظر بگیرین که مرد یا زن یکیشون خیانت کنه آیا انصافه که پولی که مرد و زن براش کار کردن و زحمت کشیدن نصف بشه و نصفش به شخص خیانت کار برسه.به نظره من برای این شرط باز باید شرایطی در نظر گرفت.تعین محل زندگی:مخالفم.چون یک طرفه گفته شده.این باید با توافق طرفین باشه نه که این رو از این بگیری بدی به اون یکی.باز در اینجا ظلمه.از طرفی اگه تو قانون ما حق تعین محل زندگی رو به مرد دادن باید در نظر بگیریم که مسکن جرء نفقه زن محسوب میشه.حالا اگه زن می خواد صاحب حق تعین محل زندگی باشه باید از این قسمت نفقه بگذره و در تهیه مسکن از نظر مالی با مرد شریک شه.حضانت فرزندان:به نظر من بعد از جدائی دادگاه هر سه طرف رو به مشاوره خانواده معرفی کنه.یعنی پدر مادر و فرزند.و مشاور با توجه به خواست فرزند وشرایط دو طرف فرد اصلح رو برای حضانت فرزند به دادگاه معرفی کنه.شاید بگین چرت میگم یا با وضع موجود دارم رویائی فکر می کنم.اما نه قانون ما کامله نه هفت شین این خانوم وکیل.والسلام.در ضمن من یه پسر 24 سالم.فکر نکنید ملا یا فمینیست یا زن ستیزم.من از حرف بی خود و مظلوم نمائی بيجا متنفرم.چیزائی که داره زیاد می شه. .. .

فتنه احمدی‌نژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنه‌ای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدی‌نژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنه‌ای، باعث شدند که حضرت امام خامنه‌ای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدی‌نژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی‌ زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدی‌نژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes